کشتهشدن مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ در بازداشتگاه گشت ارشاد جرقه اعتراضهایی را زد که خیلی زود سراسر ایران را در برگرفت. بسیاری این خیزش را متفاوتترین جنبش اعتراضی تاریخ جمهوری اسلامی خواندند. حالا، سه سال بعد، کتابی تازه منتشر شده که این فصل تکاندهنده از اعتراضات آزادیخواهانه مردم ایران را نه از منظر سیاست خارجی یا مناقشه هستهای جمهوری اسلامی، بلکه از دریچه زندگی و مقاومت مردم در برابر این رژیم روایت میکند.
کتاب «بیحجاب: درون خیزش زن، زندگی، آزادی ایران» (Unveiled: Inside Iran’s #WomanLifeFreedom Revolt) نوشته روزنامهنگار بریتانیایی-ایرانی، جاناتان هارونوف، روایتی مستند و در عین حال انسانی از خیزشی است که نویسنده آن را «موجودیتیترین تهدید برای جمهوری اسلامی» میداند؛ تهدیدی نه از سوی اسرائیل یا آمریکا، بلکه از سوی زنان آزادیخواه ایران.
هارونوف که مقالاتش در نیویورک تایمز، هاآرتص و بیبیسی منتشر شده و امروز سخنگوی اسرائیل در سازمان ملل است، در این کتاب ۲۰۰ صفحهای با ترکیب گزارشهای میدانی، مصاحبهها و تحلیلهای اجتماعی، تصویری چندلایه از جنبش «زن، زندگی، آزادی» ارائه میدهد.
هارونوف با قلمی روزنامهنگارانه اما پرجزئیات مینویسد. او هم از منابع فارسیزبان بهره برده، هم از مصاحبههای اختصاصی و گزارشهای رسانههای جهانی. زبان کتاب ساده و روان است، اما هر فصل با نقلقولها، روایتهای شخصی و تصویرسازیهای زنده غنا یافته. همین سبک باعث میشود کتاب برای دو گروه مفید باشد: خواننده عمومی علاقهمند به ایران و پژوهشگرانی که به دنبال درک عمیقتر جنبشهای اجتماعی هستند.
فصلهای کتاب خواننده را از نخستین جرقههای اعتراضات خیابانی تا عمق مقاومت فرهنگی میبرند: از شرح بازداشت و مرگ مهسا امینی و تبدیل شعار «زن، زندگی، آزادی» به یک فریاد ملی، تا بازتاب اعتراضات در موسیقی و هنر خیابانی. هارونوف همچنین به شکافهای اپوزیسیون، نقش رسانههای اجتماعی و بحران رهبری در داخل و خارج ایران میپردازد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ترجمه عنوان کتاب هم خود بحثبرانگیز است. «Unveiled» در انگلیسی هم معنای مستقیم دارد (بیحجاب، بدون روسری) و هم معنای استعاری (بیپرده، آشکار). با توجه به موضوع کتاب، ترجمه «بیحجاب» شاید رساترین انتخاب برای فارسی باشد؛ چون هم به موضوع حجاب اجباری اشاره میکند و هم به افشای حقیقتی که سالها سرکوب شده بود.
اما آنچه «بیحجاب» را متفاوت میکند، لحن شخصی نویسنده است. هارونوف که ریشه خانوادگیاش به یهودیان مشهد میرسد، در مقدمه کتاب، با لحنی شخصی، از پیوندهای خانوادگیاش با فرهنگ ایرانی مینویسد: از غذاها و موسیقیها گرفته تا قصههای پدربزرگ و مادربزرگ. او میگوید هرگز به ایران سفر نکرده، اما ایران بخشی از هویت اوست. همین پیوند، کتاب را از یک گزارش سرد سیاسی به روایتی انسانی و پر از همدلی تبدیل کرده است.
کتاب را انتشارات Black Rose Writing در تگزاس منتشر کرده و منتقدان آن را «منبعی ضروری برای فهم ایران امروز» خواندهاند؛ از مایکل اورن، سفیر پیشین اسرائیل در آمریکا، تا پیتر کان، برنده جایزه پولیتزر که از آن بهعنوان «گزارشی کمنظیر از شجاعت زنان ایرانی» یاد کرده است.
هارونوف در این کتاب بارها تاکید میکند که رسانههای بینالمللی اغلب ایران را فقط از دریچه برنامه هستهای یا سیاست خارجی میبینند، در حالیکه مردم ایران و مبارزاتشان کمتر دیده میشوند. این کتاب تلاشی است برای تغییر این زاویه نگاه.
«بیحجاب» به ما یادآوری میکند که در هیاهوی اخبار مربوط به برنامه هستهای یا بازیهای قدرتهای منطقهای، نباید صدای اصلی خاموش شود: صدای نسلی که در خیابانهای ایران، با شجاعت رودرروی ماموران سرکوب جمهوری اسلامی ایستادند و فریاد زدند: زن، زندگی، آزادی.