شش جلد کتاب فارسی مقطع ابتدایی (اول تا ششم) در حدود ۷۰۰ صفحه، نه متون آموزشی خنثی، بلکه سندی از نوعی مهندسی فرهنگی هدفمند در مدارس به شمار میروند که زبان فارسی را از ابزاری برای تفکر و خلاقیت به وسیلهای برای پیشبرد اهداف حکومتی تبدیل میکنند. شگفت اینکه سهم ادبیات کهن ایرانــ که میراث و گنجینهای بیبدیل استــ از کل این مجموعه، حدود ۳۰ صفحه است و همین مقدار اندک نیز با نظر به محتوای موردنظر نظام اسلامی، گزینش شده است.
آموزش زبان فارسی در کتابهای فارسی اول تا ششم ابتدایی بدون حتی یک استثنا، در قالب فرم عبادی و شیعی انجام میشود. در تمامی این کتابها تصویر زنان و دختران به شکلی ثابت و سختگیرانه، همواره محجبه، در خانه و در حال خدمتگزاری و فاقد عاملیت اجتماعی است.
«ایران» هم از یک سرزمین باستانی و متنوع به «کشور مقدس اسلامی»، «سنگر مقاومت» با پرچم مذهبی تقلیل یافته و وقایعی مانند نوروز و اسطورههای ملی نیز در خدمت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت اسلامی درآمدهاند. در این کتابها، هیچ فرصتی برای تفکر انتقادی به دانشآموز داده نمیشود و در عین حال، بهطور متناوب او را به تکلیفگرایی وادار میکند تا هدف «تربیت سربازان تمدن نوین اسلامی» در مدارس که موردنظر نظام اسلامی است، تحقق یابد. این گزارش، به واکاوی جزئیات این القای ایدئولوژیک در متون درسی ابتدایی میپردازد.
فارسی اول دبستان؛ آغاز نظاممند آموزش ایدئولوژیک
کتاب «فارسی اول دبستان» در ۱۲۰ صفحه، تنها یک کتاب آموزش خواندن و نوشتن نیست؛ بلکه پروژهای هدفمند برای شکلدهی ذهن و روح دانشآموزان است و تمام محتوای آن در خدمت تثبیت ایدئولوژی حکومت و بازتولید نقشهای جنسیتی تولید شده است.
کتاب فارسی اول و تمام کتابهای درسی دیگر با تصویری از خمینی آغاز میشوند و در جایجای آنها، کودکان پیوسته با مفاهیمی مانند مسجد، قرآن، دین، اسلام و رهبری آشنا میشوند.
در کتاب فارسی اول، دارا و سارا که شخصیتهای محوری کتابهای فارسی دهههای پیشین بودند، حذف شده و جای آنها را شخصیتهایی چون آزاده و امین و علی و معصومه گرفتهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
الفبا با واژگانی مانند «امام»، «رضا»، «قرآن»، «مسجد» و «چادر» آموزش داده میشود تا دین از لحظه سوادآموزی در ذهن کودک، بهعنوان بستر فکری القا شود. درسهایی مانند «در مسجد محله»، «پیامبر مهربان» و بخش نیایش پایانی، کودک را نه فقط به شناخت، بلکه به مشارکت فعال در مناسک مذهبی دعوت میکنند.
در صفحه ۱۲، تصویر خمینی و خامنهای بالای تخته سیاه قرار دارد و بنیانگذار جمهوری اسلامی بهعنوان «امام» به کودکان معرفی میشود. در صفحات ۹۶ و ۹۷ با درس «خاطرات انقلاب»، نقش خمینی در «بیرون کردن شاه با کمک مردم» روایت و از «جشن دهه فجر» بهعنوان خاطرهای شادیبخش یاد میشود.
در درس «ای ایران» و «میهن ما»، وطندوستی با قداست دینی و پرچم اسلامی پیوند میخورد. تصویر رهبر جمهوری اسلامی در کلاس بهصراحت بهعنوان بخشی از فضای آموزشی نهادینه میشود و در صفحه ۴۵، برای نخستینبار کودک با مفهوم «سرباز رزمنده» و ایده دشمنآفرینی نظام اسلامی آشنا میشود.
