پشت پرده تغییر نام سبلان؛ مهندسی هویت، تحریف تاریخ و مصادره جغرافیا

نام «سبلان» از کهن‌ترین نام‌های ثبت‌شده در جغرافیای تاریخی ایران است و در منابع معتبر فارسی دست‌کم از سده سوم هجری به بعد، به‌ صورت «سَبلان»، «سَبَلان» و گاه «سَپَلان» مشاهده می‌شود

از زمانی که مسئولان استانی اردبیل در آخرین روزهای مهرماه ۱۴۰۴ از تغییر نام کوه «سبلان» به «ساوالان» خبر دادند و مدعی شدند نام این کوه از ابتدا ساوالان بوده و در دوران پهلوی تغییر کرده‌ است، کارزارهایی در مخالفت با تغییر نام این کوه تشکیل شد و برخی تاریخ‌پژوهان با استناد به داده‌های تاریخی، تاکید کردند که ادعای تغییر نام کوه سبلان در دوران پهلوی بی‌پایه و دروغ است.

خبرگزاری دولتی ایرنا روز بیست‌ودوم مهرماه، با انتشار گزارشی از نشست شورای اجتماعی استان اردبیل، به نقل از ابراهیم امامی، سرپرست معاونت سیاسی و امنیتی استان، نوشت: «نام اصلی این کوه ساوالان است که در دوره پهلوی به سبلان تغییر یافت». او در ادامه ادعایش افزود که اکنون «به خواست و مطالبه مردم» نام این کوه به ساولان قابل‌تغییر است.

برخی رسانه‌های وابسته پا از این هم فراتر گذاشتند و مدعی شدند که تغییر نام کوه سبلان در پی «فشار مردم استان اردبیل مبنی بر بازگرداندن اسامی اصیل و ترکی مناطق مختلف استان»، بازگرداندن نام اصیل ساوالان در دستور کار استانداری قرار گرفت.

سرپرست معاونت سیاسی و امنیتی استانداری اردبیل در همان نشست ثبت جهانی کوه سبلان در فهرست یونسکو را نیز وعده داد. در همان محدوده زمانی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز از فراهم آوردن مقدمات ثبت جهانی سبلان خبر داد. با این حال این وعده‌ها با توجه به اینکه مسئولان جمهوری اسلامی هر سال از این وعده‌ها بسیار می‌دهند، اما درصد کمی از آن‌ها محقق می‌شود، چندان موردتوجه رسانه‌ها و فعالان قرار نگرفت. به‌خصوص که نخستین گام برای ثبت جهانی، طبق ضوابط یونسکو، حفظ اصالت آثار است که البته مشمول نام هم می‌شود.

سبلان در منابع تاریخی

کوه سبلان با ارتفاع حدود چهار هزار و ۸۱۱ متر، سومین قله مرتفع ایران پس از دماوند و علم‌کوه و بلندترین نقطه استان اردبیل است. این کوه آتشفشانی نیمه‌خاموش در شمال‌غرب ایران و در فاصله شهرهای اردبیل، مشکین‌شهر و سراب قرار دارد و بخش مهمی از آب‌های سطحی و چشمه‌های درمانی منطقه از آنجا سرچشمه می‌گیرد. وجود دهانه آتشفشانی در قله که اکنون به صورت دریاچه‌ای طبیعی درآمده، مراتع گسترده دامنه‌ها و جایگاه پررنگ سبلان در اسطوره‌ها، مذاهب و فرهنگ عامه، سبلان را به یکی از شناخته‌شده‌ترین و مقدس‌ترین کوه‌های ایران تبدیل کرده است.

در برخی منابع کهن اسلامی از جمله آثار زکریای قزوینی، یاقوت حموی و مستوفی، سبلان محل خلوت‌گزینی، الهام یا حتی ظهور زرتشت دانسته‌ شده است. این اعتبار قدسی در فرهنگ ایرانی به حدی است که در روایت‌های محلی نیز، از سبلان به‌عنوان «کوه پیامبران» یاد می‌شود و هنوز زیارتگاه‌های مذهبی در دامنه‌های آن فعال است.

