زخم کاری معدن‌کاوی بر آثار تاریخی ایران؛ از تخت جمشید تا پیغمبرکوه

عملیات استخراج معدنی در نزدیکی محوطه‌های تاریخی حیات فیزیکی و هویتی این آثار را نیز به خطر انداخته است

فعالیت معدنی در محوطه تاریخی قلعه دختر کرمان‌ــ خبرآنلاین

تخریب و نابودی آثار تاریخی در ایران طی بیش از چهار دهه گذشته به روندی سازمان‌یافته و هدفمند تبدیل شده است که به نظر می‌رسد در عناد جمهوری اسلامی با نمادهای ملی ریشه دارد و در بسیاری موارد حاصل تصمیم‌‌هایی آگاهانه و مغرضانه است که جمهوری اسلامی در پوشش عناوین مختلف، به آن شتاب می‌بخشد. گاه مرمت بهانه می‌شود تا لایه‌های اصیل و تاریخی یک بنا از بین برود، گاه ارزش‌ تاریخی آثار انکار یا تحقیر می‌شوند و گاه با کاهش یا قطع بودجه‌های مربوط به نگهداری و حفاظت، راه فرسایش طبیعی و تخریب تدریجی هموار می‌شود. در این میان، صدور مجوزهای معدن‌کاوی در عرصه و حریم آثار تاریخی یکی از آشکارترین شیوه‌های مشارکت مستقیم حاکمیت در تخریب میراث فرهنگی ایران است.

در موارد متعدد، عملیات استخراج معدن در نزدیکی محوطه‌های تاریخی نه‌تنها به آسیب‌های زیست‌محیطی انجامیده، بلکه حیات فیزیکی و هویتی این آثار را نیز به خطر انداخته است. این گزارش به بررسی نمونه‌هایی از معدن‌کاوی‌هایی می‌پردازد که در ماه‌های اخیر خبرساز شدند و بار دیگر زنگ خطر نابودی تدریجی تاریخ ایران را به صدا درآوردند.

معدن‌کاوی در حریم محوطه تاریخی پیغمبرکوه

در یکی از تازه‌ترین نمونه‌های معدن‌کاوی در حریم آثار تاریخی، فعالان میراث فرهنگی درباره معدن‌کاوی در محوطه باستانی «پیغمبرکوه» در قزوین هشدار دادند.

محوطه باستانی پیغمبرکوه در شمال شهر آبیک، از معدود سایت‌های فسیلی و تاریخی استان قزوین به‌ شمار می‌رود که از استقرار انسان‌ها در دوره پیش از تاریخ تا دوره اسلامی، شواهدی آنجا شناسایی شده است. با این حال، بیش از یک‌ سال است که فعالیت معدنی در این محدوده بدون ملاحظات باستان‌شناسی، ادامه دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته محسن بادامیان، باستان‌شناس و پژوهشگر، فعالیت معدن‌کاوی در پیغمبرکوه جایی انجام می‌شود که آثار تاریخی متعددی از دوره نوسنگی میانی تا دوره قاجار وجود دارد. در همین منطقه، یک غار کوچک متعلق به دوره نوسنگی نیز در محاصره معادن سنگ‌آهک قرار گرفته است.

 بر پایه بررسی‌های میدانی و شواهد سطحی موجود، در فاصله حدود ۲۰۰ متری معدن پیغمبرکوه هم آثاری از تدفین باستانی مشاهده شده است که احتمال وجود یک گورستان تاریخی را تقویت می‌کند. با وجود تمام این آثار با اهمیت، فعالیت معدنی در نزدیکی این محوطه همچنان ادامه دارد.

معدن‌کاوی در کوه مقدس

در استان فارس نیز به‌تازگی خبر صدور مجوز معدن‌کاوی در عرصه و حریم محوطه باستانی کوه فالونک که محل قرارگیری آرامگاهی متعلق به دوره پساهخامنشی است، موجی از واکنش‌های اعتراضی فعالان میراث فرهنگی را برانگیخت.

