سرنوشت کاروانسراهای ایران؛ از شکوه دوران صفوی تا سوداگری و تاراج

کاروانسراهای تاریخی ایران با نمونه‌های متعددی از دخل و تصرف، تغییر کاربری و بی‌توجهی‌های مدیریتی مواجه‌اند

کاروانسرای شاه عباسی بیستون-ویکی‌پدیا

بیست‌وششم شهریور ۱۴۰۲، در جریان چهل و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو که در شهر ریاض عربستان برگزار شد، پرونده «کاروانسراهای ایران» شامل ۵۴ کاروانسرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید. این کاروانسراها در  ۲۴ استان ایران پراکنده‌اند.

ثبت جهانی میراث تاریخی و فرهنگی، دولت‌ها را به حفاظت، نگهداری اصولی، معرفی شایسته و فراهم کردن امکانات بازدید گردشگران مکلف می‌کند. بر اساس ضوابط یونسکو، آثار ثبت جهانی باید تحت نظارت دقیق قرار گیرند و هرگونه اقدام حفاظتی و مرمتی آنها مطابق با معیارهای بین‌المللی باشد.

با این حال، این الزامات درباره کاروانسراهای ایران همانند برخی دیگر از آثار ثبت‌شده در یونسکو به‌درستی رعایت نمی‌شود. تنها چند ماه پس از ثبت جهانی، خبر به مزایده گذاشتن دو کاروانسرای ثبت‌شده در استان سمنان از سوی «ستاد اجرایی فرمان امام خمینی» منتشر شد؛ اقدامی که در میان کارشناسان و دلسوزان میراث فرهنگی واکنش‌های گسترده‌ای برانگیخت و پس از آن نیز گزارش‌های متعددی درباره وضعیت نامناسب برخی کاروانسراها، مرمت‌های غیر اصولی و مداخلات آسیب‌زا منتشر شد.

ثبت جهانی «کاروانسراهای ایران»

پیشینه «کاروانسراهای ایران» که در یونسکو ثبت شده‌اند از دوره ساسانی تا پایان دوره قاجار امتداد دارد. در این پرونده تاکید شده است که کاروانسراها یکی از مهم‌ترین نمادهای معماری ایرانی‌اند. آثاری که نقش بنیادینی در توسعه مسیرهای ارتباطی و پاسخگویی به نیازهای سفر و تجارت ایفا کرده‌اند.

این ۵۴ کاروانسرا از میان نقشه‌های ۲۰۰ کاروانسرا برگزیده شده‌اند. نکته قابل توجه آن است که نقشه‌ هیچ‌یک از این بناها تکراری نیست؛ امری که نشان‌دهنده خلاقیت، نوآوری و نبوغ معماران ایرانی است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این کاروانسراها به دوره‌های مختلف تعلق دارند، اما بیشترین تعداد آثار ثبت‌شده مربوط به دوره صفوی است؛ عصری که اوج رونق ساخت کاروانسرا در ایران به شمار می‌رود. در میان این مجموعه، سه کاروانسرا پیشینه‌شان به دوره ساسانی می‌رسد: کاروانسرای پرند در تهران که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می‌شود، کاروانسرای نوشیروان در سمنان و کاروانسرای دیر گچین در قم که منابع گوناگون آن را بنایی با ریشه‌های ساسانی می‌دانند، هرچند سازه فعلی آن مربوط به دوره صفوی است. کاروانسراهای جدیدتر نیز مانند سعدالسلطنه قزوین، بستک هرمزگان و فخرآباد یزد که از ساخته‌های دوره قاجارند در این فهرست جهانی جای گرفته‌اند.

علاوه بر قدمت تاریخی و تنوع طرح و نقشه معماری، وضعیت مرمت، نگهداری و حفظ اصالت نیز از معیارهای اصلی انتخاب این کاروانسراها بوده است. همچنین گستره جغرافیایی و تنوع اقلیمی نقشی مهم در گزینش آنها داشته است. بدین‌سان، کاروانسراهای ثبت‌شده نه‌تنها در اقلیم‌های کوهستانی و جلگه‌ای، که در دشت‌ها و کویرهای ایران نیز پراکنده‌اند؛ مجموعه‌ای که بازتابی روشن از گستره فرهنگی و جغرافیایی ایران در طول تاریخ است.

کارکرد کاروانسراها در تاریخ اجتماعی ایران

کاروانسراها در تاریخ ایران تنها بناهایی برای اقامت موقت کاروان‌ها و مسافران نبوده‌اند، بلکه نقشی عمیق و چندلایه در ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ایفا می‌کرده‌اند.

