پول ایران در سراشیبی سقوط؛ وقتی ریال یک پاپاسی هم نمی‌ارزد

پول‌های رایجی مانند قران و ریال که زمانی پشتوانه معیشت مردم بودند، در پنج دهه گذشته عملا بی‌ارزش شده‌اند

تصویری از اسکناس‌ها و سکه‌های ایرانی-delgarm

«کاری که انجام می‌دهی یک قران هم نمی‌ارزد»، «برای چنین کالایی دوزار هم پول نمی‌دهند»، «کار می‌کنم که صنار سه شاهی پول دربیاورم»، «حرفی که می‌زنی پشیزی نمی‌ارزد»، «یک پاپاسی هم برای خودش ارزش قائل نیست»؛ این عبارت‌ها برای ما کاملا آشنایند. همه ما بارها در خانه و کوچه و بازار و در زندگی روزمره این عبارت‌های کنایی را از دیگران شنیده‌ایم یا به دیگران گفته‌ایم. این را نیز می‌دانیم که ریشه آنها به نظام پولی ایران در گذشته‌های دور و نزدیک بازمی‌گردد، هرچند امروزه دیگر کاربرد اقتصادی‌شان را از دست داده‌اند و تنها در اسناد و حافظه تاریخی و گفتار کنایی و محاوره مردم جای دارند.

«پاپاسی»،«شاهی»، «قران» و «ریال»، که هریک در دوره‌ای واحد معیار پول ایران بوده‌اند، گواه افت‌وخیزهای اقتصادی طی قرن‌های متمادی‌اند، افت‌وخیزهایی که نمونه بارزش را نیز در همین روزهای اخیر با حذف چهار صفر از پول ملی شاهدیم.

نمایندگان کمیسیون اقتصادی مجلس دوازدهم جمهوری اسلامی، با تصویب لایحه‌ای با حذف چهار صفر از پول ملی موافقت کرده‌اند و به گفته شمس‌الدین حسینی، رئیس این کمیسیون، به احتمال زیاد در شهریورماه این لایحه در صحن مجلس به رای گذاشته می‌شود.

براساس این لایحه، عنوان پول از ریال به تومان و واحد خُرد پولی به قران تغییر می‌کند؛ این به معنای بازگشت قران به نظام پولی ایران است که پس از انقلاب اسلامی در نتیجه فرایند تورم فزاینده به فراموشی سپرده شد. بر این اساس قرار است هر ۱۰ هزار ریال (یک هزار تومان) فعلی، معادل یک ریال و ۱۰۰ قران شود.

این اقدام جمهوری اسلامی واکنش‌های بسیاری برانگیخته است و بسیاری آن را برای جلوگیری از سقوط ارزش پول ملی بی‌تاثیر می‌دانند، ازجمله امیر طاهری، روزنامه‌نگار پیشکسوت، که در واکنش به حذف چهار صفر از پول ملی در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «حکومت ملاها از آنجا که قادر نیست از سقوط ارزش پول ملی جلوگیری کند، نام آن را از ریال به قران تغییر می‌دهد.» این روزنامه‌نگار همچنین توضیح داد که «ریال/رئال» ریشه اسپانیایی دارد و به معنای «شاهی» است و ریشه «قران» هم آلمانی و به معنای «تاج» است.

نظام پولی ایران از «دریک» تا «ریال»

نخستین گام‌ها در مسیر تشکیل نظام پولی به دوره هخامنشیان بازمی‌گردد؛ زمانی‌که داریوش بزرگ سکه‌های طلا به نام «دریک» را ضرب کرد و تصویر یک کماندار را بر آن نشاند. این سکه‌ها نماد اقتدار اقتصادی یک امپراتوری بزرگ بودند و در سراسر قلمرو هخامنشیان گردش داشتند. اما این تنها آغاز راه بود. پس از آن نیز سکه‌های دیگری جایگزین نظام پولی ایران شدند، ازجمله «پشیز» در دوران ساسانی، سکه‌ای از جنس مس یا برنز که امروزه بیشتر با معنای «بی‌ارزش» در ذهن‌ها قرین است.

در سده‌های بعد، با ورود مغولان به ایران، تحولی بزرگ در نظام پولی رخ داد: استفاده از اسکناس کاغذی با نام «چاو». این نخستین بار بود که از پول غیرفلزی استفاده می‌شد، گرچه عمرش کوتاه و با بی‌اعتمادی عمومی همراه بود. در ادامه، واحدهایی مانند «دینار»، که از امپراتوری روم شرقی می‌آمد، به‌تدریج در ایران اسلامی نیز به کار گرفته شد و پایه محاسبات اقتصادی بسیاری از حکومت‌ها شد.

