نزدیک به شش دهه پس از آنکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ابتکار و ریاست شهبانو فرح پهلوی، با هدف پرورش و شکوفایی استعدادهای کودکان در سراسر ایران تاسیس شد، حامد علامتی، مدیرعامل کنونی این نهاد، گفت که امروز در این مجموعه «نگاه تربیتی و مذهبی» حاکم است و برای انتقال این رویکرد به کودکان، از «روشهای مختلف» استفاده میشود.
او در گفتگویی تصویری، اذعان کرد که برنامههای کانون درباره محرم، عاشورا و اربعین از سه ماه پیش آغاز شد و کودکانی که امکان حضور در سفر اربعین را نداشتند، ترغیب شدند دستسازهایی با این موضوع تهیه کنند.
علامتی پیشتر نیز از برگزاری مسابقه «دوست فلسطینی من» خبر داده و مدعی شده بود که «تربیت حماسی» در کانون «ضرورت» دارد و این نهاد باید در دوره کنونی به این سمت حرکت کند، زیرا به گفته او، «دنیا از این موضوع هراسان است».
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دو سال پیش نیز احداث «دیزنیلند اسلامی» را وعده داد و گفت که این مجموعه ظرف دو تا سه سال تاسیس میشود. اکنون با گذشت دو سال از آن وعده و ادعا، هرچند دیزنیلند اسلامی ساخته نشد، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیش از هر زمان دیگر از اهداف اولیهاش فاصله گرفت.
نهادی که روزگاری در دورافتادهترین نقاط ایران به جنگ بیسوادی میرفت و در پی کشف و پرورش استعدادهای کودکان بود، امروز به پایگاهی برای تبلیغات ایدئولوژیک حکومت بدل شده است؛ نهادی که دیگر نه از واحد موسیقی احمدرضا احمدی در آن خبری هست و نه از فیلمهایی که روزگاری چهرههایی چون عباس کیارستمی و بهرام بیضایی آنجا میساختند.
شهبانو فرح پهلوی و ایده تاسیس کانون
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دی ماه ۱۳۴۴، بهعنوان نهادی فرهنگیــهنری به ریاست شهبانو فرح پهلوی تاسیس شد و از همان آغاز مدیریت آن را لیلی امیرارجمند برعهده گرفت. بر اساس ایده اولیه، قرار بود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتابخانههایی در سراسر ایران و بهخصوص در نقاط محروم برای کودکان دایر کند.
جالب است بدانیم که نخستین کتاب این نهاد را نیز شهبانو فرح پهلوی ترجمه کرد. داستان «دخترک دریا» اثر هانس کریستین آندرسن که با ترجمه و تصویرگری ملکه در ایران منتشر شد و عواید حاصل از فروش آن سرمایه موردنیاز برای پایهگذاری بخش انتشارات کانون را تامین کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این کتاب پس از انقلاب اسلامی و هنگامی که قرار شد نسخه آنلاین کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آماده شود، از سایت این نهاد حذف شد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهادی برای رشد و شکوفایی کودکان بود و به همین دلیل نویسندگان و شاعران برجسته آن زمان، فارغ از گرایشهای سیاسی به همکاری با کانون دعوت شدند. ثمره این فراخوان شکلگیری نهادی با وزن فرهنگی و هنری شاخص از افرادی بود که در زمینههای ادبیات، سینما و دیگر شاخههای هنری آثاری در خور برای کودکان تولید کردند.
اهداف نخستین کانون
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، از آغاز تاسیس، اهدافی روشن و بنیادین را دنبال میکرد؛ اهدافی که به تعبیر احسان یارشاطر، توانست نسلی آگاهتر و خلاقتر را پرورش دهد و با تولید کتابها و فیلمهایی با استانداردهای بالا، اثری ماندگار بر فرهنگ عمومی کشور بگذارد.
چنانچه در ابتدای این گزارش نیز گفته شد، این نهاد با هدف فراهم کردن زمینه رشد فکری و پرورش ذوق و قریحه کودکان و نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنان در اوقات فراغت شکل گرفت. در نخستین سالها، تمرکز ویژهای بر دسترسی کودکان و نوجوانان عشایر و روستایی به کتاب و منابع فرهنگی وجود داشت؛ گروههایی که پیش از آن از لذت کتابخوانی محروم بودند.