در این کتاب و دیگر کتابهای فارسی، نقش زنان و دختران در چارچوب خانه و حجاب تعریف شده است. دختران حتی در فضای خصوصی خانه نیز با روسری و چادر دیده میشوند. در صفحه ۷۸ کتاب فارسی اول، دختری با خوشحالی میگوید مادر برایش «چادر نماز» دوخته است. زنان در فضای بیرون همیشه با چادر تصویر میشوند و هرگز در مقام تصمیمگیر یا شاغل نیستند و مادر چهرهای فداکار، خانهدار و دعاگو است؛ در مقابل، مردان در محیط بیرون، نقش فعال و مستقل دارند. این الگو به همین ترتیب در کتابهای فارسی مقاطع دیگر نیز ادامه مییابد.
کتاب حتی در آموزش زبان نیز کودک را از امکان «پرسشگری» دور میکند و هیچ اشارهای به تنوع، تفکر انتقادی یا انتخاب شخصی دیده نمیشود. جهان ساختهشده در کتاب، قطعی، مقدس و بدون امکان گفتگو است؛ جایی که مرجع نهایی، خدا، امام، رهبر و معلماند.
بررسی این کتاب نشان میدهد که فارسی اول دبستان نه یک کتاب زبان، بلکه نقطه آغاز تربیت «مسلمان انقلابی مطیع» است. سهم ادبیات کهن ایران محدود به اشاره بسیار گذرا در صفحه ۷۵ با ذکر عبارت «قصههای شاهنامه» است، آن هم بدون هیچ اشارهای به نام فردوسی.
فارسی دوم دبستان؛ استمرار هدفمند تربیت ایدئولوژیک
کتاب فارسی دوم دبستان در ۱۲۰ صفحه، به معنای واقعی با محتوایی هدفمند در جهت تثبیت ایدئولوژی جمهوری اسلامی در ذهن کودکان طراحی شده است. کتابی که به پرورش ذهنی، رشد خلاقیت و پرسشگری کودکان کمترین توجهی ندارد و در عین حال آنان را به سوی اطاعت دینی و وفاداری سیاسی هدایت میکند.
در درس دوم با عنوان «مسجد محله ما»، به کودکان چنین القا میشود که اگر تا بهحال به مسجد نرفتهاند باید احساس شرم داشته باشند. در سراسر کتاب، واژگان و مفاهیم دینی ستون فقرات سوادآموزیاند: خدا، مسجد، نماز، وضو، امام جماعت، زیارت، نیایش.
هویت ایرانی در این کتاب، از ابتدا تا انتها، در قالب گفتمان انقلاب اسلامی تعریف شده است. در درسهایی مانند «ایران زیبا»، «پرچم» و «نوروز» وطندوستی آموزش داده میشود، اما نه تحت عنوان هویت ملی، بلکه بهعنوان تکلیف شرعی و وفاداری به نظام سیاسی. جشن نوروز هم بدون هیچ اشارهای به ریشههای تاریخی و ملی، به مناسبتها و آداب اسلامی پیوند زده میشود.
در تمام کتاب، نقش زن به مادر خانهدار، مطیع، مهربان و غایب از اجتماع محدود شده است.
سهم ادبیات کلاسیک نیز به چند مورد محدود است: ذکر نام فردوسی در درس دوازدهم، بیت «توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود» در صفحه ۳۸، معرفی فردوسی و شاهنامه در صفحه ۷۲ البته ذیل معرفی مشهد و حرم امام رضا و تصویری از آرامگاه حافظ در صفحه ۸۰.
چارچوب ایدئولوژیک و محتوایی کتاب فارسی سوم دبستان
در بخش «سخنی با آموزگاران» کتاب فارسی سوم دبستان که ۱۳۶ صفحه دارد، مبنای آموزشی صریحا «شکوفایی فطرت الهی» با عناصر پنجگانه علم، تفکر، ایمان، اخلاق و عمل اعلام و از همان ابتدا جهتگیری ایدئولوژیک کتاب روشن و تثبیت میشود.
در فصلها و عناوین رسمی کتاب، حضور دین به صورت ساختارمند تداوم دارد. درسهایی مانند «ستایش»، «نیایش» و «لحظه سبز دعا» بهوضوح کارکرد عبادی و دینی دارند و ساختار مهارتها نیز بر همین رویکرد بنا شده است؛ از جمله استفاده از بارکد صوتی برای نیایش و حفظکردنیها.
فصل مستقل «ایران من» با درسهایی از جمله «ایران عزیز»، «وطن» و «ایران آباد»، مفهوم وطندوستی را ارائه میکند، اما این ایران نه بهعنوان میراث ملی و فرهنگی متنوع، بلکه در پیوند مستقیم با فضای ایدئولوژیک و سیاسی کتاب تعریف میشود.