با گسترش مبادلات، نیاز به واحدهایی با ارزش بیشتر شکل گرفت. به همین ترتیب، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار سکه‌ای به نام «محمودی» ضرب کرد که برابر با صد دینار بود و همین آغازگر مفاهیمی چون «صنار» شد. کمی بعد، سکه‌ای نقره‌ای به ارزش پنجاه دینار به نام «شاهی» نیز رایج شد. این تقسیمات ساده و قابل فهم قرن‌ها در ایران کاربرد داشت.

در دوره صفوی، با به قدرت رسیدن شاه عباس، سکه‌ای با ارزش ۲۰۰ دینار ضرب شد که «عباسی» نام گرفت. حضور پرتغالی‌ها در جنوب ایران سکه‌های رئال را نیز وارد بازار کرد و پس از آن این نام به واحد «ریال» تغییر کرد و در نهایت در ایران ماندگار شد. کمی بعدتر، نادرشاه افشار با ضرب سکه نادری، به ارزش ۵۰۰ دینار، پول ملی را بازتعریف کرد. این واحد با عنوان «ده شاهی» در میان مردم شناخته می‌شد.

و در این میان، واژه‌هایی چون «پاپاسی»، «فلوس» و «پول سیاه» نیز رواج یافتند؛ سکه‌هایی خرد با ارزشی اندک، که بیش از آنکه قدرت خریدی فراهم کنند در زبان و فرهنگ عامه به نماد بی‌ارزشی بدل شده‌اند. واحدهایی که روزگاری ابزار مبادله بودند، حالا تنها در قالب کنایه‌هایی چون «یه پاپاسی نمی‌ارزه» یا «دو زار هم ارزش نداره» در حافظه جمعی ثبت شده‌اند.

واحد پول ایران در دوران قاجار

در سده هجدهم میلادی، هنگامی که شاهان قاجار در ایران مستقر شدند، نظام پولی همچنان همان واحدهای سنتی دینار، شاهی، عباسی و تومان بود، اما به دلیل نوسان‌های اقتصادی و بالا رفتن نرخ تورم، این سکه‌ها تا حد زیادی ارزششان را از دست دادند؛ به طوری که در آغاز سلطنت آقامحمدخان و فتحعلی‌شاه، سکه عباسی به‌رغم اینکه یکی از اصلی‌ترین واحدهای پولی رایج بود، در مقایسه با گذشته بسیار بی‌ارزش شده بود. وضعیت سکه شاهی هم تقریبا همین طور بود.

در همین دوره از تومان هم بسیار استفاده می‌شد، منتها با این تفاوت که سکه‌ای تحت این عنوان ضرب نمی‌کردند و تومان تنها در محاسبات و معاملات کلان کاربرد داشت.

براساس اسناد تاریخی، در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار، که از نظر اقتصادی مهم‌ترین دوره در سلسله قاجار به شمار می‌آید، نخستین تلاش‌ها برای اصلاح نظام پولی صورت گرفت. ناصرالدین‌شاه کارخانه ضرب سکه مدرنی به نام «ضراب‌خانه تهران» راه‌اندازی کرد که در آن سکه‌هایی منظم‌تر و متحدالشکل تولید می‌شدند. هنوز هم ساکنان منطقه چهار تهران محله‌ای را در این منطقه «سه راه ضرابخانه» می‌نامند که یادگاری از همان ضرابخانه قجری است.

در سال‌های پایانی قاجاریه و همزمان با گسترش روابط با اروپا، نخستین زمزمه‌ها برای مدرن‌سازی پول و چاپ اسکناس به گوش رسید. در همین دوره، بانک شاهنشاهی ایران نخستین اسکناس‌های ایرانی را چاپ کرد. این اسکناس‌ها «ریال» نامیده شدند و واژه ریال برای نخستین بار به عنوان واحد پول مدرن در ایران معرفی شد. ریال در ابتدا سکه نبود و تنها روی اسکناس‌ها دیده می‌شد.

به این ترتیب، در اواخر قاجاریه، ایران وارد مرحله‌ای از گذار شد: از پول فلزی سنتی با نام‌هایی مانند شاهی و عباسی به سمت اسکناس‌های کاغذی و واحدی نوظهور به نام «ریال»؛ تحولی که در دوران پهلوی ادامه یافت.

