ویدیویی از علی خامنهای که گفته بود، «نه جنگ میشود و نه مذاکره میکنیم»، در جریان جنگ ۱۲ روزه بارها بازنشر شد و کاربران شبکههای اجتماعی در واکنش به آن نوشتند: «هم جنگ شد و هم مذاکره کردیم».
در حالی که سایه جنگی دیگر دستکم در آینده قابل پیشبینی ایران را رها نخواهد کرد، رهبر جمهوری اسلامی احتمالا گمان میکند اگر جنگی را از سر گذراند و نظام هنوز پابرجاست، پس میتواند از مکانیسم ماشه هم با آنچه «صبر استراتژیک» میخواند عبور کند و به پایان دولت ترامپ برسد.
این سازوکار بهطور خودکار تحریمهای بینالمللی را علیه بخشهای کلیدی اقتصاد ایران بازمیگرداند. اما مواضع مقامات جمهوری اسلامی نشان میدهد که آنها سعی در کوچکنمایی پیامدهای این تحریمها دارند. رویکردی که حاکی از آمادهسازی افکار عمومی برای احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه است.
بریتانیا، فرانسه و آلمان که هنوز مانند ایران، روی کاغذ، عضو برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) هستند، تا آبانماه برای فعال کردن مکانیسم ماشه فرصت دارند. اما آنها در عمل باید حدود دو هفته دیگر روند اداری آن را به جریان بیاندازند.
تروئیکای اروپا به تهران هشدار داده که تا نهم شهریورماه فرصت دارد، اما گزارشها حاکی از آن است که جمهوری اسلامی به پیشنهاد سه کشور اروپایی برای تمدید ششماهه مهلت مکانیسم ماشه و ورود به مذاکرات مستقیم با آمریکا روی خوش نشان نداده است. در مقابل بریتانیا، فرانسه و آلمان هم در نامه به سازمان ملل گفتهاند اگر پیشرفتی حاصل نشود، برای فعال کردن مکانیسم ماشه آمادهاند.
واضح است که بازگشت تحریمهای بینالمللی، وضعیت بحرانی اقتصاد ایران را وخیمتر میکند، اما چرا مقامات تهران به استقبال آن رفتهاند؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
علی خامنهای دو ماه قبل از حمله اسرائیل، نامهای از دونالد ترامپ دریافت کرد که در آن رئیسجمهوری آمریکا پیشنهاد توافق داده بود. توافقی که گفته میشود، برچیدن فعالیتهای هستهای، موضوع اصلی آن بوده است. رهبر جمهوری اسلامی در آن زمان باوجود اطلاع از اینکه در پایان ضربالاجل ۶۰ روزه، گزینه نظامی در انتظار ایران خواهد بود، پیشنهاد ترامپ را نپذیرفت و به روی جنگ آغوش گشود.
اکنون در شرایطی که تاسیسات هستهای کلیدی به شدت آسیب دیده، دهها فرمانده ارشد نظامی و متخصص هستهای کشته شدهاند و آسمان ایران همچنان آسیبپذیر است، باتوجه به عوامل متعدد از جمله مشکل خامنهای با شخص ترامپ، موافقت او با «تسلیم بیقیدوشرط» که رئیسجمهوری آمریکا صراحتا به آن اشاره کرده، بعید بهنظر میرسد. رهبر جمهوری اسلامی در دولت اول ترامپ هم با رد پیشنهاد توافق ترامپ، سایه تحریمها را سنگینتر کرد.
تحولات پیرامون پرونده هستهای و پروژه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی نشان میدهد که تهران احتمالا قصد دارد با ترکیبی از مانورهای دیپلماتیک، ایجاد ابهام در فعالیتهای هستهای، نیمهباز گذاشتن پنجره مذاکره و برخی تغییرات ظاهری داخلی، سه سالونیم باقیمانده از دولت ترامپ را سپری کند و مانند همیشه به «از این ستون به آن ستون فرج» امیدوار باشد. اظهارات متناقض مقامات جمهوری اسلامی درباره میزان آسیبدیدگی سایتهای هستهای در حالی که رابطه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حداقل رسیده، ابراز بیاطلاعی از سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده، اعلام تمایل به مذاکره همزمان با نفی مذاکره و بازگشت علی لاریجانی با سوابق کار با کشورهای منطقه و اروپا به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی در همین راستا است. لاریجانی در سفر اخیر به عراق گفت که «جریان مقاوت قیم نمیخواهد» و در لبنان هم منکر دخالت در امور داخلی این کشور شد. یک روز بعد از این سفرها، عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت که به عنوان کارشناس امور جنگ فکر میکند که فعلا جنگی محتمل نیست.
اظهارات مقامات اسرائیل نشان میدهد که حملههای اخیر پیشرفت برنامه هستهای ایران را یک سال به تاخیر انداخته است. ترامپ نیز با اطلاع از این بازه زمانی، با تاکید بر نابودی سایتهای هستهای جمهوری اسلامی میگوید عجلهای برای مذاکره ندارد اما برای حمله دوباره آماده است.
درحالی که سیاست خارجی هیاتی و مسلکی جمهوری اسلامی، ایران را در کابوس جنگ و تحریم نگاهداشته و روزگار اقتصاد کشور را هر روز سیاهتر میکند، مهرههای داخلی و خارجی برای هدف دیگری به میدان آمدهاند: حفظ نظام.
برای خامنهای و دوستان، بالاتر از سیاهی جنگ و تحریم و مکانیسم ماشه، رنگی هست: سپیدی سقوط نظام.