به‌ گفته ببراز بازوبندی، فعال میراث فرهنگی شهرستان مرودشت، یک معدن‌کاو با مراجعه به دیوان عدالت اداری موفق شد برای بهره‌برداری از معدن سنگ‌شکن در فاصله‌ای بسیار نزدیک از این محوطه تاریخی مجوز بگیرد؛ اقدامی که بسیاری از کارشناسان آن را بدعتی خطرناک و تهدیدی جدی برای آثار باستانی منطقه دانستند.

کوه فالونک که پشت آرامگاه منسوب به ایوب نبی قرار دارد، یکی از محوطه‌های تاریخی ارزشمند فارس به‌ شمار می‌رود و دست‌کم ۱۰ اثر باستانی متعلق به دوره‌های هخامنشی و پساهخامنشی، از جمله گورها و سازه‌های سنگی، در عرصه و حریم آن شناسایی شده‌اند. علی‌رغم مخالفت اداره کل میراث فرهنگی و اداره منابع طبیعی استان فارس با صدور مجوز برای این معدن، دیوان عدالت اداری مجوز اولیه را صادر کرد.

با این حال، پس از انتشار گسترده خبرها و افزایش فشار افکار عمومی، وزارت میراث فرهنگی مخالفت رسمی خود را با این اقدام اعلام کرد و در نهایت، وزارت صنعت، معدن و تجارت استان فارس نیز با انتشار بیانیه‌ای، موضوع واگذاری محدوده معدنی در حریم این محوطه را «شایعه» خواند و اعلام کرد که برای این محدوده هیچ مجوز معدنی معتبری صادر نشده است.

بر اساس گزارش سایت صدای میراث، در این بیانیه همچنین تاکید شد که تمامی درخواست‌های مربوط به فعالیت معدنی در محدوده فالونک به‌ دلیل مخالفت نهادهای مرتبط، از جمله میراث فرهنگی، پیش‌تر رد شده‌ و فعالیت معدنی در این منطقه ممنوع شده است.

معدن‌کاوی در حریم یادگار ساسانی

در یکی دیگر از تازه‌ترین نمونه‌ها از صدور مجوز معدن‌کاوی در نزدیکی آثار تاریخی، روستای دِهمورد از توابع شهرستان بختگان استان فارس، با تهدیدی جدی مواجه شد.

این روستا که به‌عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری شناخته می‌شود، مجموعه‌ای کم‌نظیر از آثار تاریخی و فرهنگی دارد که از دوره ساسانی تا قاجاریه را دربرمی‌گیرند. با این‌ حال، یک بهره‌بردار معدنی با وجود مخالفت‌های رسمی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس، اعتراض‌های مردم محلی، دهیاری و شورای روستا، همچنان بر فعالیت خود اصرار می‌ورزد و عملیات معدنی را در نزدیکی این یادمان‌های ارزشمند ادامه می‌دهد.

نکته نگران‌کننده آن است که طبق گزارش‌های میدانی، مجوز معدن‌کاوی در فاصله‌ای کمتر از ۳۰۰ متر از بافت روستا و تنها ۱۰ تا ۲۰ متر از آثار تاریخی، از جمله گورهای سنگ‌چین دوره ساسانی صادر شده است. این اقدام نه‌تنها نقض آشکار ضوابط حفاظتی و قانونی میراث فرهنگی است، بلکه امنیت فیزیکی و فرهنگی محوطه‌های تاریخی را نیز به‌شدت تهدید می‌کند.

به گفته سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، آثار شناسایی‌شده در روستای دهمورد شامل گورهای سنگی، سنگ‌نوشته پهلوی ساسانی، چهارتاقی مربوط به اوایل دوران اسلامی، گورستان‌هایی از دوره زندیه و قاجاریه با سنگ‌ گورهای نفیس، تنوره‌های آسیاب آبی مربوط به دوران زندیه تا پهلوی اول و همچنین بافت تاریخی روستا است و ادامه فعالیت‌های معدنی در این محدوده، نه‌تنها خطر تخریب این آثار را در پی دارد، بلکه حیات فرهنگی و ظرفیت گردشگری منطقه را نیز با تهدیدی جدی مواجه می‌کند.

