ما را به آب دیده شب و روز ماجراست

اشک چیست و چرا اشک می ریزیم؟

اشک، نمایانگر بخش مثبتی از هویت ما است-AFP

به عنوان پسری که از گریستن روگردان نیست، با قطرات عرق بعد از تمرین ورزشی روی گردنم و بطری آبجو در یک دست و پیچ‌ گوشتی‌ای در دست دیگر، به شکل نامنتظره‌ای احساس مردانگی به من دست داد.

چطور است که ۳۰ ثانیه از یک مستند تلویزیونی که در آن گربه‌ای با یک سگ پیر کور دوست می‌شود، باعث چنین «احساس مرطوبی» در چشمانم شده و ناگهان پیش از آن که کوچکترین نیروی برای کنترل آن داشته باشم، اشک از چشمانم جاری می‌شود؟

گریه کردن، چه از آن خوش‌تان بیاید چه نه، بخشی از مجموعه دارایی‌های احساسی ما انسان‌ها است. البته که قطعا در این کار زنان از مردان بهتر هستند، و نسبت گریه‌های آنان در سال به ترتیب ۵۰ و ۱۰ بار است.

این قضیه باعث طرح این سوال می‌شود که (بنمایه‌های فیزیکی) گریستن چگونه کار می‌کند و چه چیزی باعث تحریک غده‌های اشک‌ساز ما، چه در زمان ناراحتی و چه هنگام خوشحالی، می‌شود؟ دستمال کاغذی خود را آماده کنید که این هفته فقط درباره اشک است.

گریه کردن از نظر علمی می‌‌تواند به اشک ریختن در واکنش به حالتی احساساتی تعریف شود که خیلی متفاوت از «آبریزش چشمی» است که عبارت است از اشک ریختن غیراحساساتی. با این حال، سیتسم لوله‌هایی که باعث ایجاد و انتقال اشک می‌شوند در هر دو مورد یکسان است.

پس پیش از آن که شما را با ذکر این واقعیت که بیشتر از یک نوع اشک داریم به حیرت اندازم، بیایید درباره دلیل علمی تولید اشک صحبت کنیم و ببینیم چگونه با مرکز احساسات در مغز در ارتباط است. برای انجام این کار باید از مثالی دیرینه استفاده کرد: قطع رابطه عاشقانه.

زار زار گریه می‌کنید و با لب‌هایی لرزان می‌گویید: «یعنی چی که همه‌چیز بین ما تمام شده؟»

وقتی به «آغاز پایان» یک رابطه عاشقانه می‌رسیم، ممکن است تولید اشک شروع شود. تمام این به سیستم اشکی بدن مربوط می‌شود (می‌توانید به عنوان منبع ذخیره آب شهر در داخل بدن خود به آن نگاه کنید) که درست بالای چشم قرار دارد. این هم یک سیستم ترشحی است که اشک تولید می‌کند، و هم سیستمی تخلیه کننده است که باعث خشک شدن چشم می‌شود.

وقتی یک قطره اشک از غده اشکی، که بین حدقه چشم و پلک قرار دارد، تولید می‌شود، خودبه‌خود پلک می‌زنیم و باعث پخش این اشک در تمام سطح چشم خود می‌شویم. سرنوشت این اشک دو گونه خواهد بود: می‌تواند از طریق حفره اشکی خارج شود، درست مانند سوراخ سینک آشپزخانه، یا در نهایت در بینی کاملا خشک شود. (به همین خاطر وقتی گریه می‌کنید، آب بینی هم راه می‌افتد.)

البته که در هنگام پایان رابطه‌ای عاشقانه، آدم زار زار می‌زند و سیستم خشک کردن اشک‌ها هم توان مقابله با میزان آن را نخواهد داشت. مایعات اضافه از پلک‌ها بیرون می‌لغزند و از گونه‌ها سرازیر می‌شوند، تا شریک عاطفی سابق آدم شاهدشان باشد و او هم احساس خیلی بدی پیدا کند.

