شلاق طالبان و نگاه مشکوک مردان همشهری؛ زندگی زنان در افغانستان

در کنار بحران اقتصادی و بیکاری، زندگی معمول زنان افغانستان از کار کردن تا نوع پوشش و حتی سرگرمی نیز دچار تحول شده است

در ۲۰ سال گذشته، روبه‌رو شدن دوباره با طالبان از کابوس‌هایی بود که در ذهن هر زن افغان وجود داشت‌ـ WAKIL KOHSAR / AFP

در کنار بحران اقتصادی، بیکاری و گرسنگی، زندگی معمول زنان در افغانستان، از کار کردن تا نوع پوشش و حتی تفریح و سرگرمی دچار تحول شده است. بانی این تحول نه‌ تنها طالبان بلکه بخشی از شهروندان‌ا افغانند. کسانی که قبل از حضور طالبان، به هر دلیلی جرئت واکنش مستقیم به کار، سرگرمی و نوع پوشش زنان را نداشتند، اکنون با به‌ قدرت رسیدن طالبان، به‌دلیل همسویی فکری، کنار طالبان ایستاده‌اند و صف مخالفان آزادی‌های زنان را تقویت کرده‌‌اند.

در ۲۰ سال گذشته، روبه‌رو شدن دوباره با طالبان از کابوس‌هایی بود که در ذهن هر زن افغان وجود داشت؛ منشاء این کابوس خشونت‌ها و ستم‌هایی بود که طالبان در دوره اول حکومت خود بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر زنان افغانستان روا داشتند. با این‌ حال، با وجود ۱۰۰ هزار نیروی امنیتی و دفاعی، حضور سیاسی و نظامی ده‌ها کشور مقتدر در افغانستان و وجود برخی مظاهر دمکراسی در این کشور، تصور نمی‌رفت که کابوس زنان افغانستان یک‌ بار دیگر به واقعیت مبدل شود.

اما اکنون این کابوس به واقعیت پیوسته است و در حالی که شماری از زنان در مواجهه با این کابوس سکوت و عقب‌نشینی کرده‌اند، شماری دیگر هنوز تلاش می‌کنند بر کابوس همیشگی‌شان غلبه کنند.

مردان همشهری، سربازان مجانی طالبان

 فاطمه حسینی که فوق‌لیسانس حقوق است و تا پیش از سلطه طالبان بر افغانستان، به‌عنوان کارشناس حقوقی در بخش زیربناها در دفتر ریاست جمهوری دولت پیشین افغانستان کار می‌کرد، با ایندیپندنت فارسی در باره زندگی روزمره‌اش پیش از تسلط طالبان حرف می‌زند و مقایسه آن روزها با امروز را وحشتناک توصیف می‌کند. او می‌گوید: «روزهایی پر از مشغله داشتیم، گاهی تا ساعت ۹ شب در دفتر می‌ماندیم و کار می‌کردیم، اما روزهای که زودتر از دفتر بیرون می‌آمدیم با گروه پنج‌نفری دختران که باهم دوست بودیم، به شهرنو (منطقه‌ای در مرکز شهر کابل) می‌رفتیم و تا ساعت ۹ یا ۱۰ شب به پیاده‌روی، خرید و کافه‌گردی می‌پرداختیم و بعد با تاکسی تلفنی به خانه برمی‌گشتیم.»

 

 

روایت فاطمه، روایت زندگی معمول زنان و دختران فعال و شاغل در کابل پیش از تسلط طالبان است. هرچند در دیگر شهرهای افغانستان، فضا به اندازه کابل برای زنان باز و آزاد نبود، آنان دست‌کم در نحوه پوشش، فعالیت‌های اجتماعی و سرگرمی‌هایشان تا حدودی اختیار داشتند. رفتارهای جامعه سنتی افغانستان همواره بر کنش‌های زنان تاثیرگذار بوده است، اما در دو دهه اخیر دست‌کم دولت محدودیتی برای پوشش، کار و فعالیت زنان در هیچ عرصه‌ای وضع نکرد. به همین دلیل، شماری از مردم ‌که به‌دلیل باورهای افراطی دینی، با نوع پوشش و رفتارهای زنان موافق نبودند، جرئت نداشتند که به مخالفت علنی با زنان برخیزند.