با گسترش فعالیتها و افزایش دامنه نفوذ کانون در سالهای بعد، صدها کتابخانه و سالن نمایش در سراسر کشور ایجاد شد و فعالیتهایی متنوع در حوزههایی چون سینما، تئاتر، نقاشی، خطاطی و دیگر هنرها سامان گرفت. برگزاری مسابقات، اردوها و کارگاههای فرهنگی و هنری، طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان شهری و روستایی را تحت پوشش قرار داد و کانون را در زمینه تولید و اکران فیلمهای سینمایی نیز به جایگاهی قابلتوجه رساند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به فاصله کوتاهی پس از تاسیس، به دوران طلایی و اوج خود رسید و به نهادی پویا و چندوجهی بدل شد که دامنه فعالیتهایش فراتر از یک مرکز فرهنگی ساده بود.
ابتکار راهاندازی کتابخانههای سیار در نقاط روستایی و محروم امکان دسترسی به کتاب و منابع فرهنگی را برای کودکانی در دورافتادهترین نقاط ایران فراهم کرد. در آغاز، حتی کامیونهای ارتشی، اتوبوسها، خودروهای سواری و در مناطق صعبالعبور، اسب و قاطر حامل کتابهای کانون بودند. هدف اولیه ساخت کتابخانهای از کانون در هر مدرسه بود تا کتابخوانی به بخشی جداییناپذیر از زندگی دانشآموزان تبدیل شود.
کانون علاوه بر توسعه کتابخانهها، به تولید گسترده آثار فرهنگی و هنری پرداخت و دهها عنوان کتاب و نوار موسیقی، هزاران دقیقه انیمیشن، فیلم کوتاه، بلند و مستند، نمایشهای عروسکی تولید کرد. این بستر فرهنگی زمینهساز پرورش و معرفی نسلی از نخبگان و هنرمندان شد که بعدها در تاریخ فرهنگ و هنر ایران جایگاهی ویژه یافتند.
در عرصه سینما، کارگردانانی چون بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، امیر نادری و کیومرث پوراحمد نخستین تجربههای جدی خود را با حمایت کانون رقم زدند. در حوزه ادبیات و هنرهای تجسمی نیز چهرههایی چون هوشنگ مرادی کرمانی، مصطفی رحماندوست، نورالدین زرینکلک، فرشید مثقالی و علیاکبر صادقی آثار ماندگاری را به پشتوانه سرمایهگذاری کانون خلق کردند. حاصل این تلاشها نهتنها غنیسازی فرهنگ کودکان و نوجوانان، بلکه ارتقای سطح عمومی هنر و ادبیات کشور بود.
فاصله از اهداف اولیه پس از وقوع انقلاب اسلامی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از انقلاب ۱۳۵۷، بهتدریج مسیر متفاوتی را در پیش گرفت؛ مسیری که با تغییر رویکردهای مدیریتی و محتوایی، فاصله چشمگیری با اهداف و فلسفه اولیه آن پیدا کرد.
در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰، آخرین بازماندگان نسل اول کانون که همگی از نویسندگان، شاعران، فیلمسازان و تصویرگران برجسته بودند، یکی پس از دیگری کنار گذاشته یا ناگزیر به کنارهگیری شدند. عباس کیارستمی، کیومرث پوراحمد و احمدرضا احمدی از جمله این افراد بودند.
حذف این چهرهها نهتنها به افول خلاقیت و تنوع محتوایی انجامید، بلکه مسیر را برای استقرار رویکردی یکدست و کاملا هماهنگ با سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی هموار کرد. در نتیجه، کانونی که روزگاری پایگاه پرورش اندیشه، ذوق و خلاقیت کودکان و نوجوانان بود، به نهادی تبلیغاتی با ماموریت ترویج ایدئولوژی حاکم بدل شد که ماموریت فرهنگی خود را در خدمت روایتها و ارزشهای رسمی قرار داد.
در توصیف این دگرگونی تاریخی همین بس که اکنون پس از شش دهه، ریاست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، از لیلی امیرارجمند که در کارنامهاش عضویت در فهرست قهرمانان پنهان تاریخ سینما را دارد، به حامد علامتی رسیده؛ مدیری که سوابقش خود بهتنهایی گویای رویکرد حاکمیت در تضعیف هرچه بیشتر این نهاد فرهنگی است و دبیرکلی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، معاونت پارلمانی سازمان تبلیغات اسلامی و عضویت در هیئت امنای مدارس علوم و معارف اسلامی صدرا را در کارنامه دارد.
