دخل و تصرفهای غیراصولی و اجرای طرحهای غیرکارشناسی در ارگ بم این میراث جهانی و نماد هویت تاریخی ایرانیان را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است. فعالان میراث فرهنگی هشدار میدهند اقداماتی مانند نورپردازی نامتعارف و ساخت آبنمای موزیکال بدون دریافت مجوزهای لازم، ممکن است به از دست رفتن ارزشهای هویتی و حتی جایگاه ثبت جهانی این اثر منجر شود.
سیاوش آریا، کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی، درباره وضعیت کنونی این بنای خشتی تاریخی تصریح کرده است: «ارگ بم، که میراث جهانی ایرانیان است، روزگار ناخوشایندی را سپری میکند.» او ساخت آبنمای موزیکال بدون طرح مصوب و مجوز شورای فنی و راهبردی و مرمتهای شلخته و نوسازیگونهای را که هیچ شباهتی به مرمت علمی ندارد، به معنای تخریب این بنا میداند.
به گفته این فعال میراث فرهنگی، در سالهای اخیر و به بهانههای مختلف، در ساختار تاریخی ارگ بم دخالتهای غیرکارشناسی رخ داده و این میراث جهانی را در معرض خطر جدی قرار داده است. آریا و دیگر فعالان فرهنگی معتقدند سیاستهای مرمتی در ایران در مواردی بدون رعایت اصول فنی اجرا میشود و همین مسئله موجب آسیب جدی به اصالت بناها شده است.
پس از زلزله ویرانگر بم در سال ۱۳۸۲، با تلاش مرمتگران و باستانشناسان برجستهای همچون شهریار عدل و دکتر شیرازی، خطر نابودی این ارگ از میان رفت و روند بازسازی با همراهی کارشناسان بینالمللی آغاز شد. با این حال، در سالهای اخیر روند کار با حاشیههای فراوان همراه بوده است.
فعالان میراث فرهنگی میگویند پدیدار شدن کانالهای غیرکارشناسی به بهانه نورپردازی، زخمی کردن بدنههای تاریخی و دخالت در ساختار خشتی بنا، نمونههایی از تهدیداتی است که جایگاه ثبت جهانی ارگ بم را نیز با چالش مواجه میکند، زیرا شرط اصلی حفاظت از بناهای جهانی، رعایت اصول مرمت علمی و حفظ اصالت کالبدی و هویتی آنهاست.
از دیگر مشکلات، استفاده از تجهیزات نامناسب و ماشینآلات سنگین در برخی عملیاتهاست؛ اقدامی که به گفته کارشناسان، نهتنها کمکی به مرمت نمیکند، که به بافت خشتی آسیب میزند.
با گذشت بیش از دو دهه از فاجعه زلزله، مدیران میراث فرهنگی مدعیاند که حدود ۹۰ درصد بخشهای تخریبشده بازسازی شده است، اما کارشناسان این نگاه را خوشبینانه و تبلیغاتی میدانند. به باور آنان، بخشهایی مانند حصارهای بیرونی همچنان در وضعیت نامطلوب قرار دارند و طولانی شدن روند مرمت میتواند موجب آسیب بیشتر به قسمتهای باقیمانده شود.
کندی پروژه و نگرانی از آینده
یکی از دلایل اصلی کندی روند مرمت، کمبود منابع مالی و کاهش همکاریهای بینالمللی عنوان شده است. در سالهای نخست پس از زلزله، حضور گروههای مرمت از کشورهای مختلف، علاوه بر کمک فنی، نشانه اهمیت جهانی ارگ بم بود. اما بهمرور و در پی بدقولیهای مدیریتی در پرداخت حقوق و عمل به تعهدات قراردادی، بسیاری از کارشناسان خارجی پروژه را ترک کردند.