بدن انسان نمونه‌ای از مهندسی بی‌نظیر است و به همین خاطر فقط یک نوع اشک تولید نمی‌کنیم، بلکه سه نوع اشک متفاوت وجود دارد: اشک‌های پایه‌ای، واکنشی و احساساتی. اشک‌های پایه‌ای را من معمولا «اشک‌های کارگر» توصیف می‌کنم که باعث مرطوب و لغزنده ماندن قرنیه (بخش شفاف روی چشم) می‌شوند تا چشم خشک نشود. بعد، اشک‌های واکنشی را داریم که باعث تمیز کردن چشم از هرگونه عامل یا ذره خارجی می‌شود (پیاز مثال دیرین این مورد است)، و در نهایت، موردی که همه ما خوب از آن آگاه هستیم و در قضیه قطع ارتباط عاشقانه از آن حرف زدیم: اشک احساساتی یا «گریه» کردن. این‌ها اشک‌هایی هستند که در واکنش به احساساتی شدید، مانند اضطراب، لذت، خشم، ناراحتی، رنج، و حتی درد فیزیکی، تولید می‌شوند. اشک‌های احساساتی حتی حاوی یک مسکن طبیعی هستند که لوسین انکفالین نام دارد و احتمالا به خاطر ترشح آن است که بعد از گریه‌ای مفصل، حس آرام‌تر شدن به آدم دست می‌دهد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به اینجا رسیده‌ایم که سیل اشک روی عکس‌های قدیمی‌. ما و شریک عاطفی سابق‌مان جاری است. ترانه محبوب‌مان هم در پس‌زمینه هی تکرار می‌شود. اما سیستم اشک‌ریزی درون بدن ما چگونه با این احساسات مرتبط است؟ خب، بخشی از مغز به نام دستگاه کناره‌ای وجود دارد که وظیفه ویژه‌اش رسیدگی به احساسات انسان است (به ویژه بخشی از آن که هیپوتالاموس نام دارد) و این دستگاه با ناقلان عصبی، به کل نظام عصبی بدن متصل است (ما هیچ کنترلی روی این بخش نداریم.) این دستگاه از طریق ناقلی عصبی به نام استیل کولین که یک مولکول خیلی ریز است که باعث تحریک ساخت اشک می‌شود، میزانی کنترل روی نظام اشک‌ساز بدن دارد. خلاصه کنیم، واکنش احساساتی ما به قطع رابطه عاشقانه باعث تحریک نظام عصبی بدن می‌شود و به نوبه خود، دستور ترشح اشک را به غده اشکی ارسال می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اما هدف و فایده این فرآیند چیست؟ آیا چنان که برخی می‌گوید، صرفا واکنش ساده بدن به یک محرک است، یا فرآیند بدوی پیچیده‌تری برای درخواست غیرلفظی و ضمنی کمک و حمایت از سوی دیگران، هنگام نیاز است؟ بعضی از روان‌شناسان معتقدند که دلیل احساس خوب بعد از گریستن، به دلیل این تاثیر اجتماعی آن است که باعث تقویت روابط با افرادی می‌شود که آنان نیز چنین تجربه‌ای داشته‌اند‌ یا امیدی به دریافت کمک از جمع ندارند. چقدر شاهد نمایش چنین قضیه‌ای در فیلم‌های هالیوودی بوده‌ایم؛ وقتی دوستان و آشنایان‌مان برای مرگ قهرمان فیلم زار می‌زنند؟

گریستن حتی می‌تواند به انواع مکانی و زمانی تقسیم شود: نوع اول وقتی است که به خاطر تمایل به بودن در جایی، برفرض خانه، گریه می‌کنیم، و مورد دوم زمانی است که با مرور گذشته یا تفکر درباره آینده (مانند هفته سالگرد رابطه‌ با فردی که حالا دیگر فقط «شریک عاطفی سابق» است) و تحریک احساسی خاص، به گریه می‌افتیم. یک تحقیق حتی اظهار می‌دارد که نقش فرگشتی گریستن به معنی نمایش آسیب‌پذیری فرد یا تسلیم در برابر فرد مهاجم است. احتمالا اگر می‌توانستیم قطع رابطه عاشقانه خود را پیش‌بینی کنیم، ممکن بود با اشک‌های خود زودتر به پیشواز آن می‌رفتیم یا حتی جلو وقوع آن را می‌گرفتیم.

