تهران غرق در ترافیک، دود و زباله؛ میراث چهارساله شهرداری زاکانی

چهار سال مدیریت علیرضا زاکانی بر شهرداری تهران با وعده‌های محقق‌نشده، تشدید بحران ترافیک و آلودگی هوا، قطع هزاران درخت، گسترش زباله‌گردی و ابهام در قراردادهای مالی، به یکی از پرحاشیه‌ترین دوره‌های مدیریت شهری پایتخت بدل شد

با پایان دوره چهارساله مدیریت علیرضا زاکانی بر شهرداری تهران، جدای از گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال ابقای او در یک سال باقی‌مانده از عمر شورای شهر هفتم، کارنامه عملکرد این شهردار پرحاشیه بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است.

انتصاب زاکانی در سال ۱۴۰۰ به مقام شهرداری تهران، به باور منتقدان، بیش از آنکه بر سوابق و تخصص او در حوزه مدیریت شهری استوار بوده باشد، رنگ و بوی سیاسی داشت. این چهار سال همواره زیر سایه انتقادهای تند شهروندان و حتی شماری از اعضای شورای شهر سپری شد و شاخص‌های موجود نشان می‌دهد که مدیریت او بیش از آنکه معطوف به بهبود کیفیت زندگی باشد، بر نمایش‌های رسانه‌ای و طرح‌های تبلیغاتی متمرکز بوده است.

یکی از مهم‌ترین معیارهای ارزیابی عملکرد زاکانی، مسئله ترافیک تهران است. او در ماه‌های نخست تصدی شهرداری وعده داد که «کمر ترافیک تهران را خواهد شکست»؛ شعاری که هرگز محقق نشد. آمارها نشان می‌دهد که هدررفت عمر مفید شهروندان تهرانی در ترافیک سالانه بیش از یک ماه است و میانگین اتلاف وقت در مسیرهای شهری به دو ساعت در روز می‌رسد- رقمی که در یک سال از ۷۳۰ ساعت عبور می‌کند.

افزون بر این، شهرداری در اجرای وعده‌های توسعه معابر، رفع گلوگاه‌های ترافیکی و توجه به پیامدهای ترافیکی در صدور مجوزهای ساخت‌وساز نیز ناکام ماند. افزایش شمار خودروهای در حال تردد نیز در حالی ادامه دارد که برنامه‌ای مشخص برای مدیریت آن ارائه نشده است.

رئیس پلیس راهور فراجا، آبان ۱۴۰۳، با اشاره به همین وضعیت گفته بود: «در بسیاری از تصمیمات شهرسازی، به ملاحظات ترافیکی توجهی نمی‌شود.» حتی مهدی چمران، رئیس شورای شهر و از حامیان اصلی زاکانی، با رد شعارهای او اشاره کرد:«کمر ترافیک تهران تا ده سال دیگر هم شکسته نخواهد شد.»

این تنها مرتبه‌ای نبود که وعده بی‌سرانجام زاکانی درباره ترافیک مطرح شد. او در سال ۱۴۰۲ و پس از دو سال بی‌نتیجه ماندن طرح‌های ترافیکی، بار دیگر اعلام کرد:«از سال آینده، چهره ترافیکی پایتخت تغییر خواهد کرد»، وعده‌ای که دو سال از آن می‌گذرد و هیچ نشانه‌ای از تحقق آن در سطح شهر دیده نمی‌شود.

بحران حمل‌ونقل عمومی تهران

کارشناسان حوزه شهری معتقدند بدون تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی و افزایش ظرفیت آن نمی‌توان به بهبود پایدار وضعیت ترافیک و تردد در پایتخت امید بست. بر همین اساس، علیرضا زاکانی از نخستین روزهای حضورش در شهرداری تهران وعده‌هایی مانند راه‌اندازی ایستگاه‌های جدید مترو، افزایش تعداد واگن‌ها، تکمیل خط هفت و توسعه شبکه اتوبوسرانی را مطرح کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هرچند در طول چهار سال گذشته ایستگاه‌های جدید مترو افتتاح شد، اما سرعت توسعه خطوط ریلی بسیار کمتر از پیش‌بینی‌های اعلام‌شده بود. ظرفیت حمل‌ونقل واگنی نیز همچنان در انتظار ورود واگن‌های چینی است که زاکانی آن را دستاورد سفر خود به پکن معرفی کرده بود. با این حال، خرابی مکرر پله‌برقی‌ها، تاخیر در حرکت قطارها و اختلال‌های فنی تکرارشونده، کیفیت خدمات‌دهی مترو را تحت تاثیر قرار داده است.