الگوی اولیه این بناها را می‌توان در چاپارخانه‌های دوره هخامنشی یافت؛ مراکزی که بعدها با گسترش راه‌های تجاری و زیارتی مانند جاده ابریشم، راه شاهی، مسیر عتبات عالیات و راه مشهد، کارکردی گسترده‌تر در خدمت به مسافران و کاروانیان پیدا کردند.

کاروانسراها از دیرباز پناهگاهی امن در دل مسیرهای طولانی بودند. آنها برای کاروان‌ها، زائران و بازرگانان امکاناتی چون سرپناه، غذا، آب و محلی برای استراحت فراهم می‌کردند. فراتر از کارکرد اقتصادی و رفاهی، این بناها به مراکز تبادل اندیشه‌ها نیز بدل شدند؛ جایی که کاروانیان از سرزمین‌های مختلف گرد هم می‌آمدند و فرهنگ‌ها، زبان‌ها و باورهای گوناگون در هم می‌آمیخت. همین ویژگی سبب شد که کاروانسراها مستقیما با تحولات اجتماعی و فرهنگی پیوند بخورند و بازتاب آنها را بتوان در ادبیات، شعر، نگارگری، مینیاتور، موسیقی و معماری ایران مشاهده کرد.

آرتور پوپ، ایران‌شناس برجسته، کاروانسراها را همپای تاریخ تجارت می‌داند و معتقد است این بناها در وحدت، رفاه و شکوفایی ایران نقشی تعیین‌کننده داشته‌اند. به گفته او، شاه عباس صفوی با درک این اهمیت، سیاستی گسترده برای ساخت و توسعه کاروانسراها در سراسر ایران در پیش گرفت.

گزارش‌ها حاکی از آن است که در گذشته، تنها در امتداد شاهراه‌های اصلی ایران، نزدیک به هزار کاروانسرا وجود داشت و در هر ۳۶ کیلومتر کاروانسرایی ساخته شده بود؛ شبکه‌ای منظم که نه‌تنها سفر و تجارت داخلی را تسهیل می‌کرد، که مبادلات فرامرزی را نیز رونق می‌بخشید. امروز هرچند بسیاری از این بناها از میان رفته‌اند، اما هنوز صدها کاروانسرا در گوشه و کنار ایران باقی مانده‌اند و حدود ۷۰۰ مورد آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. تنها در مسیر تاریخی جاده ابریشم که پیونددهنده آسیا و اروپا بوده، بیش از ۲۰۰ کاروانسرای ایرانی شناسایی شده است.

ویژگی‌های معماری و اقلیمی کاروانسراها

کاروانسراهای ایران نه‌تنها بازتاب نیازهای سفر و تجارت در دوره‌های تاریخی مختلف‌اند، که نمونه‌ای برجسته از انطباق معماری ایرانی با شرایط اقلیمی و جغرافیایی کشور به شمار می‌آیند. گستره وسیع سرزمین ایران، از کوهستان‌های سردسیر شمال و غرب تا دشت‌ها و کویرهای گرم و خشک مرکز و جنوب، ایجاب می‌کرد که هر کاروانسرا با توجه به محیط پیرامون خود طراحی و ساخته شود.

در مناطق کوهستانی و سرد، کاروانسراها با دیوارهای ضخیم و حجره‌هایی کوچک ساخته می‌شدند تا از هدررفت گرما جلوگیری شود. بام‌های شیب‌دار و استفاده از مصالح سنگی ویژگی غالب بناهای این مناطق بود. در مقابل، کاروانسراهای کویری با حیاط‌های وسیع مرکزی، ایوان‌های عمیق و بادگیرهایی بلند طراحی می‌شدند تا گردش هوا را تسهیل کنند و شرایط خنک شدن فضا را فراهم آورند. در نواحی جلگه‌ای و مرطوب نیز استفاده از آجر و چوب و همچنین ایجاد ایوان‌ها و رواق‌های باز برای تهویه و مقابله با رطوبت متداول بود.

از منظر معماری، کاروانسراها جلوه آشکار خلاقیت ایرانی‌اند. نقشه‌های چهارایوانی، چندضلعی، مدور، و گاه ترکیبی، نشان می‌دهد که هیچ کاروانسرایی تکرار دیگری نیست. این تنوع هم به اقتضای اقلیم و جغرافیا شکل گرفته و هم حاصل نبوغ و نوآوری معماران ایرانی است. افزون بر این، وجود عناصری چون برج‌های دیده‌بانی، حصارهای مستحکم، اصطبل‌ها، آب‌انبارها و مسجدهای کوچک در بسیاری از کاروانسراها، بیانگر آن است که این بناها کارکرد امنیتی، مذهبی و اجتماعی هم داشته‌اند.