معدن‌کاوی در ارتفاعات علویجه اصفهان

معدن‌کاوی تنها تهدیدی برای آثار تاریخی نیست. گاه این فعالیت‌ها میراث طبیعی و محیط‌زیست مناطق را نیز با خطراتی جبران‌ناپذیر روبرو می‌کنند. چنانچه آغاز بهره‌برداری از چهار معدن جدید در مناطق چهارکوه و دره‌ برزین واقع در ارتفاعات شمال‌شرق شهر علویجه از توابع شهرستان نجف‌آباد استان اصفهان، موجی از نگرانی‌های زیست‌محیطی، اجتماعی و فرهنگی را برانگیخته است.

کنشگران درباره پیامدهای بلندمدت این فعالیت‌ها هشدار داده‌اند و می‌گویند در صدور مجوز این معدن‌کاوی‌ها، چشم‌اندازهای کوهستانی، کیفیت هوا و حتی حیات اجتماعی منطقه نادیده گرفته شده‌اند.

شهر علویجه از سه جهت با کوه‌های مرتفع احاطه شده و چهارکوه به‌عنوان نماد طبیعی شهر، نزد مردم منطقه جایگاه ویژه‌ای دارد و اکنون توسعه معادن در دل این ارتفاعات، بیم تخریب تدریجی این میراث طبیعی را ایجاد کرده است.

ریزگردهای ناشی از فعالیت معادن، فرونشست زمین، نابودی باغ‌ها و تخریب پوشش گیاهی از جمله نگرانی‌هایی‌اند که تجربه‌ شهرهایی چون لایبید در نزدیکی شاهین‌شهر و میمه، آن را به واقعیتی تلخ تبدیل کرده است.

در این مناطق، گسترش فعالیت‌های معدنی به مهاجرت جمعیت، کاهش کیفیت زندگی و تخریب زیست‌بوم‌ها انجامید؛ سرنوشتی که مردم علویجه امیدوارند تکرار نشود. این در حالی است که به‌ گفته فعالان محلی، کارخانه سیمان غرب علویجه هم آثار منفی قابل‌توجهی بر محیط‌زیست و سلامت مردم به جا گذاشته است.

معدن‌کاوی در حریم تخت جمشید

کوه رحمت در حریم تخت جمشید که در حافظه تاریخی ایران با شکوه شاهنشاهی هخامنشی پیوند خورده است، نیز طی سال‌های اخیر هدف فعالیت‌های معدنی قرار گرفته که اعتراض‌های گسترده‌ای را در سطح ملی و حتی بین‌المللی برانگیخته است.

این کوه که در حریم منظری تخت جمشید قرار دارد، بخشی جدایی‌ناپذیر از چشم‌انداز فرهنگی و طبیعی این میراث جهانی یونسکو است و هرگونه دخل و تصرف در آن به‌منزله تهدیدی مستقیم علیه تمامیت این محوطه تاریخی تلقی می‌شود.

ماجرا از آنجا آغاز شد که گزارش‌هایی مبنی بر فعالیت ماشین‌آلات سنگین و حفاری در ارتفاعات جنوبی کوه رحمت منتشر شد. تصاویر و ویدیوهایی که در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شدند، نشان می‌دادند که لایه‌های سنگی کوه در فاصله‌ای نه‌چندان دور از کاخ‌های سنگی، در حال شکافتن‌اند.

انتشار این اخبار واکنش تند باستان‌شناسان، فعالان میراث فرهنگی و عموم مردم را به‌ دنبال داشت و بسیاری این اقدام را «توهین آشکار به تاریخ ایران» دانستند و خواستار توقف فوری عملیات شدند. باستان‌شناسان هم هشدار دادند که کوه رحمت نه‌تنها بخشی از هویت بصری تخت جمشید است، بلکه در خود رازهای تاریخی بسیاری نهفته دارد.

اداره کل میراث فرهنگی استان فارس در واکنش به این اعتراض‌ها اعلام کرد که برای فعالیت معدنی در حریم ثبت‌شده جهانی تخت جمشید مجوزی صادر نشده و این اقدام‌ها بدون هماهنگی با نهادهای مسئول صورت گرفته‌اند. با این حال، اسناد و بررسی‌ها نشان دادند که شرکت بهره‌بردار مجوزهایی از وزارت صنعت، معدن و تجارت دارد و به این استناد کرده است که بخشی از کوه خارج از محدوده حفاظت‌شده میراث جهانی قرار دارد.

