برگزاری کنسرت و رویدادهای پرسروصدا در محوطههای باستانی مانند تختجمشید، که بخشی از هویت ملی ایرانیان به شمار میروند، همواره با موافقتها و مخالفتهای گستردهای همراه بوده است. گروهی این برنامهها را فرصتی موثر برای معرفی و پاسداشت میراث تاریخی میدانند و به نمونههای مشابه در کشورهای دیگر استناد میکنند، حال آنکه منتقدان با یادآوری ناکارآمدی جمهوری اسلامی در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی و اقدامات مخرب انجامشده علیه آنها، چنین رویدادهایی را تهدیدی برای این محوطههای ارزشمند میدانند.
نبود پیوستهای پژوهشی شفاف و مستند از سوی مسئولان درخصوص نحوه برگزاری این رویدادها نیز بر نگرانیها افزوده است. برای مثال، برگزاری کنسرت ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در تختجمشید جنجالی تازه آفریده است، و بهرغم آنکه مقامها بر بیآسیب بودن چنین رویدادهایی پافشاری میکنند برخی کارشناسان هشدار میدهند که لرزههای ناشی از این اجرا به سازههای تاریخی این مجموعه آسیب میرساند. این گزارش به بررسی اجرای کنسرت موسیقی در محوطه جهانی تخت جمشید اختصاص دارد.
تختجمشید، میراثی شکوهمند از عصر هخامنشیان، با ستونهای سربرافراشته و نقشبرجستههایی که روایتگر آیینها و شکوه پادشاهی باستانی ایراناند، یکی از درخشانترین نمادهای تمدن ایرانی و جهانی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در تابستان ۱۴۰۳، علیرضا قربانی، خواننده برجسته ایرانی، طی سه شب در فضای بیرونی این مجموعه تاریخی به اجرا پرداخت و بیش از ۲۴ هزار نفر برای تماشای آن به تختجمشید رفتند.
در ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ نیز به مناسبت صدسالگی ارکستر فیلارمونیک ارمنستان کنسرتی بینالمللی در تختجمشید برگزار شد؛ رویدادی با حضور بیش از یک هزار و ۵۰۰ نفر که با ادعای «تقویت دیپلماسی فرهنگی میان ایران و ارمنستان» شکل گرفت اما درباره نحوه حفاظت از این میراث جهانی پرسشهای جدی برانگیخت.
از ادعای مسئولان تا هشدار کارشناسان
به گزارش روزنامه هفت صبح، مسئولان محلی برای توجیه برگزاری این کنسرتها مدعیاند که محل اجرا در فاصلهای امن از بناهای تاریخی انتخاب شده و با کارشناسان نیز مشاوره شده است. آنان چنین رویدادهایی را فرصتی برای پیوند مردم با تاریخ، تقویت تعاملات فرهنگی و نمایش ظرفیتهای بینالمللی محوطههای تاریخی معرفی میکنند. با این حال، این ادعاها نهتنها بسیاری از کارشناسان را قانع نمیکند، که بر پرسشهای جدی در زمینه شفافیت تصمیمگیریها و پایبندی به اصول حفاظتی میافزاید.
حمید فدایی، مدیر پیشین پایگاه میراث جهانی تختجمشید و استاد دانشگاه، در گفتگو با سایت جماران برگزاری رویدادهای فرهنگی در تختجمشید را «مطالبه قدیمی» دانست و برگزاری ان رویداد را از نظر ماهیت مثبت ارزیابی کرد. با این حال گفت که محوطه باستانی نباید به خطر بیفتد.
او تاکید کرد که برگزاری برنامههای فرهنگی در چنین مکانهایی، اگر با مطالعه و برنامهریزی دقیق همراه باشد، میتواند پیوند مردم با میراث تاریخی را تقویت کند، اما در عین حال، آسیبهای احتمالی فیزیکی و نیز خدشه به منظر بصری محوطه نباید نادیده گرفته شود.
فدایی در ادامه افزود که در کوتاهمدت، برگزاری یکی دو کنسرت تهدیدی جدی برای تختجمشید محسوب نمیشود، اما در بلندمدت خطر جدی وجود دارد: «زیرا وقتی راه برای برگزاری چنین برنامههایی باز شود، تقاضا افزایش خواهد یافت و همه خواهان سهم خود خواهند بود.»
مدیر سابق پایگاه جهانی تخت جمشید در ادامه سخنانش اذعان کرد که برنامههایی که تاکنون در این محوطه باستانی برگزار شدهاند تاثیر مخربی نداشتهاند اما اجرای این برنامهها در درازمدت نیازمند «فکر» و «آیندهنگری» است.
در مقابل اما برخی کارشناسان بر این باورند که حتی همین اجراهای محدود نیز تهدیدی واقعی برای تختجمشید محسوب میشوند. به گفته آنان، ارتعاشات صوتی ناشی از بلندگوها، فشار ناشی از حضور جمعیت و تجهیزات سنگین در بلندمدت به ساختارهای شکننده این محوطه باستانی آسیب وارد میکند.