چنان‌که در پرونده ثبت جهانی یونسکو نیز آمده است، اصالت معماری و تطبیق آن با محیط، یکی از معیارهای اصلی گزینش این ۵۴ کاروانسرای شاخص بوده است؛ مجموعه‌ای که بازتاب تنوع اقلیمی ایران است و تصویری از هنر معماری سازگار با محیط را در گستره‌ای وسیع از تاریخ کشور ارائه می‌دهد.

نقش کاروانسراها در رونق تجارت و ارتباطات

کاروانسراها در طول تاریخ ایران، ستون فقرات نظام بازرگانی و ارتباطی کشور به شمار می‌آمدند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه‌اش در میانه راه‌های ارتباطی شرق و غرب، همواره نقطه اتصال تمدن‌ها بوده است. جاده ابریشم، راه شاهی هخامنشی، مسیرهای زیارتی به عتبات عالیات و جاده مشهد، تنها بخشی از مسیرهایی بودند که از دل این سرزمین می‌گذشتند و کاروانسراها در آنها همچون شریان‌های حیاتی عمل می‌کردند. هر کاروانسرا به تداوم جریان تجارت یاری می‌رساند و باعث گسترش تبادلات فرهنگی و اجتماعی می‌شد.

وجود این بناها موجب می‌شد بازرگانان بتوانند کالاهای ارزشمندی مانند ابریشم، ادویه، فلزات، فرش و آثار هنری را با امنیت بیشتری جابه‌جا کنند. همچنین فراهم کردن آب و غذا و امکان استراحت برای حیوانات باربر سرعت و کارآمدی حمل‌ونقل را افزایش می‌داد. از سوی دیگر، کاروانسراها محلی برای شکل‌گیری بازارهای کوچک موقت هم بودند؛ جایی که کالاها پیش از رسیدن به بازارهای اصلی شهر میان کاروانیان و مسافران مبادله می‌شد.

کاروانسراها علاوه بر تجارت، در نظام ارتباطی و اطلاع‌رسانی  نقشی بنیادین ایفا می‌کردند. چاپارخانه‌ها و پیک‌های دولتی در بسیاری از این بناها توقف می‌کردند و پیام‌ها و فرمان‌های حکومتی از این طریق در کوتاه‌ترین زمان ممکن به نقاط مختلف کشور منتقل می‌شد.

بی‌جهت نیست که مورخان و پژوهشگران دوران شکوفایی ساخت کاروانسراها در عصر صفوی را نقطه عطفی در رونق اقتصادی و ارتباطی ایران می‌دانند؛ عصری که به واسطه سیاست‌های شاه عباس، با شبکه‌ای منسجم از کاروانسراها در سراسر کشور، ایران را به پلی استوار میان شرق و غرب بدل کرد.

چالش‌ها و تهدیدهای امروز کاروانسراها

نگاهی به خبرهای متناوب میراث فرهنگی آشکار می‌کند که کاروانسراهای تاریخی ایران، امروز با مجموعه‌ای از چالش‌های جدی در حوزه مدیریت، حفاظت و مرمت روبه‌رو است. شاید مهم‌ترین مسئله این باشد که میراث فرهنگی، کاروانسراها را به بخش خصوصی واگذار می‌کند. این واگذاری‌ها، که بیشتر تحت رانت و نفوذ انجام می‌شود، بدون ارزیابی صلاحیت سرمایه‌گذار برای حفاظت از میراث فرهنگی انجام می‌شود. درنتیجه همان‌طور که در گزارش روزنامه پیام ما آمده است، مالکان جدید این بناها غالبا آنها را ملک شخصی خود می‌دانند و مانع از دسترسی عمومی یا نظارت کارشناسان می‌شوند. این رویکرد در مواردی به تغییر کاربری کاروانسراها به اقامتگاه یا رستوران می‌انجامد؛ تغییراتی که در غیاب رعایت اصول مرمتی، آسیب‌های جدی و جبران‌ناپذیری به اصالت بناها وارد می‌کند.

نمونه بارز این وضعیت کاروانسرای «انارک» است. در این بنا اقداماتی مانند نصب کولر آبی در فضای تاریخی و قرار دادن پنل‌های خورشیدی بر پشت‌بام و نما صورت گرفته؛ اقداماتی که نه‌تنها اصول حفاظتی را نقض کرده، که به تخریب منظر تاریخی و ارزش‌های اصیل معماری انجامیده است.