فصل اول با عنوان «نهادها» با درسهایی مانند «محله ما» و «زنگ ورزش»، زیست جمعی را آموزش میدهد، اما در تمرینها، «مسجد» در کنار نهادهای عمومی قرار میگیرد و بهعنوان مکان دینی تثبیت میشود.
در فصل سوم با عنوان «اخلاق فردیــاجتماعی» درسهایی مانند «بلدرچین و برزگر»، «فداکاران» و «کار نیک» را دارد که در آنها فداکاری، اطاعت و عمل نیک بهصورت یکسویه و پندآمیز مطرح میشوند. در همین فصل، درس «فداکاران» با روایت داستان حسین فهمیده و سهام خیام در جنگ ایران و عراق، کشته شدن در راه ایدئولوژی را بهعنوان فضیلت معرفی میکند.
فصل چهارم «راه زندگی» با درسهایی همچون «پیراهن بهشتی»، «لحظه سبز دعا» و «بوی نرگس» ترکیبی از اخلاق و عبادت را ارائه میدهد.
حضور پررنگ حکایت، مثل و نیایش در کل کتاب روند آموزش زبان را از تقویت تفکر نقاد دور میکند و به سمت تلقین هنجارهای اخلاقی و عبادی سوق میدهد.
در فصل «هنر و ادب»، درسهایی مانند «یار مهربان»، «نویسنده بزرگ» و «خواب خلیفه» بهشکل سنتی و اخلاقی ارائه شدهاند؛ در واقع هدف این درسها نیز القای مفاهیم مذهبی است نه معرفی شاعرانی مانند سعدی، حافظ یا مولوی و متون کلاسیک.
سهم ادبیات کلاسیک ایران بسیار محدود است؛ کتاب با بیت مشهور «به نام خداوند جانآفرین/ حکیم سخن در زبان آفرین» از سعدی آغاز میشود، اما منبع آن برجسته نمیشود و کارکردی دینی دارد. در درس یازدهم، نیز تنها یک حکایت کوتاه از گلستان سعدی درباره حاتم طائی نقل و به ادبیات کلاسیک در این حد اشاره میشود.
کتاب «فارسی چهارم دبستان» تحریف معنای هویت ملی
کتاب فارسی چهارم دبستان در ۱۴۲ صفحه بر مبنای «رویکرد برنامه درسی ملی» تدوین شده است؛ رویکردی که هدف نهایی آن «شکوفایی فطرت الهی» در دانشآموزان تعریف شده است و از ابتدا رویکردی آشکارا ایدئولوژیک دارد.
صفحه آغازین کتاب با تصویری بزرگ از آیتالله خمینی و جمله «امید من به شما دبستانیها است» پیام سیاسی مستقیم دارد و دانشآموز را آینده ایدئولوژیک انقلاب تعریف میکند. این روند در فصل «نامآوران»، به نقطه اوج میرسد: درس «فرمانده دلها» جهاد نظامی را با جملههایی مانند «دست خدا با ماست» تقدیس و درس «اتفاق ساده» با روایتی احساسی از جنگ، فرهنگ ایثار و همدلی با نظام را تثبیت میکند.
در کنار این، کتاب تلاش میکند هویت ملی را نیز تحریف کند تا در چارچوب موردنظر حکومت معنا شود. به عنوان مثال، در فصل «ایران من» با بازخوانی حماسههایی مانند آرش کمانگیر، وطندوستی را در بستری جهتدار بازتولید و فصل «فرهنگ بومی» ترویج وحدت ملی را تحت مدیریت مرکزی دنبال میکند. در فصل «علم و عمل»، نیز معرفی ابوریحان بیرونی با تاکید بر الگوی «دانشمند مسلمان» آمده است؛ به این معنا که علم باید در جهانبینی اسلامیــایرانی فهمیده شود.
سهم ادبیات کلاسیک در کتاب محدود، انتخابشده و هدفمند است: «رهایی از قفس» بر اساس مثنوی مولوی (ص ۱۰۱)، حکایتی با تغییر از عبدالرحمن جامی، چند روایت از گلستان سعدی، بیت مشهور «توانا بود هر که دانا بود» (ص ۱۲۸) و شعری از عطار (ص ۱۴۰).