سحر فروزانپور، رئیس انجمن صنفی مرمتگران استان فارس، ازجمله کارشناسانی است که درمورد این خطر هشدار داده است. او میگوید حتی ارتعاش صدا در کوتاهمدت ترکهای ریز موجود را فعال و گستردهتر میکند و در بلندمدت آسیبهای جبرانناپذیری بر جا میگذارد. به باور او، برگزاری هر رویداد فرهنگی در محوطههای جهانی باید پس از انجام ارزیابی اثراتی که به جا میگذارد و با پایش لرزهای و صوتی پیش، حین و پس از اجرا انجام شود؛ تعیین حدود ایمن صدا و ارتعاش و مشارکت نهادهای تخصصی نیز از پیششرطهای ضروری چنین فعالیتهایی است.
فروزانپور که خود در کنسرت ارکستر فیلارمونیک ارمنستان در تختجمشید حضور داشت، بر اهمیت دیپلماسی فرهنگی این رویداد اذعان کرد اما در عین حال گفت که «نمیتوان صرفا به فاصله ۷۰ متری محل اجرا تا بنا اکتفا کرد». او هشدار داد: «کنسرتها معمولا صدایی بین ۹۰ تا ۱۲۰ دسیبل تولید میکنند و این شدت صدا در مجاورت سنگهای تاریخی میتواند به مرور زمان موجب کاهش مقاومت مصالح و گسترش ترکها شود.»
او همچنین درباره اثرات لرزش توضیح داد: «ارتعاشات ناشی از اسپیکرها و سابووفرها ممکن است با فرکانس طبیعی ستونها و نقشبرجستهها همپوشانی پیدا کند. این پدیده که رزونانس نام دارد، قادر است آسیبهای جدی ایجاد کند. حتی لرزشهای ناشی از تجمع جمعیت و حرکت افراد نیز میتواند ترکهای قدیمی را فعال سازد.»
این مرمتگر با تاکید بر حساسیت مصالح تختجمشید افزود: «ستونها، سرستونها و نقشبرجستهها بهشدت در برابر صدا و لرزش آسیبپذیرند. اگر تدابیر حفاظتی سختگیرانه رعایت نشود، حتی یک کنسرت کوتاه میتواند زمینهساز آسیبهای تدریجی و جبرانناپذیر شود.» او اجرای برنامههای علمی دقیق، پایش دائمی و مشارکت فعال انجمنهای تخصصی و پژوهشگاههای میراث فرهنگی را عوامل موثر در پیشگیری از این آسیبها دانست.
رویکرد کشورهای دیگر و ضوابط یونسکو
رویکرد کشورهای مختلف نشان میدهد که برگزاری کنسرت در محوطههای تاریخی تنها زمانی پذیرفتنی است که با ضوابط حفاظتی همراه باشد. در ایتالیا پایش لرزهای و صوتی پیش و پس از اجرا الزامی است؛ در دیگر کشورهای اروپایی، حد مجاز دسیبل و فاصله ایمن بلندگوها با بناها رعایت میشود؛ در انگلستان محدودیت فرکانسهای پایین برای جلوگیری از آسیب بناها به کار گرفته میشود و در کشورهایی مانند سوئیس، بلژیک و فرانسه قوانین ملی شامل سقف صدا، نظارت فنی و محدودیت تعداد اجراها اعمال میشود. این موارد نشان میدهد که میتوان در کنار میراث جهانی موسیقی اجرا کرد، اما تنها در چارچوب معیارهای سختگیرانه حفاظتی. به عبارت دیگر، فقدان چنین ضوابطی میتواند رویدادی هنری را به تهدیدی جدی برای میراث جهانی بدل کند.
تختجمشید در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۸ خورشیدی) در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید؛ جایگاهی که نهتنها اهمیت ملی، که تعهدات بینالمللی ایران در قبال حفاظت از این اثر را برجسته میکند. براساس ضوابط یونسکو، هرگونه فعالیت در محوطههای ثبتشده، از پروژههای عمرانی تا برگزاری رویدادهای فرهنگی، باید پس از ارزیابی اثرات میراثی و با مشارکت نهادهای تخصصی انجام شود.
همچنین یونسکو تاکید میکند که اصالت، منظر بصری، و یکپارچگی آثار نباید درپی این فعالیتها خدشهدار شود. در این چارچوب، برگزاری کنسرت در محوطهای مانند تختجمشید، هرچند ممکن است فرصتی برای نمایش تعامل فرهنگی باشد، اما بدون پایبندی به الزامات حفاظتی و گزارشدهی شفاف به نهادهای بینالمللی، نهتنها جایگاه جهانی این مجموعه را تهدید میکند، که ایران را در معرض پرسش و نقد جامعه جهانی قرار میدهد. به خصوص که این میراث شکوهمند هخامنشی، امروز با مجموعهای از تهدیدها روبهروست که آینده آن را در هالهای از نگرانی قرار داده است؛ از فرسایش طبیعی ناشی از بارانهای اسیدی، باد و تغییرات اقلیمی گرفته تا نفوذ رطوبت و رشد گیاهان در میان سنگها.
مدیریت ناکارآمد و کمبود بودجه حفاظتی، حفاریهای غیرمجاز، حضور گسترده گردشگران بدون زیرساختهای مناسب، آلودگی ناشی از صنایع اطراف و خطر زلزله و فرونشست زمین نیز بر شکنندگی این مجموعه افزودهاند.