یکی از اصلی‌ترین نقدها به مدیریت مترو تهران، بی‌توجهی به «مدیریت پایدار» است. مهدی اقراریان، عضو شورای شهر تهران، اردیبهشت امسال گفت که در چهار سال گذشته، مدیرعامل مترو تهران پنج بار تغییر کرده است. او تغییر پی‌درپی مدیران را نشانه نبود باور به ثبات مدیریتی در شهرداری دانست؛ روندی که به گفته او در سایر حوزه‌های شهری نیز دیده می‌شود.

در حوزه اتوبوسرانی نیز عملکرد زاکانی با اهداف تعیین‌شده فاصله زیادی دارد. سوده نجفی، عضو هیئت‌رئیسه شورای شهر، در سال ۱۴۰۳، با رد ادعای افزایش چشمگیر تعداد اتوبوس‌های فعال، گفت که بخش زیادی از وعده‌های شهرداری به‌رغم تصویب بودجه حداکثری در حوزه حمل‌ونقل عملی نشده است.

نرجس سلیمانی، دیگر عضو شورا، نیز با استناد به آمار رسمی فعالیت پنج هزار و ۳۰۰ دستگاه اتوبوس (شامل فعال، متوقف و اسقاطی) یادآور شد که در سه سال گذشته، برخلاف ادعاهای مدیران شهری، تعداد اتوبوس‌های فعال پایتخت افزایش نیافته است.

افزون بر این، نمایش محدود اتوبوس‌های نو در سطح شهر نیز با ادعاهای شهرداری درباره تعداد اتوبوس‌های خریداری‌شده همخوانی ندارد. به گفته منتقدان، میزان این ناوگان جدید با آمار رسمی شهرداری درمورد خرید دو هزار و ۵۰۰ دستگاه اتوبوس برقی وارداتی از چین، دو هزار و ۵۰۹ دستگاه اتوبوس دیزلی (خرید داخلی و وارداتی) و دو هزار و ۵۴۰ دستگاه اتوبوس برقی تولید داخل، فاصله‌ای چشمگیر دارد.

براساس همین وعده‌ها، قرار بود ناوگان جدید اتوبوسرانی تهران از مرز هشت هزار دستگاه عبور کند، اما نه‌تنها واردات محقق نشد، که کارشناسان می‌گویند تعداد اتوبوس‌های سفارش‌داده‌شده به شرکت‌های داخلی نیز بیش از ظرفیت تولید صنایع خودروسازی کشور است. مدیران کارخانجات تولید اتوبوس تایید کرده‌اند که کل تعداد اتوبوس‌های در حال ساخت در کشور از چندصد دستگاه فراتر نمی‌رود.

به این ترتیب، حمل‌ونقل عمومی تهران همچنان با بحران ظرفیت، فرسودگی ناوگان و ضعف در مدیریت توسعه زیرساخت روبه‌رو است- بحرانی که با ادامه روند کنونی، نه‌تنها به کاهش ترافیک منجر نخواهد شد، که ممکن است فشار بر سامانه حمل‌ونقل شهری را بیش از پیش افزایش دهد.

محیط‌زیست فراموش‌شده پایتخت

تهران، شهری که هوای قابل تنفسش هر روز کمتر می‌شود و میزان آلاینده‌ها در آن در برخی روزهای سال از مرز بحران عبور می‌کند، در دوره مدیریت علیرضا زاکانی بخش مهمی از پوشش سبز و درختانش را از دست داده است. قطع درختان، به‌ویژه درختان کهنسال، یکی از محورهای ثابت انتقاد به عملکرد شهرداری بوده است.

براساس آمار منابع طبیعی، تنها در سه بوستان پایتخت، دست‌کم ۱۳ هزار اصله درخت قطع شده است. هرچند مدیران شهری مدعی‌اند قطع این درختان به دلیل سستی ریشه و آفت‌زدگی بوده، اما گزارش‌های متعدد نشان می‌دهد عوامل دیگری مانند آزادسازی نمای ساختمان‌های تجاری در ازای دریافت جریمه، خشک کردن عمدی درختان با قطع آبرسانی، و تخریب بوستان‌ها و پارک‌ها برای ساخت‌وساز، ازجمله احداث مساجد، در این روند موثر بوده است.

این اقدامات در مواردی به اعتراضات شهروندان و کارزارهای اجتماعی منجر شد، اما پاسخ زاکانی به این مخالفت‌ها پافشاری بر سیاست‌های خود بود.