به گفته فعالان محلی، در سالهای اخیر بخشی از پروژهها به گروههای غیرمتخصص سپرده شده که بدون دانش فنی کافی دست به اقدامات مداخلهگرانه زدهاند. این مسئله نگرانی درباره از دست رفتن هویت اصیل ارگ بم را دوچندان کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ارگ بم، که در سال ۲۰۰۴ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد، بزرگترین بنای خشتی جهان به شمار میرود و ارزش آن نهتنها برای ایران، که برای جامعه جهانی بیبدیل است. کارشناسان هشدار میدهند ادامه وضع فعلی و بیتوجهی به اصول مرمت پیامدهای جبرانناپذیری خواهد داشت.
آنان تاکید میکنند بازگشت به اصول علمی مرمت، نظارت دقیق نهادهای تخصصی، و جلوگیری از اقدامات غیرکارشناسی تنها راهی است که میتواند ضامن بقای این میراث ارزشمند باشد. در غیر این صورت، تداوم روند کنونی ممکن است ارگ بم را از جایگاه کنونیاش در فهرست میراث جهانی محروم کند.
مرمتهای پرهزینه و چالش منابع مالی؛ ارگ بم در بلاتکلیفی مدیریتی
کمبود منابع مالی یکی از چالشهای جدی در مسیر مرمت بناهای تاریخی ایران بهویژه ارگ بم است. محمد قربانی، فعال میراث فرهنگی، دیماه ۱۴۰۳ اعلام کرده بود که روند مرمت این بنا با موانع متعددی روبهرو است. او به نقل از مسئولان میراث فرهنگی گفته بود بودجه تخصیصیافته برای مرمت ارگ در سال جاری تنها ۵۰ درصد نیاز واقعی پروژه را تامین میکند.
سازمان یونسکو، حامی اصلی پروژه بازسازی ارگ بم، بخشی از هزینههای مرمت را تقبل کرده و در همان سالهای نخست پس از زلزله نیز کمکهای مالی متعددی از جامعه جهانی جذب شد. با این حال، هنوز مشخص نیست چرا بهرغم دریافت این منابع بینالمللی، همچنان کمبود اعتبار اصلیترین مانع اتمام پروژه اعلام میشود.
در همین زمینه، گزارشها نشان میدهد برخی از بخشهای مرمتشده هنوز نیازمند تکمیل شدناند. برای نمونه، بازسازی دیوارهای خارجی و برج دیدهبانی ارگ حکومتی بهطور تقریبی پایان یافته اما تالارها، مسجد جامع ارگ و بازار تاریخی همچنان به مرمت نیاز دارند. بخشی از حجرههای داخلی و سقفهای طاقیشکل بازار، که زمانی مرکز اقتصادی ارگ محسوب میشد، به بازسازی جدی نیاز دارد.
مرمتهای غیرکارشناسی؛ بلای جان ارگ بم
یکی دیگر از چالشهای مهم در روند بازسازی این اثر تاریخی سیاستهای مدیریتی است. در سال ۱۳۹۸ برخی رسانههای محلی گزارش دادند که مرمت کاروانسرای ارگ به پیمانکاری سپرده شده که قصد داشته با تخریب کامل بخشهای باقیمانده، کل کاروانسرا را بازسازی کند؛ اقدامی که با قوانین یونسکو مغایرت داشت و ممکن بود به خروج ارگ بم از فهرست آثار ثبت جهانی منجر شود.
از دیگر موارد بحثبرانگیز، تصمیم به تخریب مدرسه میرزانعیم در محوطه ارگ به بهانه بازسازی بود، در حالی که نزدیک به ۹۰ درصد این بنا در جریان زلزله بم سالم باقی مانده بود.
مدیران میراث فرهنگی استان کرمان هر بار این گزارشها را تکذیب کرده و روند مرمت را مطابق با قوانین دانستهاند. با این حال، امروز پس از گذشت سالها و اتمام بخشی از پروژهها، اعتراض کنشگران میراث فرهنگی و کارشناسان نشان میدهد نگرانیها درباره شیوههای غیرکارشناسی بیاساس نبوده است.
مدیر وقت پایگاه جهانی ارگ بم در سال ۱۳۹۸ در واکنش به انتقادها اعلام کرده بود که برخی دیوارها به دلیل ساختار متزلزل به بازسازی نیاز داشتند و آوارهای پیشروی آنها جمعآوری شده است؛ موضوعی که از نظر او تخریب محسوب نمیشود. با این حال، کارشناسان میراث فرهنگی میگویند تنها با صدور مجوز بازدید مستقل و بررسیهای میدانی میتوان درباره میزان تعرض و کیفیت مرمتها قضاوت کرد؛ مسئلهای که تاکنون از سوی نهادهای مسئول اجرایی نشده است.