اما اکنون پس از تسلط طالبان، فاطمه می‌گوید رنگ و فضای شهر کابل عوض‌ شده است. شهری که صبح با لباس‌های رنگی و چهره‌های خندان زنان دانشجو و شاغل مزین می‌شد و عصرها کافه‌ها و بازارهایش پر از حضور زنان بود، اکنون به شهری خاموش با کمترین حضور زنان، آن‌ هم بیشتر ملبس به حجاب سرتاپا سیاه مبدل شده است. فاطمه دلیل کم‌رنگ شدن حضور زنان در خیابان‌های شهر و نیز تغییر در نوع پوشش زنان را ترس از طالبان و نیز همسویی مردان شهر با طالبان عنوان می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 او می‌افزاید: «انگار با آمدن طالبان مردمان شهر هم عوض‌ شده‌اند؛ مثلا همان فروشندگانی که دیروز از آن‌ها چیزی می‌خریدیم و هیچ واکنشی به پوشش و رفتارمان نداشتند، امروز قبل از سرباز طالبان، بر سر ما داد می‌زنند که روسری‌ات را جلو بکش، چرا لباست کوتاه است، چرا این‌طور از خانه بیرون می‌آیید و حرف‌ها و نگاه‌هایی از این‌ دست تحویلمان می‌دهند.»

به باور فاطمه، شمار زیادی از مردان با مسلط شدن طالبان بر افغانستان به سربازان مجانی این گروه تبدیل ‌شده‌اند و تلاش می‌کنند دستورهای طالبانی را روی زنان اجرا ‌کنند.

اما در گوشه‌ای دیگر از افغانستان، این حکایت روایت دیگری دارد. هرات هم‌مرز با ایران و شهری سنتی اما با پیشینه دانش و فرهنگ است. این شهر در سال‌های اخیر، حضور برخی جریان‌های تندرو دینی و مذهبی نظیر مولوی مجیب الرحمان انصاری و پیروانش را شاهد بوده است که عملا گروه امر به معروف تشکیل دادند و بر رفتار مردم در سطح شهر نظارت می‌کردند. به‌ همین دلیل، نگرانی فراوانی از حضور طالبان در هرات و احتمال تسلط جریان‌های تندرو بر جامعه هرات وجود داشت. اما به‌نظر می‌رسد با آمدن طالبان، تغییر خاصی در زندگی روزمره زنان در هرات روی نداده است.

 

 

نیلوفر نیک‌سیر، استاد دانشگاه و فعال فرهنگی در هرات، در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی، از کمرنگ شدن نقش جریان‌های تندرو دینی در هرات خبر می‌دهد و می‌گوید بیکاری زنان در هرات ناشی از دستور طالبان نیست، بلکه ناشی از نبود بودجه در اداره‌های دولتی و بسته شدن نهادهای غیردولتی به‌دلیل مشکلات اقتصادی است.

او می‌افزاید: «فضای جامعه هرات از قبل به اندازه کابل باز نبود، اکنون هم زنان در هرات با همان پوشش قبلی در شهر گشت‌وگذار می‌کنند و تعدادی هم در اداره‌هایی همچون اداره توزیع گذرنامه، بانک‌ها و دانشگاه‌های خصوصی کار می‌کنند. من همراه با شماری از زنان فعال هرات حتی بارها با مقام‌های محلی طالبان ملاقات داشتیم و با برخورد مخالف آنان مواجه نشدیم.»

ترس و کابوس، به‌جای کار و آزادی

در همین حال، از شمال افغانستان قصه‌های دیگری به گوش می‌رسد. طالبان در برخی از نقاط شهر مزارشریف نمایندگان محلی مردم را جمع کرده‌ و به آنان دستور داده‌اند که مواظب پوشش و رفتار زنان در محله خود باشند و در صورت مشاهده بی‌حجابی در هر محلی، با نماینده آن محل برخورد خواهد شد.

رابعه (نام مستعار) از فعالان حقوق بشر در شهر مزارشریف در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی می‌گوید طالبان عملا بر زندگی و آزادی‌های زنان تاثیر گذاشته و روند عادی زندگی روزمره زنان را متوقف کرده‌اند.

او می‌افزاید: «پیش‌ از این، گروهی از دختران و پسران جوان با هم دوست بودیم و در همکاری با‌ هم برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و دادخواهی سازماندهی می‌کردیم. پاتوق ما دو کافه بود که عصرها آن‌جا جمع می‌شدیم. جمعه‌ها معمولا در حومه‌ شهر کوهنوردی می‌‌کردیم و زندگی روزمره ما به این شکل جریان داشت؛ اما اکنون همه خانه‌نشین شده‌ایم.»

به گفته رابعه، اکنون زنان نمی‌توانند از ترس طالبان بدون محرم شرعی به مکان‌های عمومی همچون رستوران یا پارک تفریحی بروند. همچنین در باره نوع پوشش زنان در شهر وسواس فراوان وجود دارد زیرا مواردی از ضرب وجرح و بدرفتاری طالبان با زنانی که پوششی به‌نسبت بازتر داشته‌اند، گزارش شده است.

رابعه به یکی از این موارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «چندی پیش زنی با همسرش در مرکز شهر سوار بر‌ موتور بود که سرباز طالبان به آنان دستور توقف داد و به‌دلیل اینکه زن لباس کوتاهی پوشیده بود، سرباز طالبان به مرد دستور داد که دو سیلی به‌ صورت همسرش بزند در غیر این صورت طالبان او را شکنجه خواهند کرد. سرانجام مرد مجبور شد در حضور مردم و طالبان به زنش دو سیلی بزند.»