زاکانی، جز وعده‌هایش برای رفع معضل ترافیک، بارها قول داده بود مشکل آلودگی هوای تهران را حل می‌کند. در سال ۱۴۰۲، او وعده داد که «با آلودگی هوای تهران خداحافظی خواهیم کرد»، ادعایی که با گذشت دو سال، نه‌تنها به نتیجه نرسیده، که آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۴۰۳، تعداد روزهای هوای پاک تهران به هفت روز کاهش یافته است. هیچ نشانه‌ای از اصلاح سیاست‌های اجرایی در این زمینه دیده نمی‌شود و پایتخت همچنان با آلودگی مزمن دست‌وپنجه نرم می‌کند.

تهران ویترینی از زباله‌گردها

یکی دیگر از معضلات تهران در دوره مدیریت زاکانی، گسترش روزافزون زباله‌گردی است- پدیده‌ای که به گفته کارشناسان شهری و اعضای شورای شهر، نتیجه شکل‌گیری مافیای پسماند و ارتباط برخی دلالان زباله با شبکه جمع‌آوری زباله شهرداری است.

جعفر شربیانی، عضو شورای شهر، اخیرا با انتقاد از عملکرد شهرداری گفته بود که فضای رانتی و فساد گسترده در حوزه پسماند باعث شده است که مدیریت شهری نتواند کارنامه قابل قبولی در این بخش ارائه دهد. او تاکید کرد که ابعاد این مشکل آشکار و قابل مشاهده است.

جمع‌آوری زباله‌گردها نیز ازجمله وعده‌های زاکانی بود که با گذشت چهار سال، نه‌تنها محقق نشد که شمار آنها در سطح شهر به شکل محسوسی افزایش یافته است. این واقعیت بار دیگر بر فهرست وعده‌های عمل‌نشده شهردار پایتخت می‌افزاید.

مدیریت نمایشی زیر سایه فساد و نبود شفافیت

کارنامه چهارساله علیرضا زاکانی در شهرداری تهران را بسیاری از منتقدان در قالب «مدیریت نمایشی» توصیف می‌کنند، مدیریتی که بیشتر با وعده‌های بزرگ و افتتاح پروژه‌های کوچک و حداقلی تعریف شد. طرح‌هایی مانند «شنبه‌های امید و افتخار» و برگزاری آیین‌های مذهبی پرهزینه در سطح خیابان‌ها، نمونه‌هایی از این رویکرد است. این‌گوننه برنامه‌ها بودجه کلانی را مصرف کردند، در حالی که مدیران شهری بارها کمبود منابع مالی را دلیل خرابی طولانی‌مدت پله‌برقی‌های پل‌های هوایی، توقف پروژه‌های عمرانی یا کندی توسعه خطوط مترو عنوان کرده بودند.

در کنار این نمایش‌ها، زاکانی بارها با اعضای شورای شهر تهران بر سر مسائل مختلف دچار اختلاف شد. یکی از محورهای اصلی این تنش‌ها، نبود پاسخگویی شفاف به شورا و وجود ابهام در قراردادهای مالی کلان بود. انتصاب‌های جناحی و رانتی، ازجمله انتصاب یکی از وابستگان نزدیک شهردار نیز بر انتقادات افزود. 

پرونده‌هایی مانند نحوه هزینه‌کرد بودجه عمرانی مترو و قراردادهای منعقدشده با طرف‌های چینی، در مقاطعی سبب شد اعضای شورا مستقیما شهردار را متهم کنند. این اتهامات تا جایی پیش رفت که چندین بار بحث استیضاح شهردار به صورت جدی مطرح شد. با این حال، حمایت مهدی چمران، رئیس شورای شهر، و همراهی شماری از اعضای همسو با زاکانی در شورای هفتم، مانع استیضاح او شد.

منتقدان بر این باورند که زاکانی نه با هدف مدیریت کارآمد پایتخت، که با انگیزه‌های سیاسی وارد این جایگاه شد. نتیجه این رویکرد، چهار سالی بود که در آن نه‌تنها شاخص‌های اصلی کیفیت زندگی شهری در تهران بهبود نیافت، که در برخی حوزه‌ها پسرفت کرد.

به گفته ناظران، فقدان شفافیت، اولویت دادن به برنامه‌های نمایشی و حاشیه‌سازی‌های سیاسی باعث شد دوره مدیریت زاکانی یکی از پرچالش‌ترین مقاطع شهرداری تهران در سال‌های اخیر باشد، دوره‌ای که نه‌تنها اعتماد عمومی به شهرداری را افزایش نداد، که زمینه‌ساز تشدید انتقادات و بی‌اعتمادی در میان شهروندان و کارشناسان شد.