کارنامه مدیریتی او چنان ضعیف و با اقتضائات فرهنگ و هنر کودک و نوجوان غیرهمسو است که انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، در نامهای به مسعود پزشکیان، رئیس دولت، برخی از «شواهد آشکار» افول کانون در سالهای اخیر را چنین برشمرده است: «اداره کانون با شیوههای ناکارآمد و بیگانه با نیازهای حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات کودک، غلبه گرایشهای حزبی و سلیقههای شخصی، تعطیلی یا نیمهتعطیلی بسیاری از کتابخانهها و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، بازنشستگی زودهنگام و تعدیل کارشناسان و مربیان هنرمند و باتجربه، افت محسوس کیفیت کتابها و عرضه محصولات نازل و توقف یا حذف بسیاری از فعالیتها و رویدادهای ارزشمند. مجموعه این تحولات، کانون را از جایگاه پیشینش به نهادی کمرمق و بیاثر در عرصه فرهنگسازی برای نسل جوان فروکاسته است.»
تلاشها برای حذف کانون
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از انقلاب اسلامی، نهتنها از نظر محتوایی که از لحاظ ساختاری نیز چندین بار آماج تعرض قرار گرفت. در سالهای اخیر، مدیران فرهنگی دولت ابراهیم رئیسی با طرح ادعای زیان ده بودن کتابخانههای کانون، در پی تعطیلی یا واگذاری آنها برآمدند؛ اقدامی که با مخالفت جدی فعالان فرهنگی روبرو شد.
در سال ۱۴۰۳ نیز طرح ادغام کانون در وزارت آموزش و پرورش مطرح شد؛ طرحی که باز هم نویسندگان و کنشگران حوزه ادبیات کودک مقابل آن ایستادند و مانع اجرایش شدند. با این حال چنین به نظر میرسد که تلاشها برای حذف یا تغییر ماهیت این نهاد همچنان ادامه دارد. پیشتر مصطفی رحماندوست، شاعر کودک و نوجوان، در مصاحبهای تصویری گفت که در سال ۱۳۵۷ شورای انقلاب تصمیم گرفت تمام موسسات زیر نظر شهبانو فرح پهلوی را منحل کند، اما در آن زمان افرادی چون آیتالله بهشتی مانع حمله انقلابیون به کانون شدند و بقای آن را، هرچند با تغییر مسیر و ماموریت، ممکن کردند.
سرنوشت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
برای ترسیم سرنوشت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از انقلاب اسلامی، کافی است به نمونهای زنده و تلخ از همین هفتههای اخیر اشاره کنیم که ویدیویی از سیمین قدیری، خواننده قدیمی، منتشر شد که در آن، مشغول تماشای فیلمی از یکی از ترانههایش پیش از انقلاب اسلامی است و درباره شعر و آهنگ آن توضیح میدهد.
این ترانه با عنوان «یک گل، ده گل، صدها گل» در سال ۱۳۵۵ با شعر محمود کیانوش و صدای سیمین قدیری ساخته و اجرا و در آلبوم «آواز فصلها و رنگها» که محصول کانون بود، منتشر شد و اثری شاد، آموزشی و سرشار از رنگ و زندگی بود.
کانون که پیش از انقلاب چنین آثار خلاقانه و مفرحی برای کودکان تولید میکرد، در اردیبهشت امسال حتی برگزاری یک نمایشگاه تخصصی موسیقی کودک و نوجوان را هم تاب نیاورد و حراست آن این رویداد را به دلیل آنچه «رعایت نکردن شئون اسلامی» نامید، پلمب کرد.
این در حالی است که مرکز موسیقی کانون در سال ۱۳۵۰ به مدیریت احمدرضا احمدی و با تلاش هنرمندانی چون شیدا قرهچهداغی بنیان گذاشته شد و سالها با انتشار آلبومها و قطعات متنوع روی صفحه گرامافون، جایگاهی ویژه در خاطره فرهنگی چند نسل از کودکان و نوجوانان ایران پیدا کرد.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷، تسهیلگران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با کتابخانههای سیار، روستا به روستا و آبادی به آبادی میرفتند و برای کودکان کتاب میخواندند، داستان میگفتند و مهارتهای زندگی را به آنان میآموختند. این کار نهتنها پنجرهای به دنیای خیال و دانایی میگشود، بلکه بذر خلاقیت و اعتمادبهنفس را در دل کودکان مناطق محروم میکاشت. اما امروز، در همان نقاط دورافتاده، جای تسهیلگران فرهنگی را مبلغان جمهوری اسلامی گرفتهاند که ماموریتشان سربازگیری برای ایدئولوژی حاکمیت است و به جای پرورش اندیشه و تقویت مهارتهای زندگی، مفاهیم مذهبی و روایتهای ایدئولوژیک را به کودکان القا میکنند و هدفشان تربیت نسلی همسو و مطیع است که بیش از آنکه شهروندی آگاه باشند، پیرو بیچونوچرای نظم سیاسی موجود باشند.