فروکاستن نوروز از جشن همبستگی به تعطیلات فراغتی

مهمترین ویژگی آیین‌های نوروزی در تاریخ، ایجاد نشاط و مقاومت در مقابل حذف است

نوروز، آیینی دینی و زرتشتی نیست-Majid Asgaripour/WANA via REUTERS 

هرچند جمهوری اسلامی با همه سیاستگذاری‌های آگاهانه‌اش نتوانست گفتمان نوروز را در نهان‌خانه‌ها حبس کند، اما توانست آن را از فضای عمومی به عقب براند و به آیینی خانوادگی و دید و بازدید با عنصر تعطیلات و فراغت تبدیل کند.

یورگن هابرماس، متفکر معاصر آلمانی مکتب فرانکفورت، وجود فضای عمومی را برای کنش‌های ارتباطی لازم می‌داند؛ حوزه‌ای که کنش‌های ارتباطی در آن برپا می‌شود و می‌تواند آزادانه در دسترس کلیه شهروندان قرار گیرد. منظور، قلمرو ویژه‌ای است که در تقابل با حوزه خصوصی تعریف می‌شود و از سلطه مقامات دولتی و قدرتمندان اقتصادی خارج است. 

به این ترتیب زمانی که نوروز از حوزه عمومی که با تجمع و ارتباط شهروندان همراه است خارج می‌شود، کارکرد ارتباطی و کنش اجتماعی خود را نیز از دست می‌دهد. در برخی از مناطق ایران از جمله روستاهای کردستان، هنوز شهروندان با به دست گرفتن مشعلی، باهم از خانه‌ها به‌سوی دشت‌ها و کوه‌ها سرازیر می‌شوند یا در برخی از مناطق، شهروندان در میدان شهر جمع می‌شوند و در نوروز با هم یک کنش جمعی را تجربه می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آیین‌ها متحول می‌شوند و در بستر شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌توانند تضعیف و تقویت شوند یا به‌ کلی از بین بروند؛ مثل جشن سده و مهرگان. فراموش نکنیم که حذف آیین، تخریب فرهنگی است. نوروز جشنی است که اگرچه در طی قرن‌ها و با یورش اقوام مختلف به فلات ایران، چهره عوض کرده، اما دو عنصر مهم، پایداری و مقاومت این جشن کشاورزی را سبب شده است؛ اول، هم‌آوایی نوروز با دگرگونی و زنده شدن دوباره زمین و دومی، وجود عنصر شور و شادی و سرور که نماد آزادی و آزادگی به شمار می‌رود.

آیین‌ها هر چقدر هم کهن و تاریخی باشند، متاثر از بستر اجتماعی کنونی خود هستند. این جشن، از یک جشن در گستره تاریخ کشاورزی با تغییر و تحولات اجتماعی به جشن همبستگی تبدیل شد. به نظر هابرماس، در حوزه عمومی انسان‌ها  نه به‌طور جداگانه که مشترک عمل می‌کنند. از آنجا که جامعه مدرن مبتنی بر ساختارهای انباشتگی و جدایی نقش‌ها در قلمروهای گوناگون است، تضاد منافع بر کنترل املاک، تصمیم‌ها و معانی وجود دارد که می‌تواند به مبارزات اجتماعی منجر شود.

این فضای اجتماعی که او بدان اشاره می‌کند، در مدت نوروز از حوزه عمومی به درون خانه‌ها و به دیدوبازدیدهای خانوادگی تقلیل یافته است. کنش‌های جمعی نوروزی می‌توانند برای حکومت‌های استبدادی به ویژه در دورانی که با تحول طبیعت، خواهان دگرگونی‌های اجتماعی نیز هستند، خطرناک باشد. به ویژه آن که امروز شرایط اجتماعی و نارضایتی گروه‌های مختلف بازنشستگان، معلمان، کارگران، دانشجویان و زنان که خواهان تغییر شرایط موجود هستند، همراه با بن‌مایه نوروز که دگرگونی طبیعت است، می‌تواند برای حکومت بحرانی  شود. هر چند دو سال است که کرونا به یاری دیکتاتورها آمده و فضای عمومی خالی‌تر از گذشته شده است.