این تضاد میان نهادهای متولی، نه‌تنها به سردرگمی افکار عمومی دامن زد، بلکه نشان داد که نبود هماهنگی بین دستگاه‌های دولتی چگونه به تخریب تدریجی هویت ملی می‌انجامد. در نهایت و با فشار گسترده رسانه‌ای و اعتراض‌های مداوم، فعالیت‌ها در کوه رحمت متوقف شد، اما نگرانی‌ها همچنان باقی است، زیرا تا زمانی که نظام صدور مجوزهای معدنی شفاف و با اولویت‌های میراث فرهنگی هماهنگ نباشد، خطر تکرار این سناریو در همین منطقه و در محوطه‌های تاریخی دیگر وجود دارد.

زخم معدن‌کاوی بر پیکر آثار تاریخی

آنچه در این گزارش آمد، تنها شماری از نمونه‌های پرسروصدای معدن‌کاوی در عرصه و حریم آثار تاریخی و طبیعی ایران است. در ماه‌های گذشته، خبرهایی درباره تهدید محوطه‌های باستانی در استان‌های مختلف نیز منتشر شد که هر یک زنگ خطری برای آینده میراث فرهنگی ایران محسوب می‌شوند و از جمله آن‌ها می‌توان به معدن‌کاوی در نزدیکی قلعه تاریخی سموران در استان هرمزگان، فعالیت معدنی در حریم سنگ‌نگاره‌های کوه بیکنی در کرمانشاه، فعالیت معدنی در قلعه دختر کرمان، معدن‌کاوی در محوطه جویجی ایلام، فعالیت‌های معدن‌کاوی در تنگاب فیروزآباد و تهدید محوطه باستانی سرتنگ در ایذه خوزستان اشاره کرد؛ مناطقی که هر یک محمل بخشی از حافظه تاریخی کهن این سرزمین‌اند، اما در برابر ماشین‌های حفاری و سود اقتصادی، به فراموشی سپرده شده‌اند.

در مناطقی چون بیستون، سیاه‌کوه یزد و حتی ارتفاعات اطراف معبد آناهیتا در کنگاور هم گزارش‌هایی از درخواست مجوز یا آغاز فعالیت‌های معدنی ثبت شده که نگرانی فعالان و کارشناسان را دوچندان کرده است.

این زنجیره‌ معدن‌کاوی در حریم آثار تاریخی اگرچه در ظاهر پروژه‌هایی مستقل و پراکنده به نظر می‌رسد، در واقع بازتاب یک سیاست ناکارآمد، ساختار نظارتی ضعیف و گاه حتی بی‌اعتنایی عامدانه به میراث فرهنگی ایران‌اند. ادامه این روند نه‌تنها تهدیدی جدی برای میراث باستانی ایران، بلکه برای آینده‌ هویتی و فرهنگی نسل‌های بعدی است.

در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که معدن‌کاوی در نزدیکی آثار تاریخی پیامدهای متعدد ویرانگری به‌دنبال دارد که گاه به نابودی کامل یک اثر منجر می‌شود. لرزش‌های ناشی از انفجارها و ماشین‌آلات سنگین، ساختار آسیب‌پذیر بناهای تاریخی را دچار ترک، نشست یا فروپاشی می‌کند. تغییر در بستر زمین و سفره‌های آب زیرزمینی هم می‌تواند به فرسایش سریع‌تر مصالح تاریخی و ناپایداری محوطه‌ها بینجامد.

از طرفی گردوغبار ناشی از فعالیت‌های معدنی بر سطوح سنگ‌نگاره‌ها، کتیبه‌ها و تزیینات باقی‌مانده از گذشته می‌نشیند و فرایند پوسیدگی و تخریب را تسریع می‌کند. افزون بر این، تردد مداوم ماشین‌آلات سنگین و کارگران در عرصه یا حریم آثار، موجب تخریب لایه‌های باستان‌شناسی و از بین رفتن اطلاعات تاریخی ارزشمند می‌شود.

بیشتر از فرهنگ و هنر