سه ماه از «عملیات چکش نیمهشب» گذشته است، عملیاتی که هفت بمبافکن بی–۲ آمریکایی ۱۴ بمب سنگرشکن ۱۴ تنی را روی تاسیسات غنیسازی هستهای ایران فروریختند.
اما اورانیوم با غلظت بالایی که هدف اصلی این عملیات بود، کجاست؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در ۲۱ ژوئن با شعف اعلام کرد «تاسیسات کلیدی غنیسازی هستهای ایران کاملا نابود شده است» و این حمله را «موفقیت نظامی شگفتانگیز» توصیف کرد. اما واقعیت این است که مواد لازم برای ساخت سلاح هستهای همچنان مفقود است. جمهوری اسلامی ایران ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غلظت بالا داشت که برای ساخت ۹ یا ۱۰ بمب اتم کافی بود و احتمالا در جای امنی پنهان شده است.
ایران حدود ۸۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با غلظت ۳.۶۷ درصد دارد، سطحی برای استفاده در نیروگاههای هستهای معمول است. در سال ۲۰۱۵، ایران توافقنامهای بینالمللی امضا کرد که از این سطح فراتر نرود. ترامپ سه سال بعد بهطور یکجانبه آمریکا را از این توافق خارج کرد.
تحریمهای آمریکا چه اثری بر ایران گذاشت؟
ترامپ در سال ۲۰۱۸ تحریمها را دوباره اعمال کرد، از جمله تحریمهای ثانویهای که دیگر کشورها را نیز مجبور به قطع تجارت با ایران میکرد. اقتصاد ایران کوچک شد، تحمل عمومی در برابر رژیم نیز کاهش پیدا کرد و جمهوری اسلامی با بیقراری بهدنبال راهی برای اعمال فشار متقابل بر کشورهایی بود که ایران را مقابل ترامپ رها کرده بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از آنجا که ایران نمیتوانست صرف بازگشت به تعهداتش دیگر طرفها را به توافق بازگرداند، شاید میتوانست با ترساندن آنها پایان تحریمها را رقم بزند. از سال ۲۰۲۱، جمهوری اسلامی شروع به غنیسازی اورانیوم فراتر از حد مجاز ۳.۶۷ درصد کرد. آنها تصور میکردند فقط «پیام میفرستند». جمهوری اسلامی فقط چند صد کیلو اورانیوم غنی میکرد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطلع میکرد: ۵ درصد، ۲۰ درصد، ۶۰ درصد.
این آشکارا نوعی باجگیری بود، نه شتاب برای دستیابی به سلاح هستهای. اما این تصور ایجاد شد که ایران واقعا در پی ساخت سلاح هستهای است.
بمبافکنهای آمریکایی حمله کردند و جنگندههای اسرائیلی نیز وارد عمل شدند. بیشتر سانتریفیوژهای ایران، قلب فرایند غنیسازی، نابود شدند.
اکنون اورانیوم کجاست؟
آن ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غلظت بالا که جمهوری اسلامی برای بلوف تولید کرده بود، نابود نشد و پیش از حملات آمریکا به مکانی دیگر منتقل شد. بخشی که تازه از سانتریفیوژها خارج شده بود در عمق ۵۰ تا ۸۰ متری زمین در فردو یا نطنز قرار داشت. بخش اعظم در اصفهان در تونلهای کمعمقتر ذخیره میشد. اما همه اینها بهراحتی قابلانتقال بود.
هشت روز بین نخستین حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران (که آسیبی به اورانیوم با غلظت بالا وارد نمیکرد) و حملات آمریکا در ۲۲ ژوئن فاصله بود. در این مدت، ترامپ با سیلی از پستهای رسانههای اجتماعی رهبر جمهوری اسلامی را تهدید میکرد و خواستار «تسلیم بیقیدوشرط» ایران بود. جمهوری اسلامی نشانههای هشدارآمیز کافی داشت.
اورانیوم غنیشده در محفظههایی به اندازه کپسول غواصی نگهداری میشود، بنابراین حمل آن آسان است و کل ۴۰۸ کیلوگرم را میتوان بهسرعت در چند کامیون کوچک بارگیری کرد. پنهان کردن آنها در گاراژهای مختلف در سراسر کشور ساده بود.
اگر دیوانه باشید، میتوانید ساخت بمب هستهای را آغاز کنید. میتوان اورانیوم با غلظت بالا را بدون غنیسازی بیشتر به دو بمب بزرگ و سنگین تبدیل کرد (اورانیوم ۶۰ درصدی نیز در صورت لزوم کافی است). اگر سانتریفیوژهایی باقی مانده باشد و غلظت به ۹۰ درصد برسد، میتواند ۹ یا ۱۰ بمب بهتر و کوچکتر ساخت.
پس چرا جمهوری اسلامی تاکنون چنین کاری نکرده است؟ زیرا میداند اسرائیل صدها و آمریکا هزاران سلاح هستهای دارند.
* گوین دایر نویسنده کتابهای «مداخله زمین: ایدههایی نجاتبخش از مهندسان اقلیمی جهان» و «کوتاهترین تاریخ جنگ» است.
ترجمه از سالتوایر