پرسش‌های کلیدی این نوشته این‌ها است: چرا هم در صدر اسلام و هم در پساانقلاب ۵۷، حکومت‌ها در جایگزینی عید قربان و عید فطر به جای نوروز تلاش داشتند؟ چرا پس از ناکامی، سعی در اسلامی کردن نوروز کردند؟ چرا با آیین‌های نوروزی مثل چهارشنبه‌سوری برخورد امنیتی و پلیسی می‌شود؟

سرچشمه نوروز

برعکس تصور عمومی، نوروز، آیینی دینی و زرتشتی نیست. در هیچ جا در اوستا سخنی از نوروز به میان نیامده است. تنها در متن‌های پهلوی میانه از این جشن‌ها یاد شده است. آرتور کریستن‌سن، ایرانشناس دانمارکی، سرچشمه نوروز را در بابِل عصر حمورابی می‌داند که در آغاز بهار به مدت ۱۲ روز در پرستشگاه مردوک، خدای باروری و آفرینش برگزار شد. پس از فتح بابِل به دست کورش در سال ۵۳۹ پیشامیلاد، برای دلجویی از بابِلیان، این جشن در روز اول بهار در فضای عمومی با حضور کاهنان و شهروندان برگزار شد. بر اساس سنگ‌نوشته‌های بیستون، سال نو ایرانیان باستان با پاییز شروع می‌شد. به گفته مهرداد بهار (۱۹۹۴-۱۹۲۹) پژوهشگر، جشن نورز پیش از هخامنشیان در میان بومیان ایران رواج داشته است.  بنابراین آیین‌های نوروزی در گستره وسیعی بین چین و یونان که فلات ایران را تشکیل می‌داد، برپا می‌شد و در چنین گستره جغرافیایی نیز کثرت‌گرایی نوروزی روی می‌دهد.

پاسخ یورش به آیین‌ها و تلاش در اسلامی کردن نوروز

پس از یورش اعراب، برای جانشینی اعیاد اسلامی به جای نوروز بسیار تلاش شد. قطب‌االدین راوندی، متکلم قرن ششم هجری، در کتاب لب‌الباب از قول پیامبر اسلام چنین نوشته است: من دو روز عید فطر و قربان را جانشین عید نوروز و مهرگان کردم. ابن شهرآشوب (۱۱۹۳-۱۰۹۶) فقیه شیعه، هم از قول امام هفتم گفته است که نوروز سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرد و بر ما مباد آن که زنده کنیم آنچه اسلام به محو آن حکم داده است.

در تاریخ طبری هم از صدر اسلام نقل شده که مردم از آداب نوروزی باز داشته شدند و به دلیل آب‌پاشی و افروختن آتش، به زندان افتادند اما کاری‌ترین ضربه را محمد غزالی (۱۱۱۱-۱۰۵۸ میلادی) فقیه شیعه، بر پیکره این آیین‌ها فرود آورد و در کتاب کیمیای سعادت خود نوشت: «اظهار شعار گبران حرام است… نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام از آن نبرد…»

در عمل اما اعیاد مذهبی مثل غدیر، فطر و قربان هرگز به گستردگی و استقبال نوروز برگزار نشدند.

این مقاومت عمومی سبب شد تا حاکمان اسلامی در عمل به اسلامی کردن و از آن خود ساختن نوروز متوسل شوند. باقر مجلسی (۱۰۷۷-۱۰۰۶ شمسی) در بحارالانوار گفته است که جبرئیل در نوروز بر پیامبر نازل شد و در چنین روزی پیامبر علی را بر دوش خود حمل کرد تا بت‌های قریش را سرنگون کند!

نوروز حتی در دوران خلفای اموی و عباسی (شش قرن اول پس از حمله اعراب به ایران) هم به‌ طور کلی از بین نرفت و بالاخره پس از روی کار آمدن حکومت‌های مستقل صفاریان و سامانیان، اجرای سنت‌های ایرانی نوروز، دوباره احیا شد. با روی کار آمدن صفویه و رسمیت یافتن شیعه، این اعیاد درباری‌تر و مذهبی‌تر شدند. 

تلاش‌های روحانیون در پساانقلاب ۵۷ برای حذف این آیین دیرپا ادامه داشت. ابوالقاسم خزعلی گفته بود: «امیدواریم عید غدیر جای نوروز را بگیرد.» در دوران معاصر هم محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین، برای اسلامی کردن نوروز ادعا کرد که نوروز، روز آماده شدن برای تحقق حاکمیت الهی بر جهان است!

نوروز و تقویم جلالی

عمر خیام (۱۱۳۱-۱۰۴۸ میلادی)، ستاره‌شناس ایرانی دوران سلجوقیان، ماموریت یافت تا در گاه‌شمار جلالی، نوروز را در شروع بهار و اول سال نو ثابت نگاه دارد. بنابراین هر چهار یا پنج سال یک‌بار، تعداد روزهای سال به جای ۳۶۵، ۳۶۶ روز در نظر گرفته شد.

