بر سر آن‌همه احساسات درباره تیم ملی چه آمد؟

چهره‌هایی بی‌شباهت به «ورزشکار ملی»

بازیکنان تیم ملی با نشنیده گرفتن توقع مردم، ترجیح دادند محتاط باشند و در فرصت جام جهانی، صدای مردم ایران را بلندتر به جهان نرسانند- FADEL SENNA / AFP

احساسات عجیبی درباره تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ بین جمعیت بزرگی از مردم ایران شکل گرفته است. بهره‌کشی سیاسی و تبلیغاتی حکومت از فوتبال - که تازگی هم ندارد - و رفتارهای بازیکنان و سرمربی تیم ملی ایران در قبال خیزش انقلابی مردم ایران، سازنده این احساسات است که موجب می‌شود علاقه‌مندان پرشمار فوتبال در ایران، با آنکه سالیان سال عاشقانه فوتبال را پی گرفته‌اند و به تیم ملی دل بسته‌اند، با پیروزی تیم ملی جشن نگیرند، آن را «تیم جمهوری اسلامی» خطاب ‌کنند، و در خود نسبتی با آن نیابند.

بازی ایران - آمریکا و اقبال و احتمال اولین صعود تاریخ تیم ایران به مرحله حدفی جام جهانی، هنوز نتوانسته است در بسیاری از علاقه‌مندان فوتبال در ایران، احساس مثبت به تیم ملی را برگرداند.

تیم ملی ایران بسیار دشوار می‌تواند اعتبار ازکف‌رفته خود را نزد مردم بار دیگر به دست آورد. تیم ملی در بنیان خود فقط هنگامی معتبر است که ملتی به آن تعلق‌خاطر داشته باشد، وگرنه تیمی خواهد بود که خودش هم نمی‌داند برای چه کسی می‌دود و بدون شادی و اندوه مردم، پیروزی و شکستش بی‌معنا می‌شود. برای تیم ملی ایران که تازگی‌ها «تیم جمهوری اسلامی» خطاب می‌شود، چنین شده است؛ چنین سیاه.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بازیکنان تیم ملی با نشنیده گرفتن توقع مردم، ترجیح دادند محتاط باشند و در فرصت جام جهانی، صدای مردم ایران را بلندتر به جهان نرسانند. می‌توان درک کرد که واکنش‌های همدل با مردم، برای آن‌ها خطراتی داشت و حکومت با بازداشت وریا غفوری، بازیکن سابق تیم ملی، به بازیکنان تیم ملی هشدار داده است. اما درک‌شدنی نیست که بسیاری بازیکنان شناخته‌شده تیم ملی چرا دست‌کم با ساده‌ترین واکنش‌ها، گرایش خود را به مردم نشان نداده‌اند. زمزمه نکردن سرود جمهوری اسلامی در بازی ایران – انگلستان، البته چنین واکنشی در میان بازیکنان تیم ملی بود، اما در ذهن جمعیتی از مردم که در شبکه‌های اجتماعی به وقایع ایران می‌پردازند، این اقدام کافی و راضی‌کننده نبود. بازیکنان سپس در بازی ایران - ولز، سرود جمهوری اسلامی را خواندند تا همان همراهی در بازی پیشین را هم زایل کنند.

درباره بازیکنان تیم ملی گفته می‌شود که به آن‌ها وعده پاداش یا رشوه داده شده است تا واکنش‌هایی به سمت مردم نداشته باشند. همه بازیکنان ملی‌پوش ایرانی، چه آن‌هایی که لژیونرند و چه حتی آن‌هایی که در لیگ ایران بازی می‌کنند، از موقعیت اقتصادی و سطحی از درآمد برخوردارند که پاداش‌های مالی نتواند چندان چشمگیر باشد تا برای آن، موقعیت اجتماعی و محبوبیت خود را به حراج بگذارند. اما اگر پاداش یا رشوه احتمالی برای آن‌ها جذابیتی به قیمت از دست رفتن محبت و محبوبیت عمومی داشته باشد، رقت‌انگیز به نظر می‌رسد.

داوری درباره بازیکنان تیم ملی بدون توجه به اینکه در قطر و پیش از اعزام به جام جهانی بر آن‌ها چه گذشته است و چه هشدارهایی دریافت کرده‌اند و چقدر و چگونه تحت فشار بوده‌اند، منصفانه نیست. غیر از چند بازیکن که به مواضع حکومت جمهوری اسلامی گرایش دارند، بقیه بازیکنان، مثل جمعیت بزرگی از دیگر شهروندان ایرانی، سبک زندگی مرسوم خانواده‌های ایرانی را دارند و بعید است که با روش و مسلک جمهوری اسلامی نسبتی داشته باشند. اما آنچه به مثابه «اثر» یک «بازیکن ملی» از آن‌ها در این ‌روزها به جا مانده است، چیزی نیست که از یک ورزشکار با پسوند «ملی» توقع می‌رود.  بر سر آن‌همه احساسات درباره تیم ملی چه آمده است؟

بیشتر از فوتبال