ناصر تقوایی، هنرمند شناختهشده و خالق آثاری ماندگار در سینمای ایران، که سالها خانهنشینی را برگزید و به سیاستهای سانسور جمهوری اسلامی تن در نداد، در ۸۴ سالگی درگذشت.
خبر فوت این فیلمساز برجسته را مرضیه وفامهر، همسرش، با انتشار مطلبی در اینستاگرام اعلام کرد و نوشت: «هنرمندی که دشواری آزاده زیستن را برگزید، به رهایی رسید.»
وفامهر ادامه داد: «پروازش را به خاطر بسپاریم. او عاشق گیاهان بود، به یادش درخت بکاریم. او عاشق نور بود، شمع خویش را بیفروزیم. او عاشق جامه سپید بود. به یادش سپید بپوشیم. او عاشق ادبیات بود. به یادش بخوانیم. او عاشق سینما بود. به یادش تماشا کنیم. یاد او را با نواختن و شنیدن موسیقی و تماشای هنرها گرامی بداریم، نه غیر از این.»
ناصر تقوایی، متولد ۱۳۲۰ در شهر آبادان، هنرمندی بود که تنها در عرصه فیلمسازی فعالیت نداشت و عکاسی و نویسندگی را هم در کارنامه هنری موفقش دارد.
او یکی از پیشگامان موج نو سینمای ایران به شمار میرود، در عین حال با ساخت آثاری متعدد، برای عامه مردم هم شناختهشده بود. از جمله آثاری که تقوایی را هم در میان عامه مردم و هم روشنفکران، به محبوبیت بالایی رساند، سریال «داییجان ناپلئون» ساخت سال ۱۳۵۵ بود؛ مجموعه تلویزیونی موفقی که با اقتباس از کتابی با همین عنوان نوشته ایرج پزشکزاد، ساخته شد.
بسیاری از منتقدان ادبی و نویسندگان ایرانی رمان «داییجان ناپلئون» را اثری «بینظیر» توصیف میکنند که خالق آن با آفرینش شخصیتهایی که هرکدام نماینده یکی از اقشار جامعهاند، خلقیات و جامعه ایرانی را واکاوی و نقد میکند. آینهای که پزشکزاد و پس از آن تقوایی، با این اثر پیش روی جامعه قرار میدادند، در عین نقادانه بودن، سرشار از صحنهها و گفتگوهای طنز و شیرین است که به دل مخاطب مینشیند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تقوایی از معدود سینماگران ایرانی است که ادبیات در آثارش جایگاهی ویژه دارد و به جز «داییجان ناپلئون»، اقتباسهای ادبی موفق دیگری هم در کارنامه دارد. «آرامش در حضور دیگران» ساخته سال ۱۳۴۹ هم یکی دیگر از این آثار است.
«نفرین» فیلم دیگری از او است که سال ۱۳۵۲ تولید و بر اساس داستان «باتلاق» اثر میکا والتاری ساخته شد. اگرچه این فیلم با اقبال عمومی مواجه نشد، از جمله آثار تقوایی است که بسیار موردتوجه منتقدان قرار گرفته است.
«ناخدا خورشید» نیز یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که تقوایی آن را در سال ۱۳۶۵ بر اساس داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی به تصویر کشید. بسیاری از کارشناسان این اثر را بهترین اثر اقتباسی سینمای ایران معرفی میکنند که جایزه پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو را نیز برای ناصر تقوایی به ارمغان آورد.
ناصر تقوایی مدتی هم سردبیر مجله ادبی هنر و ادبیات جنوب بود و شاید به همین دلیل بیشتر از همه سینماگران ایرانی، به اقتباس ادبی توجه نشان داده است. در آثار تقوایی، تلفیق سینما و ادبیات چنان با هنرمندی انجام میشود که شاعری چون منوچهر آتشی درباره او گفته بود: «من فقط یک سینماگر در حد جهانی در ایران میشناسم و او هم ناصر تقوایی است.»
تقوایی سال ۱۳۶۸ فیلم «ای ایران» را با درونمایه هویت ملی ساخت که از بخش مسابقه جشنواره فجر کنار گذاشته شد. «صادقکرده» و چندین مستند مهم در عرصههای مختلف را نیز باید از دیگر آثار تقوایی دانست، اما سانسور و اعمال فشارهای جمهوری اسلامی، در نهایت این سینماگر برجسته را واداشت خانهنشینی را انتخاب کند و از بیان آنچه در باورش نیست، بپرهیزد.
فیلم سینمایی «کاغذ بیخط» که سال ۱۳۸۰ ساخته شد و نویسندگی آن را ناصر تقوایی و مینو فرشچی بر عهده داشتند، آخرین اثر این هنرمند تا به امروز است. تقوایی که فیلم «کاغذ بیخط» را پس از ۱۲ سال ساخته بود، در اختتامیه جشنواره فجر بیستم برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد، اما نهتنها در سالن نبود که جایزه را بگیرد، بلکه بعدا هم آن را نپذیرفت.
تقوایی سه سال هم صرف نگارش و پیشتولید مجموعه تلویزیونی «کوچک جنگلی» کرد، اما در نهایت در سال ۱۳۶۴، پس از چند ماه فیلمبرداری، ادامه ضبط سریال به درخواست مدیر وقت گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما که آن زمان بهروز افخمی بود، متوقف شد. پس از آن، افخمی با دعوت از بازیگران و عوامل جدید، خود عهدهدار کارگردانی سریال شد.
نشر مس در سال ۱۴۰۱ مجموعه سهجلدی «کوچک جنگلی» را که تقوایی بیش از چهار دهه پیش نوشتن آن را به پایان رساند، منتشر کرد، اما به دلیل همزمانی با خیزش سراسری مردم در سال ۱۴۰۱، پخش گسترده آن به تاخیر افتاد. تقوایی یکی از صدها هنرمند ایرانی و بینالمللی بود که در دی ۱۴۰۱ با امضای بیانیهای خواهان توقف اعدام معترضان جنبش زن، زندگی، آزادی شد.
دو فیلم سینمایی دیگر از تقوایی نیز در میانه فیلمبرداری توقف شدند؛ «رومی و زنگی» در سال ۱۳۸۱ و «چای تلخ» در سال ۱۳۸۳ آثاریاند که نیمهکاره ماندند و برای همیشه به بایگانی سپرده شدند.
تقوایی در مستندی که عارف محمدی از او ساخت، در انتقاد از سیاستهای فرهنگی و نظارت و سانسور در جمهوری اسلامی ایران، گفته بود که در دوره پهلوی، مدیران هنری وقت با اینکه از موضوع برخی فیلمهای مستند او خوششان نمیآمد، مانع فیلم ساختنش نشدند. او در این مستند میگوید که تیغ سانسور «کلا مانع فیلمسازی من شده است».
او در مراسمی هم که سال ۱۳۹۲ برای تجلیل از آثارش در خانه هنرمندان برپا شد، گفت: «در جو فرهنگی موجود، نمیتوان کار خود را کرد.»