روایت قتل‌های سیاسی برون‌مرزی و فعالیت «فرنگی کارها»

پیامی روشن برای افرادی که پای سفره منافع اقتصادی حاصل‌شده از تحریم‌های ایران نشسته‌اند

تصویری از جسد قاضی منصوری - Inquam Photos/Octav Ganea 

غلامرضا منصوری، تنها چند روز پس ‌از آن که عنوان کرد برای رسیدگی به اتهاماتش به ایران بازخواهد گشت، براثر سقوط از ارتفاع در رومانی درگذشت.

بیست و یک سال پیش نیز در همین روز، مرگ سعید امامی، متهم اصلی پرونده معروف به «قتل‌های زنجیره‌ای» در ایران، اعلام شد.

در سال ۱۳۷۸، پس از افشا شدن این موضوع که مجریان قتل‌های سازمان‌دهی شده نویسندگان و روشنفکران و فعالان سیاسی ایران در دهه هفتاد شمسی از کارکنان وزارت اطلاعات بوده‌اند، محمد خاتمی بلافاصله دری نجف‌آبادی، وزیر اطلاعات وقت را برکنار و علی یونسی را جایگزین او کرد.

 وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای بی‌سابقه در دی‌ماه ۷۷ مسئولیت این اقدام را بر عهده گرفت و اعلام کرد که عاملان قتل‌ها «معدودی از همکاران کج‌اندیش و خودسر» بوده‌اند که «آلت دست عوامل پنهان و مطامع بیگانگان شده‌اند.»

مرگ مشکوک سعید امامی تحت بازداشت و ادعای «خودکشی بر اثر مصرف داروی نظافت»، این باور را در میان افکار عمومی رواج داد که سعید امامی کشته ‌شده است تا آمران اصلی قتل‌های زنجیره‌ای،  مخصوصاً عوامل مرگ‌های مشکوک سیاسی در خارج از کشور که در آن سال‌ها در بین فعالین سیاسی به «فرنگی‌کارها» معروف بودند، معرفی نشوند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران، خصوصا در زمان ریاست جمهوری علی ‌اکبر رفسنجانی، تعدادی از مشهورترین مخالفان جمهوری اسلامی ایران در خارج از مرزهای کشور و مخصوصاً در کشورهای اروپایی، به شیوه‌های نسبتا مشابه به قتل رسیدند. ازجمله آنان، شاپور بختیار، نخست‌وزیر پیشین ایران، بود که در حالی در پاریس به قتل رسید که تحت حفاظت پلیس فرانسه بود. از دیگر مقتولان سیاسی می‌توان صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی، عبدالرحمن قاسملو و فریدون فرخزاد را برشمرد.

نحوه مرگ دلخراش شاهپور بختیار و منشی او، سروش کتیبه، و موارد مشهود دیگری از جمله به رگبار بسته شدن رهبران گروه‌های مخالف کُرد در رستوران میکونوس، باعث شد که این باور در میان بعضی از فعالان سیاسی در خارج از کشور شکل گیرد که مقامات امنیتی ای بسا در اروپا دست جمهوری اسلامی ایران را در این کشتارها باز گذاشته‌اند و یا در عمل تلاش زیادی برای ممانعت از آن‌ها به عمل نمی‌آورند.

لادن برومند، فرزند عبدالرحمان برومند، از مقتولان سیاسی در خارج از ایران، می‌گوید: «آخرین باری که (شاپور بختیار) را دیدم، با تلخی و تأسف گفت که به دنبال مذاکرات بین فرانسه و جمهوری اسلامی ایران، از او خواسته ‌شده است که هنگام سفر رفسنجانی به پاریس، فرانسه را ترک کند.»

باور مخالفان جمهوری اسلامی ایران در اروپا این بود که این «فرنگی کارها» با کمک عوامل دیپلماتیک وارد کشورهای اروپایی می‌شوند و پس از پایان مأموریت و «کاردی» کردن هدف موردنظر، به‌سرعت آن کشور را ترک کرده و به ایران بازمی‌گردند.

هرچند این ادعا هنوز در دادگاهی به اثبات نرسیده است، اما هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری وقت ایران، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت، علی‌اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت، و سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، متهم به دخالت ماجرای میکونوس شده‌اند و هنوز هم تحت تعقیب پلیس اینترپل هستند.

پس از برملا شدن پرونده قتل‌های زنجیره‌ای و دستگیری عوامل آن و مرگ سعید امامی و در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، این‌طور به نظر می‌آمد که سیاست‌های برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران به سمتی رفته است که دیگر حاضر به تکرار ماجراجویی‌های مشابه قتل‌های سیاسی نیست.

اما مرگ سعید کریمیان در استانبول، دوباره نام فرنگی کارها را روی زبان انداخت. به رگبار بسته شدن خودرو مدیر شبکه تلویزیونی «جم تی‌وی» در شهر استانبول، به مرگ او و شریکش منجر شد. کریمیان در ماه‌های آخر زندگی تحت‌فشار نیروهای امنیتی ایران بود و مدتی نیز به علت فشارهای وارده بر خانواده‌اش، فعالیت «جم تی‌وی» را متوقف کرده بود.

مسعود مولوی نیز که در سال ۹۸ در استانبول به قتل رسید، گرداننده کانال افشاگر «جعبه سیاه» در تلگرام بود. به گزارش رویترز، مقامات رسمی و امنیتی ترکیه گفته‌اند که بر اساس تحقیقات، دو دیپلمات ایرانی در این قتل دست داشته‌اند و کنسولگری ایران در ترکیه محل فرماندهی عملیات بوده است.

غلامرضا منصوری نه‌تنها از مخالفان حکومت ایران نبود، بلکه در آخرین پیامش، بر وفاداری‌اش به نظام تأکید کرده بود و بنا بر گفته مقامات رسمی، آماده بازگشت به ایران بود.

مرگ او فارغ از این که خودکشی باشد یا قتل، پیام روشنی برای باقی افرادی دارد که پای سفره پروپیمان منافع اقتصادی حاصل‌شده از تحریم‌های ایران، اختلاس‌ها و پرونده‌های فساد مالی در ایران، نشسته‌اند. همچون سعید امامی، پای منافع نظام که در میان باشد، «کارد دسته خودش را هم خواهد برید.»

بیشتر از