دوران پهلوی؛ گذار به نظام پولی مدرن

با آغاز حکومت رضاشاه پهلوی، اصلاح ساختارهای اقتصادی و اداری ایران در اولویت قرار گرفت و نظام پولی کشور نیز دستخوش تغییرات اساسی شد. در این دوره، تلاش بر این بود که نظم تازه‌ای بر واحدهای پولی حاکم شود؛ به این معنا که ایران از سکه‌محوری سنتی به سمت استفاده از اسکناس حرکت کند. از مهم‌ترین اقدامات دولت رضاشاه در این زمینه ملی‌کردن حق انتشار اسکناس بود. پیش از آن، چاپ اسکناس در اختیار بانک شاهنشاهی ایران بود، اما در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، با تاسیس بانک ملی ایران، مسئولیت چاپ پول ملی رسما به دولت ایران واگذار شد و بانک ملی، در مقام بانک مرکزی وقت، انتشار اسکناس را برعهده گرفت.

در همین دوره، ریال واحد رسمی پول ایران شد و سکه‌ها و اسکناس‌ها با ارزش‌های مشخص و طرح‌های یکنواخت به گردش درآمدند. هر تومان معادل ۱۰ ریال تعریف شد، اما در سطح جامعه همچنان تومان رایج‌تر بود و در گفتگوهای روزمره جایگاهش را حفظ کرده بود. در همین دوره اسکناس‌هایی با واحدهای ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ ریالی منتشر شدند که تصویر رضاشاه یا نمادهای ملی بر آنها نقش بسته بود.

سقوط پول ملی ایران

متولدین دهه ۵۰ خورشیدی و پیش از آن، هنوز به‌خوبی به یاد دارند روزهایی را که با پنج‌زار، دوزار، یا یک قران می‌شد خوراکی خرید، بستنی خورد یا حتی بلیت سینما خرید. آنها خوب به یاد می‌آورند که یک تومان می‌دادند و با یک کیسه خرید از مغازه برمی‌گشتند.

همان سکه‌ها که روزگاری نه‌چندان دور پشتوانه مالی مردم برای بقا و معیشت بودند، حالا در ویترین مجموعه‌داران خاک می‌خورند و در بهترین حالت به خاطرات مردم کوچ کرده‌اند؛ واقعیتی که سقوط تدریجی ارزش پول ملی ایران پس از استقرار جمهوری اسلامی را اثبات می‌کند.

امروز با اینکه همچنان در معاملات کلان و محاسبات روی کاغذ از واحد پولی ریال استفاده می‌شود، اما آن‌قدر ارزش آن کم شده که عملا تومان جایگزین آن شده است. نکته قابل توجه اینکه در حدود پنج دهه گذشته به طور مستمر ارزش پول ملی ایران کاهش یافته و به این ترتیب، اسکناس‌ها از ۵ تومانی گرفته تا ۵۰ هزار تومانی در گذر زمان مشمول سقوط و فاقد ارزش شده‌اند. این فرایند آن‌قدر ادامه یافت که مجلسی‌ها در نهایت تصمیم گرفتند چهار صفر را از پول ملی حذف کنند.

طرح حذف صفر از پول ملی ایران، پیش از این در دوره ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، احمدی‌نژاد و روحانی نیز مطرح شده اما اجرایی نشده بود. اکنون چنانچه لایحه جدید در مجلس رای مثبت بگیرد، حذف چهار صفر از پول ملی به مرحله اجرا درمی‌آید.

هرچند رسانه‌های دولتی این اقدام را نوعی «جراحی اقتصادی» می‌نامند، کارشناسان تاکید دارند که بدون اصلاحات ساختاری، حذف چهار صفر هم ریال را از سراشیبی سقوط نجات نخواهد داد. آنها به تجربه‌های شکست‌خورده برخی کشورها ازجمله زیمبابوه و آرژانتین در این زمینه اشاره می‌کنند. احمد حاتمی‌یزد، کارشناس امور بانکی، حذف صفر را اقدامی بی‌اثر در کاهش تورم و بهبود اشتغال توصیف می‌کند و معتقد است عامل اصلی تورم حجم نقدینگی و سیاست‌های کلان اقتصادی است، نه شکل ظاهری پول.

او بازگشت به واحدهایی مانند «قران» را بی‌ثمر توصیف کرده و به خبرآنلاین گفته است که این‌گونه طرح‌ها تنها بار مالی سنگینی به دولت تحمیل و ذهن جامعه را از بحران‌های واقعی منحرف می‌کند.

آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، نیز حذف صفر را «مسکن روانی و زودهنگام» دانست و تاکید کرد در شرایطی که اقتصاد کشور با کسری بودجه، رشد نقدینگی، نبود سرمایه‌گذاری خارجی و نرخ بالای تورم مواجه است، این اقدام فاقد اولویت است. به‌ باور او، حذف صفر باید آخرین گام در اصلاحات اقتصادی باشد، نه آغاز آن. او همچنین درباره هزینه‌های بالای اجرای این طرح، ازجمله چاپ اسکناس، تغییر سیستم‌های مالی و ایجاد سردرگمی در جامعه هشدار داد.