درگذشت حمیدرضا صدر؛ مرد‌ آرام، شریف و منصف سینما و فوتبال

سرطان در خانواده صدر موروثی بود و او به همسرش می‌گفت در ۳۵ سالگی خواهم مرد، ‌اما در ۶۵ سالگی درگذشت

حمیدرضا صدر که چهره‌ آرام، نگاه کارشناسانه و خونسردی مستمرش در دنیای هیجان‌انگیز فوتبال تضادی شگفت برای اهالی و علاقه‌مندان به فوتبال ایجاد کرده بود، در نهایت هیجان زندگی این جهانی را وانهاد و تسلیم سرطانی شد که سه سال پیش به زندگی‌اش پا ‌نهاده بود.

صدر زمان مرگ ۶۵ سال داشت که در این دوره و زمانه و با پیشرفت تکنولوژی، دانش  و فناوری‌های بهداشتی و پزشکی، برای مرگ و رفتن از این جهان اندکی زود است. گرچه به نقل از همسرش (مهرزاد دولتی)، در گفت‌وگوی ۲۳ دی سال ۱۳۹۲ با خبر‌آنلاین، صدر همیشه می‌گفت: «در ۳۵ سالگی خواهم مرد» چرا که سرطان در خانواده آن‌ها ارثی بود و صدر همیشه در انتظار روزی بود که سرطان به سراغش بیاید و زندگی‌اش را بستاند. پدرش در ۴۷ سالگی سرطان گرفت و پس از ۴ سال درگذشت. عمه و خاله و برخی دیگر از اقوامش نیز در طوفان سرطان غرق شدند. سرطان اما به جای آنکه ابتدا به سراغ صدر برود، همسرش را هدف گرفت و از این منظر او جدای از خانواده پدری، این بار به شکلی ملموس و نفس به نفس در زندگی شخصی‌اش با سرطان مواجه شد، در حالی که دختری پنج‌ساله داشت.

زندگی از مرگ قوی‌تر است

سرطان مهرزاد دولتی و طول درمان آن هفت سال به درازا کشید و در این مدت صدر چنانکه خود در همان گفت‌وگوی دو نفره اشاره می‌کند،‌ صبر و آرامش و شکیبایی را آموخت و یاد گرفت که چگونه می‌توان در کوره چنین حوادثی گداخت و ذوب نشد. در واقع او ضمن تمجید از همسرش که اهل مبارزه بود و به همه انرژی می‌داد، از همان سال‌ها با مرگ زندگی می‌کرد و چنانکه خود گفته است: «با این وصف مثل همیشه مرگ را همین نزدیکی‌ها می‌بینیم و اگر به صورت ناگهانی در قالب حادثه‌ای از راه برسد حیرت‌زده نخواهم شد.» اگرچه مرگ ناگهانی به سراغ او نیامد و نشانه‌هایش را با همان بیماری ارثی به او نمایاند.

اکنون که جامه مرگ بر تن یکی از بهترین مفسران فوتبال و سینما دوخته و به خاکش کشانده‌ است، می‌توان تصویری دقیق‌تر از او در ذهن داشت؛ تصویری که از طوفان‌های پشت صحنه این آرامش روی صحنه خبر می‌دهد. می‌توان آن آرامش‌ها و خونسردی‌های جلو تلویزیون را بیشتر فهم کرد و دانست که طوفان‌های زندگی شخصی او چنان مواج و کوه‌پیکر بودند که صحنه‌های هیجان‌انگیز فوتبال در برابر آن تلاطم‌ها و فراز و فرودها به شوخی مانند بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نگاه متفاوت به سینما و فوتبال

