همزمان با کاهش چشمگیر سرانه مصرف لبنیات در ایران، آمارهای رسمی از رشد کمسابقه صادرات این محصولات در سال ۱۴۰۳ در قیاس با سالهای گذشته حکایت دارد.
مطابق اعلام گمرک جمهوری اسلامی ایران، صادرات محصولات لبنی کشور در سال ۱۴۰۳ از نظر ارزشی با رشد ۴۳ درصدی و از نظر وزنی با افزایش ۱۹ درصدی همراه بوده است.
طبق این گزارش، طی این مدت، بالغ بر ۵۸۷ هزار و ۳۴۷ تن انواع فرآوردههای لبنی، به ارزش تقریبی ۹۴۸.۹ میلیون دلار، به ۴۶ کشور مختلف صادر شده است.
این رشد صادراتی، در شرایطی رخ داده که همزمان قیمت جهانی شیرخشک نیز افزایش داشته است. همین موضوع فرضیههایی مبنی بر کاهش هدفمند عرضه داخلی لبنیات و افزایش قیمت این محصولات با هدف مهار تقاضا و سوق دادن شیرخام به فرآوری و فروش شیرخشک در بازارهای جهانی را تقویت کرده است.
محرکهای صادراتی و سبد معیشتی تهیشده از لبنیات
تمایل شرکتهای بزرگ لبنی به تمرکز بر بازار صادرات، با کاهش تنوع محصولات در بازار داخلی همراه بوده است. این در حالی است که کاهش سرانه مصرف لبنیات در ایران به تغییر الگوی تغذیه یا ترجیحات مصرفی شهروندان ارتباطی ندارد. بررسی دادهها نشان میدهد که دلیل اصلی کاهش مصرف افزایش شدید قیمت لبنیات و حذف تدریجی آن از سبد معیشت خانوار ایرانی است.
بهرغم قرار گرفتن برخی اقلام لبنی در فهرست کالاهای مشمول یارانه الکترونیکی، این حمایت نیز مانع ادامه روند نزولی مصرف نشده است.
براساس آمار رسمی، سرانه مصرف لبنیات در ایران از حدود ۱۳۰ کیلوگرم در سال ۱۳۸۹، به حدود ۵۵ کیلوگرم در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته است. این رقم، در مقایسه با میانگین جهانی (۱۵۰ تا ۱۶۰ کیلوگرم) و همچنین کشورهایی نظیر فرانسه و برخی کشورهای شمال اروپا با سرانهای تا سقف ۳۰۰ کیلوگرم، تفاوتی فاحش و نگرانکننده دارد.
پیامدهای تغذیهای و پزشکی کاهش مصرف لبنیات
کارشناسان حوزه سلامت بارها هشدار دادهاند که کاهش مستمر مصرف لبنیات در ایران آثار گستردهای بر وضعیت عمومی سلامت خواهد داشت. کمبود کلسیم، پوکی استخوان، اختلال در رشد کودکان و نوجوانان، و بروز مشکلات متعدد در سالمندان، تنها بخشی از تبعات پزشکی ناشی از این روند است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نکته قابل تامل آنکه کاهش تولید برخی از انواع لبنیات، که بهمنظور کاهش تنوع و تمرکز بر سودآوری صادرات انجام میشود، نشانگر تلاش کارخانهها برای خارج کردن شیر خام از چرخه مصرف داخلی است.
در خردادماه ۱۴۰۳، محمدرضا بنیطبا، سخنگوی وقت انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران، کاهش قدرت خرید خانوارها و افزایش هزینههای تولید را دو عامل اصلی کاهش مصرف سرانه لبنیات اعلام کرد.
به گفته او، سیاستگذاریهای نادرست بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سایر نهادهای اجرایی مرتبط، موجب افزایش نرخ تورم شدهاند. درنتیجه، هم هزینههای تولید افزایش یافته و هم مصرفکننده توان خریدش را از دست داده است.
نقش دولت در تعارض منافع ارزآوری و تغذیه عمومی
این وضعیت پرسشی اساسی را پیشِ روی دولت قرار میدهد: در شرایطی که بخشی از یارانه واردات نهادههای دامی به حمایت از دامداریها تخصیص یافته است، چرا امکان اعمال یارانه مستقیم بر فرآوردههای لبنی برای دهکهای پایینتر جامعه فراهم نیست؟ در واقع، بهنظر میرسد که سلامت تغذیهای شهروندان قربانی درآمدهای ارزی حاصل از صادرات لبنیات شده است.
محمد فربد، سخنگوی فعلی انجمن صنایع لبنی ایران نیز، با تاکید بر آثار منفی کاهش سرانه مصرف بر صنعت لبنیات کشور، از تعطیلی برخی واحدهای تولیدی در پی ضعف در شبکه توزیع و کاهش فروش داخلی خبر داده است. او اعلام کرد که این وضعیت به بیکاری پرسنل، کاهش تولید، و در نهایت، تهدید امنیت غذایی کشور منجر شده است.
در حالی که در کشورهای توسعهیافته سیاستهای حمایتی تغذیهای بخشی جداییناپذیر از ساختار بهداشت عمومی است، در ایران سیاستگذاریها بهگونهای پیش رفته که بخش بزرگ یارانهها نه در اختیار مصرفکننده نهایی که در اختیار زنجیره تولید قرار گیرد.