نکته جالب درباره گریستن این است که فقط باعث خیس شدن چهره یا تبدیل سرمه غیرضدآب به آرایش صورت جنگجویان نمی‌شود، بلکه در واقع مجموعه‌ای از تاثیرات دیگر نیز دارد: ضربان قلب افزایش می‌یابد، عرق می‌کنیم، نفس کشیدن آهسته می‌شود، و ممکن است احساس کنیم غده‌ای در گلو گیر کرده است که همچنین با نام «احساس گلوبوس» شناخته می‌شود. تمام این‌ها در نتیجه سیستم عصبی دلسوز ما انجام می‌شود (همان سیستم «مبارزه یا فرار») که به قطع ارتباط عاطفی واکنش نشان می‌دهد و هر قطره اشک، به خاطر همین همدردی تولید می‌شود.

پیش از آن که این مطلب را به پایان ببریم، می‌خواستم نکته‌ جالبی هم درباره منشا «اشک تمساح» بگویم. با این اشک‌ها آشنا هستیم؛ همان اشک‌های غیرواقعی و کاذبی که گه‌گاه مردم از خود به نمایش می‌گذارند، مانند افراد مشهور ردیف آخری که دوباره از اتهامی در دادگاه مبری شده‌اند. این اصطلاح ریشه در یونان باستان دارد و اشاره به این باور دارد که گویا تمساح برای فریب شکار خود، تظاهر به اشک ریختن می‌کند. به نظر من که تمساح برای این کار حیوان زرنگی است.

وقتی به کسانی می‌رسیم که تازه به این دنیا پا گذاشته‌اند، نیز باید گفت کودکان از گریه، فرای ابزاری برای ابراز احساسات خود استفاده می‌کنند و از آن به عنوان گونه‌ای از ارتباط برقرار کردن با افراد بزرگ‌تر بهره می‌جویند. بالاخره آن‌ها در نحوه بروز نیازهای خود بسیار محدود هستند. ممکن است برای‌تان نامنتظره باشد (برای من که قطعا بود) که بدانید سه نوع مختلف از گریه کردن کودکان وجود دارد: گریه‌کردن معمولی، گریستن از خشم، و گریستن به دلیل درد.

پس اکنون دیگر می‌دانیم که جز آن قضیه قطع ارتباط عاشقانه، چرا فیلم‌های اشک‌آور، دوستی که با جوک‌های خود باعث اشک ریختن آدم از خنده می‌شود، یا عکسی تازه پیدا شده از پدربزرگ یا مادربزرگی از دست رفته است، باعث ترشح اشک در چشمان‌مان می‌شود.

اشک، نمایانگر بخش مثبتی از هویت ما است. نه تنها نمایانگر عمیق‌ترین احساسات ما در ارتباطات با دنیای خود، در گذشته، حال و آینده است، بلکه همچنین به ما اجازه می‌دهد که آشکارا این واقعیت را جشن بگیریم. همچنین، از نظر علمی ثابت شده است که اشک ریختن باعث بهتر شدن حال انسان می‌شود. پس در آینده اشک‌های خود را با افتخار بریزید.

اما اگر نگران هستید که بیش از حد، خیلی سریع یا بدون دلیل گریه می‌کنید، یا هرگونه نگرانی دیگری درباره حال خود دارید، دکترتان همیشه خوشحال خواهد شد که در این باره با شما گپی بزند. خب، اشکم در آمد، دستمالم کو؟

دکتر نیک نایت دکتری تازه‌مستقر در لندن است که مدرک دکترا در رشته عملکرد انسان دارد. بلاگ او درباره زندگی به عنوان یک دکتر در اینجا قابل دسترسی است.

© The Independent

بیشتر از زندگی