نام سبلان از کهن‌ترین نام‌های ثبت‌شده در جغرافیای تاریخی ایران است و در منابع معتبر فارسی دست‌کم از سده سوم هجری به بعد به‌ صورت «سَبلان»، «سَبَلان» و گاه «سَپَلان» مشاهده می‌شود.

در متون جغرافیایی کلاسیک مانند حدودالعالم، تالیف قرن چهارم هجری، نزهه‌القلوب اثر حمدالله مستوفی و آثار مورخان دوره ایلخانی و صفوی، این کوه پیوسته با همین نام «سبلان» معرفی شده و به‌عنوان کوهی مقدس، آتشفشانی نیمه‌فعال و محل ریاضت پیامبران، شناخته شده است.

حتی در گزارش‌های سیاحان اروپایی دوره صفوی و قاجار نیز شکل ثبت‌شده این نام همان «سبلان» است؛ موضوعی که نشان می‌دهد این نام نه‌تنها پیش از دوره پهلوی، بلکه پیش از هرگونه مداخله حکومتی در نام‌گذاری‌ها، تثبیت شده بود.

پژوهشگران زبان‌شناسی تاریخی نیز ریشه این نام را در واژه‌های ایرانی باستان با معنایی مرتبط با «قله برف‌گیر» یا «بلندی مقدس» می‌دانند. جایگاهی که در ادبیات عرفانی فارسی نیز بازتاب یافته است.

صورت «ساوالان»؛ تحول زبانی متاخر

بررسی‌های زبان‌شناختی پژوهشگران و دانشنامه ایرانیکا نشان می‌دهد که صورت «ساوالان» محصول تحول آوایی در گویش‌ ترکی آذری است که در چند سده اخیر در منطقه اردبیل رایج شده و بیش از آنکه شناسنامه تاریخی و مکتوب داشته باشد، حاصل ادبیات گفتاری مردم منطقه است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در هیچ‌کدام از منابع مکتوب پیش از صفوی‌، چه فارسی، چه عربی، چه حتی متون آذری، قدیم‌ اثری از ثبت «ساوالان» دیده نمی‌شود.

پژوهشگران زبان‌شناسی تاکید می‌کنند که تبدیل آوای «ب» به «و» و حذف مصوت میانی (مانند: سَبلان ← ساوالان) یک روند طبیعی در شکل‌گیری صورت محلی واژه بوده است؛ مشابه همان روندی که در نام‌هایی چون «تبریز → تَوریس» یا «اردبیل → آرداهیل» در گویش محلی مشاهده می‌شود.

با این حال، این تحول زبانی هرگز جای صورت تاریخی و تثبیت‌شده «سبلان» را در اسناد رسمی از متون دوره صفوی تا نقشه‌های قاجاری، اسناد وزارت جنگ در دوره مشروطه، و حتی اسناد ارضی دوره پهلوی نگرفته است. به بیان دیگر، صورت «ساوالان» اگرچه در فرهنگ شفاهی و موسیقایی مردم منطقه زنده است، در حافظه تاریخی، ادبی و حقوقی ایران، صورت «سبلان» نام تثبیت‌شده است و همین تمایز میان «نام تاریخی ثبت‌شده» و «صورت گفتاری‌ــ‌محلی» امروز محل مناقشه شده است.

مهندسی هویت و مصادره جغرافیا

با وجود اینکه مسئولان استانی اردبیل ادعا کرده‌اند تغییر نام سبلان مطالبه مردمی است، گروهی از فعالان میراث فرهنگی کارزاری خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، امضا کرده‌ و از او خواسته‌اند مانع تغییر نام کوه سبلان شود.

در همین زمینه، طاها اصغری، تاریخ‌پژوه، نوشت: «هر مقام مسئولی ادعا دارد که نام کوه ساوالان به سبلان یا سبلان به ساوالان در دوره‌های مختلف تاریخی به‌خصوص در دوره پهلوی تغییر یافته، مستنداتش را ارائه دهند تا رسانه‌ها آن را برای آگاهی مردم و افکار عمومی، منتشر کنند.»

