گزارشهای رسمی نشان میدهد میزان درآمد صداوسیمای جمهوری اسلامی از نمایش تبلیغات بازرگانی در زمان پخش مسابقات داخلی و آسیایی تیمهای باشگاهی فوتبال ایران در یک سال، به بیش از یک میلیارد دلار میرسد، اما این نهاد حکومتی همچنان از پرداخت حتی درصدی از این درآمد هنگفت به باشگاهها خودداری میکند.
بیستوپنجمین دور لیگ برتر فوتبال ایران هم از ۲۴ روز دیگر آغاز شود، اما نه مدیران صداوسیما، نه رئیس فدراسیون فوتبال ایران و نه حتی مدیران دولتی که مدیرعامل باشگاههای لیگ برترند، هنوز درباره پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات سخنی به میان نیاوردهاند. به این ترتیب، به نظر میرسد بهرهمندی رایگان صداوسیمای جمهوری اسلامی از تصاویر مسابقات داخلی و آسیایی تیمها در فصل جدید نیز ادامه خواهد داشت.
در شرایطی که امروزه در بسیاری از لیگهای فوتبال در جهان، بین ۵۰ تا ۷۰ درصد درآمد باشگاههای فوتبال از محل حق پخش تلویزیونی و قرارداد باشگاهها با شبکههای تلویزیونی و شرکتهای تبلیغاتی تامین میشود، علی کفاشیان، رئيس سابق فدراسیون فوتبال ایران آذرماه سال گذشته، اذعان کرد که در دوران ریاست او بر این فدراسیون، شماری از مقامهای امنیتی و مدیران صداوسیما به دلیل درخواست کفاشیان برای دریافت مبلغ حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال، با او «برخورد» کردند و به او «حرف زور» زدند.
او توضیح داد که در واکنش به طفره رفتن مدیران صداوسیما از پرداخت حق پخش تلویزیونی به بهانه بیپولی، در آستانه عقد قرارداد با شبکه الجزیره قطر برای فروش حق پخش تلویزیونی مسابقات باشگاهی و ملی بود که مدیران صداوسیما و تعدادی از چهرههای حکومتی بار دیگر با سوءاستفاده از قدرتشان، مانع این اتفاق شدند.
برای پی بردن به میزان واقعی درآمدهای صداوسیما از محل نمایش تبلیغات بازرگانی در زمان پخش مسابقات داخلی و آسیایی تیمهای باشگاهی، دو گزارش منتشرشده در روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، حقیقت را تا حد زیادی آشکار میکند.
این روزنامه حکومتی تابستان ۱۴۰۳ گزارش داد که سازمان صداوسیما تنها از محل پخش تبلیغات تلویزیونی در زمان برگزاری مسابقات لیگ برتر ایران در فصل ۱۴۰۳ــ۱۴۰۲ دستکم ۳۲ هزار میلیارد تومان درآمد داشته است.
«فرهیختگان» در گزارش بعدی خود در آبان همان سال خبر داد که صداوسیما فقط بابت پخش تبلیغات در زمان برگزاری دو مسابقه ابتدایی پرسپولیس و استقلال در لیگ نخبگان آسیا هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان درآمد کسب کرده است. این گزارشها از زمان انتشار تاکنون با هیچ تکذیبیه یا شکایتی از سوی مدیران صداوسیما مواجه نشدند.
با توجه به آنکه قیمت دلار در بازار آزاد ایران در پاییز ۱۴۰۲، حدود ۵۰ هزار تومان بود، در نتیجه میزان درآمد ارزی صداوسیما از نمایش مسابقات پرسپولیس و استقلال در این سال به حدود ۶۴۰ میلیون دلار میرسد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از طرفی، با توجه قیمت حدود ۶۸ هزار تومانی دلار در پاییز ۱۴۰۳ و گزارش فرهیختگان از درآمد یک هزار و ۸۰۰ میلیارد تومانی صداوسیما بابت دو مسابقه، ۱۸ مسابقه سرخابیها در فصل جاری لیگ نخبگان درآمدی حدود ۲۳۵ میلیون دلار به خزانه صداوسیما واریز کرده است که مجموع درآمدهای صداوسیما را از تبلیغات تلویزیونی در زمان پخش مسابقات آسیایی و لیگ برتری، به مبلغ هنگفت ۸۷۵ میلیون دلار میرساند.
به این مبالغ باید درآمدهای تبلیغاتی صداوسیما از پخش بازیهای دو تیم پرطرفدار دیگر ایرانی، یعنی تراکتور تبریز و سپاهان اصفهان در لیگ قهرمانان آسیا (لیگ درجه دوم آسیایی) و همچنین مسابقات جام حذفی و لیگ آزادگان فوتبال ایران را هم اضافه کرد که در نهایت، رقم کلی درآمدهای صداوسیما از یک فصل فوتبالی را به بیش از یک میلیارد دلار خواهد رساند.
با محاسبه سود حدود ۲۰ درصدی برای صداوسیما، مطابق قراردادهای معمول میان تلویزیونهای جهانی معتبر با باشگاههای فوتبال، در نهایت صداوسیما باید بابت حق پخش تلویزیونی دستکم ۸۰۰ میلیون دلار به پرسپولیس، استقلال و سایر تیمهای حاضر در سطح اول فوتبال پرداخت کند، اما همچنان از پرداخت حتی ۵ درصد این مبلغ هم طفره میرود؛ سیاستی که موجب شده است تیمهای ایرانی از جذب ستارههای خارجی و ایرانی باکیفیت برای رقابت با تیمهای قوی و پرستاره سعودی، قطری یا اماراتی در لیگ نخبگان و حتی لیگ قهرمانان آسیا، ناتوان باشند.
در نتیجه، در حالی که پرطرفدارترین تیمهای ایران مانند پرسپولیس و استقلال میتوانند هریک با کسب درآمد دستکم ۲۰۰ میلیون دلاری در یک فصل از محل حق پخش تلویزیونی مسابقاتشان درآمد چشمگیری داشته باشند و مجددا به مدعی اصلی کسب عنوان قهرمانی در آسیا تبدیل شوند، حالا با بودجه حداکثر ۲۵ میلیون دلاری در یک فصل، توان خرید بازیکنی به ارزش بیش از یک میلیون دلار را ندارند و فوتبال باشگاهی ایران نیز مانند سایر حوزههای اشغالشده به دست مدیران جمهوری اسلامی، روندی کاملا تحقیرآمیز و نزولی را طی میکند.