در سالهای اخیر، روندهایی مانند «طلاق خواب» که بر جدا خوابیدن زوجها، گاه حتی در اتاقهای متفاوت، تاکید دارند، مورد توجه قرار گرفتهاند. روش خواب اسکاندیناویایی هم که در کشورهای شمال اروپا مانند سوئد و نروژ رایج است، ایده استفاده از دو پتو یا لحاف جداگانه روی یک تخت را برای بهبود کیفیت خواب، باب کرده است، با این حال پژوهشی جدید در تایوان نشان میدهد خوابیدن جدا از شریک زندگی ممکن است احساس شادی، رضایت، آرامش را کاهش دهد.
به گزارش نیویورکپست این تحقیق روی ۸۶۰ زوج دگرجنسگرای مسن در شمال تایوان انجام شد تا رابطه میان احساس شادمانی، آرامش و رضایت از خود و زندگی و داشتن معنا و هدف در زندگی و نحوه خوابیدن زوجها بررسی شود. پژوهشگران شاخصهایی مانند میزان احساس شادی و رضایت از زندگی و احساس تحقق فردی (حس رضایت درونی از اینکه همان آدمیام که میخواستم باشم) را در نظر گرفتند و دادههای مربوط به خواب را هم با روشهای آماری دقیق، تحلیل کردند.
نتایج نشان داد زوجهای مسنی که در اتاقهای جداگانه میخوابیدند، نسبت به زوجهایی که با هم میخوابیدند، در این شاخصهای روانی نمره پایینتری گرفتند. به گفته پژوهشگران، این نشان میدهد نحوه خوابیدن هم عامل مهمی در سلامت روانی زوجها است و آن را هم باید در چارچوب رابطه عاطفی در نظر گرفت.
وندی تروکسل، پژوهشگر ارشد در موسسه راند (RAND) و نویسنده کتاب «زیر یک پتو» که در این پژوهش نقشی نداشت، در مصاحبه با فاکسنیوز دراینباره گفت: «در نگاه اول، جدا خوابیدن تنها نشانه بد بودن رابطه تلقی میشود، اما این تحقیق نشان میدهد نحوه خوابیدن میتواند بر سلامت روان اثر بگذارد.»
او البته یادآور شد که مطالعه در تایوان، مقطعی بود، یعنی فقط وجود رابطه را نشان میداد و علیت را ثابت نمیکرد. به گفته تروکسل، ممکن است زوجهایی که جدا میخوابند، از پیش دچار مشکلات سلامتی یا خواب (مثل بیخوابی یا آپنه خواب) باشند که این هم تصمیم به جدا خوابیدن و هم سلامت روان آنها را تحت تاثیر قرار داده باشد. از طرفی افراد مسن از نظر خواب و سلامت روان در موقعیتی دوگانه از آسیبپذیری قرار دارند، چون پژوهشها نشان میدهد نیمی از افراد بالای ۶۰ سال کلا مشکل بیخوابی یا اختلال خواب دارند و با افزایش سن، خواب سبکتر و تکهتکهتر میشود، ساعت خواب جلوتر میرود و مدت خواب عمیق کاهش مییابد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
افزون بر این، افسردگی، تنهایی و اضطراب نیز در سالمندی شایعتر است و میتواند چرخهای معیوب ایجاد کند که هم خواب و هم سلامت روان را تضعیف کند. تروکسل تاکید میکند که برای خواب سالم هیچ الگوی واحدی وجود ندارد: «برای بعضیها، کنار شریک خوابیدن حس امنیت و صمیمیت میآورد، اما برای برخی دیگرــ بهویژه اگر پای اختلالات خواب یا عادات ناسازگار در میان باشدــ جدا خوابیدن میتواند تصمیم بهتری باشد، بهشرط آنکه با گفتگوی صادقانه و متقابل اتخاذ شود.»
او همچنین به شواهد زیادی اشاره کرد که نشان میدهند نزدیکی فیزیکی مانند در آغوش گرفتن، میتواند برای سلامت روان مفید باشد، چون این تماس بدنی موجب ترشح هورمون اُکسیتوسینــ معروف به «هورمون عشق»ــ میشود، سطح هورمونهای استرس را پایین میآورد و احساس آرامش و امنیت را تقویت میکند.
با این حال، یادآور شد که مدل خواب شریک زندگی، از خروپف کردن گرفته تا تفاوت دمای بدن، میتواند موجب بیخوابی و فرسودگی شود و خواب ناکافی نیز بهمرور زمان خلقوخو، همدلی و صبر را کاهش میدهد؛ عواملی که برای یک رابطه سالم ضروریاند.
تروکسل در پایان، پیشنهاد کرد زوجهایی که جدا میخوابند، میتوانند با اجرای یک برنامه یا آیین مشترک به منظور آرامسازی یکدیگر پیش از خواب، صمیمیت را حفظ کنند. به گفته او، «در نهایت، سالمترین شیوه خواب آن است که هم خواب باکیفیت و منظم را تضمین کند، هم پیوند عاطفی را حفظ و هم به سلامتی هر دو نفر در بلندمدت کمک کند».