مزارشریف پس از کابل یکی دیگر از شهرهای بزرگ افغانستان است که در دو دهه اخیر شاهد درخشش فعالیت‌ زنان در عرصه‌های اجتماعی، تجاری، سیاسی و آموزشی بود. فضای اجتماعی شهر مزارشریف نیز نسبت به دیگر شهرهای افغانستان به‌جز کابل، آزادتر و در برابر زنان انعطاف‌پذیرتر بود. در چهارماهی که از بازگشت طالبان به قدرت می‌گذرد، مدارس دخترانه این شهر تعطیل نبوده‌اند و دختران به مدرسه و دانشگاه‌های خصوصی می‌روند، اما وسواس در مورد حجاب و محدود کردن فعالیت‌های روزمره زنان، بخشی از مشغله‌های ذهنی زنان این شهر بوده است.

روایت شهر مزارشریف در بامیان نیز به گوش می‌رسد. بامیان در مرکز افغانستان از معدود شهرهای این کشور است که در دو دهه اخیر کمترین میزان ناامنی را داشته است. بند امیر که یکی از جاذبه‌های توریستی افغانستان به شمار می‌آید در حومه همین شهر قرار دارد و تا پیش از تسلط طالبان، تنها مکان تفریحی در افغانستان بود که زنان می‌توانستند به‌تنهایی آن‌جا بروند و شب را کنار بند امیر در فضای باز زیر چادرها بگذرانند. اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان، این شهر نیز به شهری بدون زن مبدل شده است.

 

 

ثریا حقیار، فعال حقوق زن در بامیان، از توقف زندگی عادی زنان در این شهر حرف می‌زند. او می‌گوید پیش‌ از این، دغدغه زن بامیانی نوآوری، دادخواهی برای برابری، تجارت، سرگرمی و خلق اثر هنری بود و شرکت زنان بامیان در برنامه‌های فرهنگی زبان‌زد همه بود؛ اما امروز دغدغه این زنان فقط نان، سرپناه و محافظت از خودشان در برابر طالبان است.

ثریا تصریح می‌کند زنان بامیان اکنون به مدرسه و دانشگاه نمی‌روند و به‌دستور طالبان در اداره‌های دولتی نیز فعالیت ندارند. این در حالی‌ است که پیش‌ از این، ۱۰۰ زن در بامیان فعالیت تولیدی و تجاری داشتند.

او می‌افزاید: «پیش‌ از این، اوقات فراغتم را در انجمن صنایع‌دستی که خودم تاسیس کرده بودم و حدود ۷۰ تن از زنان در آن مشغول کار بودند، می‌گذراندم و بیشتر آخر هفته‌ها با دوستانم در نمایشگاه‌های صنایع‌دستی در بند امیر شرکت می‌کردم، اما اکنون نه از کار زنان در انجمن خبری است نه از برگزاری نمایشگاه‌ها در بند امیر.»

شهر بامیان در دو دهه گذشته به حضور گسترده زنان و امنیت اجتماعی نسبی برای زنان معروف بود؛ اما اکنون گزارش‌ها حاکی از آن است که طالبان عملا در کار، رفتار و پوشش زنان دخالت می‌کنند و اجازه فعالیت‌های فرهنگی و حتی تفریحی را به زنان نمی‌دهند.

به گزارش برنامه جهانی غذا، بیش از ۹۵ درصد مردم افغانستان به غذای کافی دسترسی ندارند و دست‌کم ۲۳ میلیون انسان در خطر شدید قحطی قرار دارند، اما دغدغه مقام‌های طالبان در افغانستان، چگونگی پوشش زنان، نوع کار آنان و جلوگیری از ارتباط زنان با مردان نامحرم است.

گروه طالبان عملا زنان را به با‌حجاب و بی‌حجاب تقسیم کرده‌‌ و هرچند دستوری در باره مجازات زنان بی‌حجاب صادر نکرده است، اما مقام‌های محلی طالبان هرازگاهی در نقاط گوناگون افغانستان زنان را به‌دلیل آنچه بدحجابی می‌خوانند، شکنجه و آزار می‌کنند. آزادی‌های فردی و زندگی خصوصی زنان ازنظر طالبان مردود است و حق آموزش و کار نیز نوعی بخشش و امتیاز شمرده می‌شود که ممکن است شامل حال زنان گردد.

با این‌ حال، در کنار از بین رفتن مظاهر زندگی عادی و انسانی زنان در افغانستان، میزان خشونت‌های خانگی و ازدواج‌های اجباری به‌دلیل فقر و گرسنگی نیز افزایش‌ یافته است. در حال حاضر، هیچ نهاد مسئولی در افغانستان وجود ندارد که خشونت علیه زنان و مواردی از این‌ دست را پیگیری کند یا آمار دقیقی در این زمینه به دست دهد.