شدیدترین اعتراض و سرکوب تاریخ خوزستان؛ آوار متروپل بر سر مردم آبادان

خبرنگاران محلی گفته‌اند که موج دستگیری‌ها به نوجوانان نیز رسیده است

با تخریب بخشی دیگر از ساختمان‌های اطراف متروپل، روند آواربرداری در روز‌های اخیر سرعت گرفته است و به نظر می‌آید که با رسیدن امدادگران به بخش‌های زیرین متروپل، حالا پیکرهای بیشتری از شهروندانی که  زیر آوار مانده‌اند، پیدا شود.

در روز هشتم، آخرین پیکرهای کشف شده متعلق به اعضای خانواده جلیلیان بود؛ مالک بستنی‌فروشی که خود و دوفرزندش زیر آوار ماندند. به گفته امدادگران، پیکر فوزی، عرفان، و آرین جلیلیان شناسایی و به خانواده تحویل داده شدند. برخی حاضران در محل گفته‌اند که پیکرهای عرفان و آرین، دو پسر خانواده جلیلیان، در حالی پیدا شدند که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند. پیکر حمیدرضا جلیلیان، برادرزاده فوزی جلیلیان، نیز دو روز پیش در میان آوارهای متروپل کشف و شناسایی شده بود. 

امدادگران از احتمال کشف پیکرهای بیشتر در ساعت‌ها و روز‌های آینده سخن گفته‌اند؛ به‌ویژه که به گفته کارگرانی که جان به‌در برده‌اند، به نظر می‌رسد سه طبقه زیرزمین برج محل غذاخوری کارگران بوده است، و این گمان را تقویت می‌کند که بخش زیادی از آن‌ها در هنگام ریزش، در این بخش ساختمان زیر آوار مانده‌اند. اگر این احتمال درست باشد، باید منتظر تعداد کشته‌هایی بسیار بیشتر از آمار رسمی بود.

شب گذشته آبادان هم بحرانی‌ترین لحظات خود را پس از فاجعه متروپل پشت سر گذاشت. امام‌جمعه آبادان از مردم خواسته بود تا در چهارراه امیری مراسم سوگواری برگزار کنند. صداوسیما نیز با پخش زنده مراسم تلاش داشت اعتراض در سوگواری را نشان ندهد. در این میان، حضور پیش‌بینی نشده عشیره‌های مهم خوزستان با پرچم و بیرق‌ها، خبر از رخدادی تاریخی در آبادان می‌داد. عشیره‌های عرب و بختیاری خوزستان که پرچم‌هاشان محترم است و در وقت اختلاف، هیچ‌کس حق بی‌احترامی به آن ندارد، بیرق‌های خود را به نشانه درخواست گفت‌وگو و درخواست ترک نیروهای سرکوبگر از آبادان، بیرون آوردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما با شروع مراسم رسمی و در زمان پخش زنده تلویزیونی، هنگام آغاز سخنان روحانی مراسم، شعار «بی‌شرف،بی‌شرف» حاضران نه‌تنها منجر به قطع برنامه از صداوسیما شد، که خشم نیروهای امنیتی را برانگیخت و اقدام به شلیک گاز اشک‌آور و گلوله ساچمه‌ای به سمت مردم کردند. اما زمانی کنترل مردم از دست خارج شد که نیروهای امنیتی و ضدشورش، بدون توجه به سنت‌های مردم خوزستان، به سمت ایشان که پرچم در دست داشتند، تیراندازی کردند. شدت سرکوب که حالا تیراندازی مستقیم به مردم در آن امری بدیهی شده است، برای شیوخی که به‌ قصد مذاکره آمده بودند، بی‌احترامی بزرگی بود که موجب نگرانی مقام‌های محلی شد.

همچنین، در تصویرهای منتشرشده از روز گذشته مشخص شد که نیروهای امنیتی شهروندانی را که در شب‌های قبل شناسایی شده‌اند، می‌ربایند و به بازداشتگاه‌ها می‌برند. خبرنگاران محلی گفته‌اند که موج دستگیری‌ها به نوجوانان نیز رسیده است. آنچه وقایع شب گذشته را بیش ‌از پیش بحرانی کرده است، شلیک مداوم گاز اشک‌آور در میان جمعیت سوگواری بود که زنان و کودکان زیادی هم در میان آنان حضور داشتند.

نیروهای امنیتی طی روزهای قبل حتی اجازه ساده‌ترین تجمع به‌قصد عزاداری را که از سنت‌های رایج در خوزستان است، به مردم داغدار آبادان نداده‌اند و شدیدترین سرکوب‌های یک دهه گذشته را در آبادان رقم زده‌اند. همین موضوع سبب شد که بزرگان طوایف خواستار خروج فوری آن‌ها از این شهر شوند. همچنین، اعضای عشیره‌هایی که از شادگان و ماهشهر به آبادان آمده بودند، با بی‌احترامی‌ای که دیدند، اعلام کرده‌اند که تا مشخص‌شدن وضعیت، حاضر به ترک این شهر نیستند.

از سویی، مسیر امداد و آواربرداری هم با اینکه در قیاس با روزهای نخست سریع‌تر شده است، همچنان کند پیش می‌رود و اعلام آمار ضدونقیض در قیاس با شمار خانواده‌های سوگوار، نکته‌ای است که از چشم مردم دور نمانده است. در این شرایط، بازداشت تعداد زیادی از شهروندان معترض، سرکوب همدردی مردم نقاط مختلف ایران با این شهروندان، تسلیت دیرهنگام رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران و شلیک مستقیم به سمت مردم، هر روز به دامنه اعتراض‌ها افزوده‌ است.

آنچه جمهوری اسلامی ایران در مورد خوزستان نمی‌داند، این است که این استان محروم در شرایطی که چنین فاجعه‌ای رخ‌ داده است، بیش از سرکوب، نیاز به همدلی و احترام به داغی دارد که بر سینه مردم سنگینی می‌کند. حکومت با نگاهی امنیتی قصد دارد به هر قیمتی و با هر میزان سرکوب خونبار، مردم آبادان را در خانه‌ها نگه دارد. غافل از اینکه حالا اکثر شهرهای خوزستان به سوگواری فاجعه متروپل نشسته‌اند و حضور مردمی گسترده در این شهرها، چیزی نیست که با گلوله بتوان به آن خاتمه داد. تصاویر شب گذشته به ‌روشنی نشان‌ می‌دهد که خشم مردم وارد مرحله‌ تازه‌ای شده است و دیگر از نیروهای سرکوب هراسی ندارند. در برخی تصاویر می‌بینیم که مردم حاضر به عقب‌نشینی از برابر نیروهای موتوری سرکوب نیستند.

از صبح امروزهم شهروندان آبادانی در شبکه‌های مجازی هشدار می‌دهند که صبرشان در برابر ممانعت حکومت از انجام سوگواری و تجمع، به پایان رسیده است. از فاجعه انسان‌سوزی سینما رکس تا متروپل، مردم آبادان هرگز این شرایط را تجربه نکرده بودند که هم داغ فاجعه ببیند، هم درد سرکوب را با این شدت تحمل کنند.

باید دید آیا در راس حکومت تصمیمی عاقلانه گرفته می‌شود، یا لجاجت چند روز اخیر آن در سرکوب وحشیانه مردم، ادامه می‌یابد.