به گزارش روزنامه شرق، این تاریخ‌پژوه با استناد به منابع تاریخی تاکید می‌کند که بررسی‌های به عمل‌آمده نشان می‌دهد نام کوه ساوالان در دوره پهلوی، به سبلان تغییر نیافته است.

دانشنامه معتبر تاریخی استان اردبیل نیز که اخیرا زیر نظر پژوهشگران برجسته منتشر شده، در مدخل مستقل خود یادآور می‌شود که نام این کوه در بیش از ۱۳ منبع اصیل قرون نخستین اسلامی، از اصطخری و ابن‌حوقل تا قزوینی و یاقوت حموی، همگی به‌صورت «سبلان» ثبت شده و صورت «ساوالان» عمدتا در منابع جدیدتر و صرفا در گفتار ترکی دیده می‌شود.

نکته‌ای که مقام‌های دولتی عامدانه نادیده می‌گیرند، آن است که مخالفان تغییر نام «سبلان» تنها نخبگان یا مرکزگرایان نیستند، بلکه بخش قابل‌توجهی از خود مردم اردبیل، به‌ویژه آن‌ها که دل در گروه ایران دارند و سبلان را بخشی از هویت ملی و تاریخ مشترک می‌دانند، با این تغییر مخالف‌اند. برای این گروه از مخالفان، هرچند صورت شفاهی «ساوالان» ارزش عاطفی و فرهنگی دارد، این به معنای موافقت با حذف نام تاریخی سبلان نیست؛ چرا که این کوه فقط میراث یک شهر یا یک زبان نیست، بلکه جزئی از میراث مشترک ایرانیان است.

نباید فراموش کرد که اقدام دولتی‌ها برای تغییر نام رسمی کوه سبلان نه پاسخ به مطالبات مردمی است و نه مبنای تاریخی و جغرافیایی دارد، بلکه اقدامی کاملا سیاسی با هدف «مهندسی هویت» است که جمهوری اسلامی در آن تبحر دارد. رویکردی که سال‌ها است با برجسته‌سازی گزینشی برخی هویت‌های قومی یا مذهبی و سانسور یا حذف برخی دیگر، در پی ایجاد اختلاف و بازتعریف حافظه تاریخی و جغرافیای ملی ایران است.

به گفته منتقدان، طرح‌هایی از این دست نه به قصد احترام به تنوع زبانی و فرهنگی، بلکه با هدف «هژمونیک‌سازی» خوانش رسمی و تثبیت نگاه خاص مرکز قدرت به جغرافیای ایران است. در پرونده سبلان نیز ادعای منتسب کردن نام فعلی این کوه به «دخالت دوره پهلوی» در حالی که اسناد تاریخی متعدد کهن، وجود آن را تایید می‌کند، نشانه‌ای از تلاش آگاهانه برای تحریف حافظه تاریخی به نفع روایت سیاسی روز است؛ اقدامی که پیامد آن نه فقط مناقشه محلی، بلکه آسیب به اصالت میراث مشترک ملی خواهد بود.

جالب اینکه افکار عمومی را نیز با وعده ثبت جهانی کوه سبلان از مناقشه‌ای که ایجاد کرده‌اند، منحرف می‌کنند. حال آنکه این وعده، بیش از آنکه تضمین‌کننده حفظ میراث باشد، به ابزاری تبلیغاتی شبیه است. زیرا نخستین اصل در ثبت جهانی یونسکو «حفظ اصالت» اثر است و اصالت فقط به کالبد فیزیکی محدود نمی‌شود؛ نام تاریخی و تثبیت‌شده نیز بخش جدایی‌ناپذیر از همان اصالت به شمار می‌رود.

بنابراین تغییر نام کوهی که در تمامی نقشه‌ها، اسناد رسمی، متون جغرافیایی و ادبیات کلاسیک ایران به نام «سبلان» ثبت شده، عملا نقض آشکار معیار بنیادین یونسکو تلقی می‌شود. به بیان دیگر، ادعای «ثبت جهانی» و اقدام هم‌زمان برای تغییر نام، نه‌تنها در تناقض با یکدیگرند، بلکه این تصور را تقویت می‌کنند که نام سبلان در معرض حذف هویتی و مصادره سیاسی قرار گرفته است و نه حفاظت و صیانت.