کتاب فارسی چهارم دبستان بهطور کلی، نه یک منبع ادبی بیطرف، بلکه یک محتوای هدفمند است که زبان فارسی، مذهب شیعی، رهبری سیاسی و فرهنگ «دفاع مقدس» را بهگونهای یکپارچه ترکیب میکند تا نظام ارزشی مطلوب حکومت را در نسل جدید نهادینه کند.
کتاب «فارسی پنجم دبستان» اعتقادات مذهبی در فضای آموزشی
کتاب فارسی پنجم دبستان در ۱۵۲ صفحه تنظیم و آموزش در آن بر پایه مبانی دینی و توحیدی بنا شده است. این کتاب هم از آغاز تا پایان، چارچوبی ایدئولوژیک دارد و اعتقادات محوری نظام اسلامی را مستقیم وارد فضای آموزشی میکند.
کتاب به شکلی سازمانیافته به تزریق هویت سیاسی و ضداستعماری میپردازد. در درس هشتم، با عنوان «دفاع از میهن» مفهوم «دفاع مقدس» و «مقاومت در برابر دشمنان خارجی» بهعنوان وظیفهای دینی و ملی مطرح میشود.
در بخش «بخوان و بیندیش»، درس «رئیسعلی» درباره رئیسعلی دلواری، مبارز ضداستعمار بریتانیا، آمده و با جملهای چون «ژنرال، راستی چیست آن چه را علی در مکتب طبیعت درس مردانگی و شهامت آموخته است، ولی من و تو در دانشکدههای عالی لندن گم میکنیم؟» تقابل صریح میان ایمان بومی و علم غربی را نشان میدهد.
در فصل چهارم، با عنوان «نامآوران»، شخصیتها در چارچوب ارزشهای اخلاقی و سیاسی نظام معرفی میشوند و درسهایی مانند «نقش خردمندان»، «نام نیکو» و شعر «سرای امید» تلاش دارند الگوهای اخلاقی و امید به آینده کشور را در قالبی ایدئولوژیک تثبیت کنند.
همزمان، کتاب به تقویت هویت ملی و زبانی در چارچوب حکومتی میپردازد. در همین راستا درس «سرود ملی» با شعر «ای ایران» برای نهادینهسازی احترام به نمادهای رسمی و حکومتی گنجانده شده است. در فصول پایانی، با تمرکز بر «علم و عمل»، شخصیتهایی چون بوعلی سینا بهعنوان الگوهای دانشمند مسلمان معرفی میشوند تا هویت علمی با تمدن اسلامیــایرانی پیوند زده شود. در بخش «بخوان و بیندیش»، هم درس «فردوسی، فرزند ایران» بر جایگاه زبان و ادب فارسی در حفظ هویت ملی تاکید دارد، ولی نوعی ملیگرایی اسلامی را ترویج میکند.
در مجموع، کتاب فارسی پنجم دبستان با ترکیبی از آموزههای مذهبی شیعه، آرمانهای سیاسی ضداستعماری و ترویج هویت ملی و زبانی در چارچوب حکومتی، ابزاری برای تربیت ایدئولوژیک دانشآموزان به شمار میآید.
سهم ادبیات کلاسیک نیز هدفمند و محدود است: شعری از مخزنالاسرار نظامی (ص ۸)، شعری از سعدی (ص ۱۸)، شعر «به نام خداوند جان و خرد» فردوسی (ص ۳۲)، حکایتی از کلیله و دمنه (ص ۳۴)، شعری از ناصرخسرو (ص ۳۹)، حکایتی از «جوامعالحکایات» (ص ۴۶)، قطعهای از «سبحهالابرار» جامی در صفحات پایانی، درس «فردوسی و داستان زال» در انتهای کتاب، حکایتی از «چهار مقاله» نظامی عروضی در صفحه ۹۶ و دو نیایش از مولوی در صفحه ۱۴۰. این چینش سنجیده نشان میدهد که کتاب نه صرفا مجموعهای از متون ادبی، بلکه ساختاری مهندسیشده برای انتقال ارزشهای دینی، ملی و سیاسی موردنظر نظام است.
کتاب «فارسی ششم» ترکیب مهندسیشدهای از دین و وطنگرایی مقدس
کتاب فارسی ششم دبستان، مانند دیگر کتابهای درسی از همان صفحه آغازین با ادعیه و نیایش وارد میشود تا بدین ترتیب، دینمحوری شیعی را بهعنوان چارچوب هویتی تثبیت کند. در فصل اول با عنوان «آفرینش»، نخستین درس، «معرفت آفریدگار»، خداشناسی را سرآغاز همه معرفتها میداند.