به این ترتیب تولیدکنندگان با صادرات محصولاتشان نهتنها سامان مصرف داخلی را به مخاطره انداختهاند که از یارانه دولتی نیز بهرهمند شدهاند. کارشناسان اقتصادی معتقدند اگر بخش بزرگ یارانهها مستقیم به مصرفکننده پرداخت میشد، میتوانست از کاهش مصرف لبنیات در کشور و ایجاد انگیزه برای صادرات جلوگیری کند.
افزایش مجدد قیمت شیرخام؛ آغازی برای جهشهای تازه قیمتی
دولت چهاردهم از زمان آغاز به کار تاکنون، توفیق چندانی در کنترل قیمت تمامشده محصولات لبنی نداشته است. طبق اعلام رسمی در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، قیمت خرید هر کیلوگرم شیرخام با ۳.۲ درصد چربی، ۳ درصد پروتئین، و بار میکروبی زیر ۱۰۰ هزار، به ۲۳ هزار تومان افزایش یافته است- رقمی که در مقایسه با نرخ ۱۸ هزار تومان در سال گذشته رشد پنج هزار تومانی را نشان میدهد.
همچنین، براساس مصوبه شورای قیمتگذاری و سیاستگذاری حمایتی، به ازای هر یکدهم درصد افزایش یا کاهش چربی شیر، مبلغ ۴۵۰ تومان به قیمت پایه افزوده یا از آن کسر خواهد شد. این افزایش آغاز موج تازهای از رشد قیمتها در بازار فرآوردههای لبنی به شمار میرود.
برآورد کارشناسان نشان میدهد که با توجه به سهم ۲۷.۷ درصدی شیر خام در قیمت نهایی فرآوردههای لبنی، افزایش قیمت این ماده میتواند به رشد ۶۵ تا ۹۰ درصدی قیمت انواع لبنیات بسته به نوع محصول منجر شود. برای مثال، قیمت یک لیتر شیر کمچرب پاستوریزه از محدوده ۳۳ تا ۳۹ هزار تومان فعلی به بیش از ۵۵ هزار تومان خواهد رسید.
ابهام در انگیزه تولیدکنندگان و نقش بازار جهانی شیرخشک
این پرسش جدی مطرح است که اگر به گفته شرکتهای تولیدی، افزایش قیمت محصولات لبنی ناشی از افزایش هزینههای تولید و کاهش میزان تولید است، چگونه همزمان صادرات این محصولات چنین رشد چشمگیری داشته است؟ آیا افزایش مداوم قیمتها ابزاری برای کاستن آگاهانه توان خریداران داخلی و هدایت بیشتر تولید به سمت بازار صادراتی نیست؟
افزون بر این، تمایل صنایع لبنی به صادرات، با رشد قیمت جهانی شیرخشک همزمان شده است، امری که نگرانیها درباره بروز کمبود شیرخشک در بازار داخلی را افزایش داده است.
در سالهای اخیر، در مقاطع مختلف، خانوادهها برای تامین شیرخشک با دشواریهای فراوانی روبهرو بودهاند. سهمیهبندی با کد ملی، توزیع محدود و بازار سیاه چالشهایی بودند که طی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ بارها تکرار شدند.
در اردیبهشت ماه سال جاری، سلمان اسحاقی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس، از ورود وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو برای رفع موانع توزیع شیرخشک خبر داد. به گفته او، سازمان برنامه و بودجه در پرداخت مابهالتفاوت یارانه شیرخشک تاخیر داشته و همین امر مانع توزیع مناسب این محصول شده است.
در عین حال با افزایش قیمت محصولات لبنی بستهبندیشده، بسیاری از شهروندان به خرید محصولات فلهای از مراکز فروش سنتی روی آوردهاند. این موضوع، بهدلیل نبود نظارت کافی بر بهداشت و حملونقل این محصولات، باعث افزایش ابتلا به بیماریهایی چون تب مالت شده است.
در خرداد ۱۴۰۲، دکتر گلبن سهراب، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، اعلام کرد که کارخانههای لبنی تنها شیرهایی را از دامداریها میخرند که بار میکروبی آنها پایین باشد. شیرهای آلوده که امکان فروش به کارخانهها را ندارند، عمدتا به دست فروشندگان لبنیات فلهای میرسند. درنتیجه، سلامت مصرفکنندگان مستقیما تهدید میشود.
علاوه بر تب مالت، مصرف لبنیات فلهای میتواند با بروز بیماریهایی مانند انواع سرطانها، مرتبط با چربیهای اشباعشده، همراه باشد. افزایش مراجعه به مراکز درمانی در پی مصرف این محصولات نیز فشار مضاعفی را بر نظام سلامت کشور تحمیل کرده است.
سلامت شهروندان ایرانی گروگان سیاستگذاری غلط
شواهد بسیاری نشان میدهد که در شرایط دشوار اقتصادی و تحریمی، دولتها در ایران بیش از آنکه به سلامت تغذیهای جامعه توجه کنند، به فکر بهرهبرداری حداکثری از فرصتهای ارزی حاصل از صادرات لبنیات بودهاند.
این رویکرد نهتنها به کاهش بیسابقه سرانه مصرف لبنیات منجر شده، که سلامت میلیونها ایرانی، بهویژه کودکان، سالمندان و اقشار کمدرآمد را نیز به خطر انداخته است.
به نظر می رسد بدون بازنگری درسیاستگذاری، شیوه حمایت از زنجیره تولید و مصرف لبنیات و توزیع منابع یارانهای از طریق ابزارهای تشویقی و کنترلی، امیدی به حل مشکلات و برطرف شدن آشفتگی موجود در بازار تولید و فروش لبنیات در ایران نباشد و باید در انتظار بحرانی تمامعیار در حوزه سلامت عمومی کشور بود.