اتفاق دیگری که در سال ۲۰۱۰ به همت دوستداران نوروز و برای تداوم آن انجام شد، تصویب ۲۱ ماه مارس برابر با اول فروردین در مجمع عمومی سازمان ملل به‌عنوان روز جهانی نوروز بود.

آیین‌های نوروز در سرزمین‌های گوناگون

ویژگی آیین‌های نوروزی به دلیل برپایی آن در سرزمین‌های گوناگون نوعی کثرت‌گرایی را در پیوند با این آیین به وجود آورده است. برای نمونه، در افغانستان شهروندان سفره را با هفت میوه آذین می‌کنند در حالی که در ایران هفت‌سین می‌چینند. در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، با این که نوروز را به‌عنوان فرا رسیدن بهار جشن می‌گیرند، ولی نوروز، آغاز سال نیست و در آن کشورها تقویم میلادی رایج است.

در مناطقی که نوروز ممنوع بود، شهروندان آن را پنهانی برگزار می‌کردند و نام‌های دیگری بر آن می‌گذاشتند؛ مثلا در تاجیکستان به آن جشن لاله می‌گفتند. در افغانستان دوران طالبان هم این جشن ممنوع بود.

در سال ۱۹۹۲ میلادی و در زمان برگزاری نوروز، ۷۰ تن از کردها در درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه کشته شدند. تا سال ۲۰۰۰ میلادی در این کشور، برپایی جشن نوروز غیرقانونی بود. امروز دولت ترکیه نوروز را به‌عنوان بهار ترکی جشن می‌گیرد.

کردهای نقاط مختلف جهان آیین‌های نوروز را به‌عنوان یک جشن هویتی برگزار می‌کنند. در کشورهایی مثل تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان نوروز شبیه به آیین‌های ایران باستان اجرا می‌شود. در این کشورها امروز با پشتیبانی دولت‌ها این جشن‌ها برای شکل‌گیری ارتباطات اجتماعی برپا می‌شود و به نوعی هویت جمعی تبدیل شده است.

نگاه پلیسی و امنیتی به آیین‌های نوروزی

در چهار دهه اخیر، حکومت اسلامی به شدت کمر به حذف آیین‌های ایرانی از جمله چهارشنبه‌سوری بسته است. سرکوب آیین‌ها در نهایت، تخریب فرهنگی است اما این برخورد پلیسی و امنیتی، با مقاومت جوانان روبه رو شد. بی‌دلیل نیست که چهارشنبه‌سوری به جای جشن و شادی و سرور، به میدان جنگ با انفجار نیترات‌ها شبیه شده است. تنها در چهارشنبه‌سوری ۱۳۹۹ ده‌ها نفر کشته و بسیاری زخمی شدند.

این تجربه در کشورهای دیگر که این سنن را در رسانه‌ها گرامی داشته و در فضاهای عمومی برپا می‌شود، به‌کلی متفاوت است. در هندوستان در جشن دیوالی که شبیه چهارشنبه‌سوری است، ترقه بازی و فشفشه زدن و آتش‌بازی متداول است و با استاندارهای لازم عرضه و با نظارت برگزار می‌شود و کسی صدمه نمی‌بیند. در برپایی آن با شهروندان همدلی وجود دارد. جمهوری اسلامی با بگیروببند، تداوم تخریب فرهنگی و سرکوب شادی و شعف که درنهایت نماد آزادی و آزادگی است را سبب شده است.

ناکامی حکومت اسلامی با پرداخت هزینه‌های گزاف به جای گسترش شادمانی، فرهنگ چهارشنبه‌سوری را به‌عنوان یک تهدید می‌نگرد. به عقیده هابرماس، آنچه برای جامعه مدرن سازنده است، جداسازی حوزه‌ها و نقش‌ها نیست، بلکه ایجاد ساختارهای قدرت است که در آن نقش‌ها توسط روابط قدرت تشکیل می‌شوند. قدرت بازیگران به آن‌ها امکان می‌دهد ساختارها را کنترل کنند و بر فرایندها و تصمیم‌گیری‌ها به نفع خود تاثیر بگذارند. به حاشیه راندن و حذف آیین‌های نوروزی مثل آب‌پاشی و آتش‌بازی یکی از این فرایندهای کنترل و اعمال قدرت است. به همین دلیل جمهوری اسلامی می‌کوشد فضای عمومی برای این آیین‌ها را حذف کند تا بتواند بر روابط قدرت تسلط مدام داشته باشد.