کارگران معترض و ابهامات مالی؛ مرمت ارگ بم در تنگنای مدیریتی
یکی از مهمترین چالشهای پروژه مرمت ارگ بم، علاوه بر شیوههای مرمتی، وضع کارگران و معوقات حقوقی آنهاست. در دو دهه گذشته، تاخیرهای مکرر در پرداخت حقوق موجب توقفهای متعدد در روند کار و شکلگیری اعتراضهای گسترده شده است؛ مسائلی که وجهه این پروژه را هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی مخدوش کرده است.
در سال ۱۳۹۵، پس از چهار ماه تاخیر در پرداخت دستمزدها، بیش از ۱۰۰ کارگر دست از کار کشیدند. آنان اعلام کردند که مدیریت مجموعه نهتنها از پرداخت معوقات خودداری کرده، که برخی کارگران را به اخراج تهدید کرده است. این رخداد درست در شرایطی بود که بخشی از منابع مالی پروژه از کمکهای بینالمللی و یونسکو تامین میشد.
سه سال بعد، در سال ۱۳۹۸ نیز بار دیگر کارگران به دلیل تاخیر چندماهه در پرداخت حقوق دست به اعتصاب زدند. مدیران وقت مجموعه این بار مشکل را ناشی از کمبود بودجه دانستند، در حالیکه کارشناسان میراث فرهنگی تاکید داشتند دولت و نهادهای استانی باید با توجه به اهمیت استراتژیک پروژه، تامین مالی آن را در اولویت قرار دهند. به باور بسیاری از ناظران، بیتوجهی به مطالبات کارگران و استمرار بحران بودجه، ریشه در سیاستگذاری ناکارآمد و نبود شفافیت مالی دارد.
هزینهکردهای نامعلوم و ضرورت شفافسازی
علاوه بر مشکلات کارگران، مسئله شفافیت مالی در روند دو دهه گذشته مرمت ارگ بم همچنان بهمنزله یک ابهام جدی مطرح است. کارشناسان معتقدند مشخص نیست چه میزان از کمبود منابع به دلیل محدودیتهای مالی واقعی بوده و چه میزان ناشی از سوءمدیریت یا حتی فساد احتمالی در هزینهکردها.
در دیماه ۱۳۹۸ و همزمان با جلسه تودیع و معارفه رئیس پایگاه جهانی میراث فرهنگی بم، حبیبالله نیکزادی، نماینده وقت مردم شرق استان کرمان در مجلس، مدعی شد حدود ۱۴ میلیارد تومان برای بازسازی ارگ تخصیص یافته، اما اقدامات صورتگرفته با این میزان بودجه همخوانی ندارد. او پرسید این مبالغ دقیقا در کجا و چگونه هزینه شده است؛ پرسشی که تاکنون پاسخ روشنی به آن داده نشده است.
حتی درخواست برخی نمایندگان برای ورود دادستانی به موضوع، نشان میدهد ابهامات در میان مسئولان نیز جدی است. این مسئله در شرایطی رخ میدهد که ارگ بم، اثری تاریخی با قدمت چند هزارساله و نمادی از معماری خشتی ایران، پس از زلزله سال ۱۳۸۲ هنوز به جایگاه پیشین خود بازنگشته است.
کارشناسان هشدار میدهند اگر روند فعلی شامل کمبود بودجه، مرمتهای غیرکارشناسی و هزینهکردهای مبهم ادامه یابد، خطر خروج ارگ بم از فهرست میراث جهانی بیش از هر زمان دیگری جدی خواهد شد. میراثی که از هجوم مغولان و زلزلههای ویرانگر جان به سلامت برده بود، امروز بیش از هر عامل خارجی، قربانی سیاستهای ناکارآمد داخلی و نبود مدیریت شفاف شده است.