صدر که کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی را از دانشگاه تهران گرفته بود، برای تحصیل مدارج بالاتر به دانشگاه لیدز انگلستان رفت و آنجا دکتری همین رشته را گرفت، اما بیشتر عمر و وقتش را صرف نوشتن درباره فیلم‌های خارجی در ژانرهای مختلف کرد. او سینما و نویسندگی برای سینما را از سال‌های میانی دهه شصت و با نگارش نقد فیلم برای مجله فیلم آغاز کرد اما در نقد فیلم خود را خلاصه نکرد و سراغ موضوعات جدی‌تر در حوزه‌ سینما رفت. کتاب ۱۵۰ صفحه‌ای «دوران خنده» (انتشارات فیلم-۱۳۶۷) اگر چه نام امیرهوشنگ کاووسی را بر پیشانی خود دارد و مقدمه هم به نام این پیشکسوت نقد سینما نوشته شده است، اما حجم عمده آن کتاب (بیش از نیمی از کتاب) حاصل قلم حمیدرضا صدری است که آن زمان ۳۲ سال بیشتر نداشت.

بعدها او یکی از مهم‌ترین کتاب‌های تحلیلی درباره سینمای ایران را نگاشت و در سال ۱۳۸۱ از سوی نشر نی روانه بازار نشر کرد. این کتاب تا به امروز تنها کتاب و منبع موجود در تحلیل عنصر سیاست و حضورش در سینمای ایران است. مبنای کتاب او، تشریح روند تاریخی سینمای ایران از نخستین سال‌های ظهور سینما تا عصر حاضر است. در این روند، تاکید اساسی صدر بر جنبه‌های سیاسی سینمای ایران است، جنبه‌هایی که در آثار معروفی چون گنج قارون و قیصر در پیش از انقلاب تا فیلم‌هایی چون باشو‌ غریبه کوچک و خانه دوست کجاست، را در بر می‌گیرد. او در این اثر ضمن شرح مختصری از فیلم‌های مطرح در سینمای ایران، اهداف سیاسی هر فیلم و شخصیت‌های مطرح آن را بر اساس اوضاع و احوال سیاسی زمان تحلیل کرده است.

با گسترش شبکه‌های تلویزیونی و نیاز به کارشناس برای برنامه‌های مختلف، حمیدرضا صدر هم به برنامه‌های فوتبال‌محور پیوست. کتاب «روزی روزگاری فوتبال» صدر در سال ۱۳۷۹ از سوی نشر چشمه منتشر شد. کتابی ۴۵۰ صفحه‌ای که شاید از معدود کتاب‌هایی باشد که در دو دهه قبل با نگاهی جامعه‌شناسانه فوتبال کشورهای ایران، اسپانیا، انگلیس، برزیل و ‌آلمان و آرژانتین و ... را مورد تحلیل قرار داده است. این کتاب سرمایه‌ای شد تا برخی از برنامه‌های فوتبالی که به دنبال فردی با نگاهی تحلیلی‌تر و نه گزارش صرف بودند، به سراغش بیایند. فردی که ژانر و مدیوم سینما و تلویزیون را می‌شناخت و نگاهی متفاوت‌‌تر از کارشناسان و نخبگان ورزش فوتبال داشت. همین  ویژگی به نقطه مزیت حمیدرضا صدر تبدیل شد و او از جمله مفسران بی ‌جار و جنجال اما دقیق‌النظر در عرصه فوتبال شد که چهره آرامش در میانه‌های دو نیمه به همراه تحلیل فنی و کارشناسانه‌اش هواداران فراوانی یافته بود.

صدر جدای از این کتاب، هشت کتاب دیگر هم در ارتباط با فوتبال نوشت که اغلب آن‌ها در دهه ۹۰ از سوی دو نشر چشمه و زاوش روانه بازار نشر شدند.

او زمانی درگذشت که چند روز پیش از آن دو جام معتبر جهانی، جام ملت‌های اروپا و جام ملت‌های آمریکای لاتین، فینال خود را برگزار کرده بودند و احتمالا آخرین بازی‌هایی بودند که او در بستر بیماری آن را دید. به یقین مخاطبان و فوتبال‌‌دوستان جای خالی چنین تحلیل‌گری را حس خواهند کرد؛ فردی که خونسرد و آرام و بی‌حاشیه معرفت‌پراکنی درباره فوتبال و نگاه دیگر داشتن به آن را وجهه اصلی کاری‌اش قرار داده بود.

بیشتر از فرهنگ و هنر