در فصل دوم، «دانایی و هوشیاری»، تاکید میکند که علم تا زمانی معتبر و مشروع است که در چارچوب اخلاق سنتی و دینی به کار گرفته شود (علم بیعمل، زهر بینوش). در درس «هفت خان رستم»، اسطوره ملی ایرانیان نیز نه برای تحلیل اسطورهشناسانه یا تاریخی، بلکه برای ترویج اخلاق پایداری به کار گرفته میشود.
در فصل سوم، «ایران من»، ملیگرایی مذهبی با وضوح کامل فعال میشود. شعر «همه از خاک پاک ایرانیم» و درس «ای وطن»، ایران را سرزمینی مطهر تصویر میکنند که مستقیما با ایمان و شهادت پیوند دارد. درسهای «تندگویان» و «دریاقُلی» نیز قهرمانسازی انقلابی بر مبنای ایثار تا مرز جان را عادی جلوه میکنند.
فصل چهارم، «نامآوران»، با معرفی چهرههایی چون عطار، بلعمی و بوعلی سینا، تصویری یکپارچه از «تمدن ایرانیــاسلامی» عرضه میکند. اوج این روند در درس یازدهم (شهدا خورشیدند) است؛ جایی که شهادت «منبع نور و هدایت» معرفی میشود و جانفشانی آشکارا به صورت قدسی القا میشود.
در فصل پنجم، «راه زندگی»، الگوهای اخلاقی قدسی بر پایه معرفی امام علی در شعر «شیر خدا» تکرار میشوند.
با جمعبندی این ساختار میتوان گفت که کتاب فارسی ششم بر سه ستون کاملا آگاهانه استوار است: دینمحوری شیعی، ملیگرایی مذهبی، و اطاعت محض. قله هویتی این نظام شهادت است و زبان و ادبیات فارسی نه بهعنوان ابزار تفکر آزاد و گفتگو، بلکه بهعنوان حامل و خادم این منظومه عمل میکند.
سهم ادبیات کلاسیک نیز محدود و جهتدار است: از شبستری و سعدی (ص. ۸ و ۱۱) تا قطعاتی از سندبادنامه، جامی، روایت بازنویسیشده هفت خان رستم، معرفی عطار، حکایاتی از مثنوی، قابوسنامه، سیاستنامه، گلستان، مرزباننامه، شعری از شاهنامه، متنی از تاریخ بیهقی و چند شعر از نظامی، اما اغلب در قالب نمونههای اخلاقیــموعظهای یا قهرمانساز و ایمانمحور عرضه شدهاند.
کتاب حتی در سطح گفتمان، سعدی و حافظ و مولوی را «حکیمان الهی» و آثار آنان را «بازتاب معارف قرآنی» معرفی میکند.
در لایه عمیقتر این کتاب و دیگر کتابهای فارسی مقطع ابتدایی، مهندسی ذهن و کودکان از طریق کدهای تربیتی پنهان صورت میگیرد: حقیقت از وحی میآید، وطن مقدس است و فضیلت اخلاقی معادل فروتنی، اطاعت و سپاس است و نه نقد و پرسشگری.
ساختارهای قدرت هم قابل گفتگو و پرسشگری نیستند، مادر بهعنوان نیروی خانگی تقدیس میشود، قهرمان کسی است که جان بدهد و زبان ابزاری برای پاسداری از دین و حکومت است.
در مقایسه با معیارهای جهانی و استانداردهای یونسکو، روشن است که کتابهای زبان در نظامهای آموزشی مدرن باید چندصدایی، بیطرف از نظر ایدئولوژیک، تقویتکننده تفکر انتقادی، اخلاق جهانشهری، احترام به عاملیت کودک و بازتابدهنده تنوع فرهنگی باشند.
حالآنکه در کتابهای فارسی مدارس ایران اصولا چنین چیزی وجود ندارد. جالب اینکه در تمام این کتابها به رغم اینکه نام «فارسی» را یدک میکشند، مواجهه دانشآموز با ادبیات کلاسیک نیز هدایتشده است و دانشآموز از ادبیات کهن و کلاسیک ایران تنها قرائت موردنظر حکومت را میبیند و به آشنایی با محتوای از پیشتعیینشده دعوت میشود؛ پیامهایی که با چارچوب ایدئولوژیک کتاب همخوان و همسو هستند.