عبدالمهدی همت‌پور، مدیر پیشین پایگاه میراث جهانی کاروانسرای ایرانی، نیز به تغییر ماهیت بخش‌های اصیل کاروانسراها در جریان بازسازی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «با فرزندم به یکی از کاروانسراهای ثبت ملی که در اختیار اوقاف بود رفتیم. با کمال تعجب دیدم یکی از شترخان‌ها به سرویس بهداشتی تبدیل شده و دیگری به آشپزخانه. مداخلات آن‌قدر گسترده بود که نمی‌توانستم توضیح دهم شترخان چه کاربردی داشته و فرزندم هم نمی‌توانست تصور کند چگونه شترها وارد آن می‌شدند.»

در چنین شرایطی، واگذاری‌های گسترده از سوی صندوق احیا و بهره‌برداری از بناهای تاریخی، بدون چارچوب نظارتی روشن، عملا دست پیمانکاران و سرمایه‌گذاران را برای هرگونه تغییر و مداخله باز گذاشته است.

دست‌اندازی نهادهای خاص به میراث فرهنگی

یکی از تهدیدهای پیش روی میراث فرهنگی ایران، تصرف و بهره‌برداری نهادهای خاص از بناهای تاریخی است؛ نهادهایی که اغلب زیر نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند و به کسی و جایی هم پاسخگو نیستند. نمونه بارز این وضعیت، اقدام «ستاد اجرایی فرمان امام»، نهاد زیرمجموعه علی خامنه‌ای، در به مزایده گذاشتن دو کاروانسرای تاریخی آهوان و انوشیروانی در سمنان است که هر دو در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده‌اند.

اقدامی که سروصدای زیادی به پا کرد و واکنش‌های بسیاری برانگیخت، اما مسئولان میراث فرهنگی با این ادعا که بودجه لازم برای مرمت و نگهداری کاروانسراها را ندارند این کار را توجیه کردند.

علاوه بر مسئله‌ واگذاری‌های بی‌ضابطه و دست‌اندازی نهادهای خاص به میراث فرهنگی، کاروانسراهای تاریخی ایران با انواع دخل و تصرف، تغییر کاربری و بی‌توجهی‌های مدیریتی مواجه‌اند؛ مسائلی که اصالت و بقای این بناهای جهانی را به‌طور جدی تهدید می‌کند.

در همین ماه‌های اخیر انتشار تصاویری از ایجاد یک در تازه روی دیوار کاروانسرای جهانی سعدالسلطنه در قزوین واکنش‌های بسیاری برانگیخت. این کاروانسرا، که در دوره ناصری ساخته شده و بزرگ‌ترین کاروانسرای درون‌شهری جهان شناخته می‌شود، بخشی مهم از مسیر جاده ابریشم و نماد هویت بازرگانی و معماری ایران است.

به‌تازگی خبر رسید که کاروانسرای تاریخی گنجعلی‌خان در کرمان نیز با تهدیدهای جدی ازجمله نفوذ روزانه ۲۰۰ لیتر آب به مخازن و زیرساخت‌های آن، و ساخت‌وساز بناهای مرتفع در حریم این بنا مواجه شده است. پیش از آن نیز گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه کاروانسرای «تی‌تی» در سیاهکل گیلان، که از آثار دوره صفوی و منسوب به مریم بیگم سلطان دختر شاه تهماسب اول است، به حال خود رها شده و در شرایط نامطلوبی قرار دارد.

این کاروانسرا نیز که مصالح آن از قلوه‌سنگ، آجر و ساروج است دو سال پیش همراه با ۵۴ کاروانسرای دیگر به ثبت جهانی یونسکو رسید. با این حال، شواهد نشان می‌دهد که نه مرمت اصولی شده و نه حفاظت موثری در جریان است.

این موارد تنها گوشه‌ای از مشکلات گسترده‌ای است که کاروانسراهای ایران با آن مواجه‌اند؛ از مداخلات غیراصولی و تغییر کاربری‌های نادرست گرفته تا رهاشدگی و فقدان مرمت‌های علمی. چنین روندی اگر ادامه یابد، نه‌تنها اصالت تاریخی این بناها را مخدوش می‌کند، که خطر حذف کاروانسراهای ایران از فهرست میراث جهانی را در پی دارد.

بیشتر از فرهنگ و هنر