کمک‌های حکومتی و دولتی به مردم ایران در دوران کرونا: تقریبا هیچ

قدرتمندترین و ثروتمندترین نهادها غایبان صحنه کمک‌رسانی در بحران کرونا بوده‌اند

علی ربیعی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران، در مورد کمک‌های نهادها (غیر از کمک قوه مجریه) به مردم در دوران شیوع کرونا می‌گوید: «تاکنون بیش از هزار میلیارد تومان توسط نهادهایی نظیر ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، بسیج و سپاه پاسداران و شهرداری‌ها برای مقابله با کرونا و کمک به اقشار آسیب‌دیده تامین شده است.» (الف. ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹) 

او برای پررنگ کردن کمک‌های نهادهای تحت نظر رهبر، اولا شهرداری را در کنار آن نهادها قرار می‌دهد بدون آن که سهم هر یک را تفکیک کند، و دوم آن که مقابله با کرونا را با کمک به اقشار آسیب‌دیده روی هم می‌ریزد تا نشود این دو را از هم تفکیک کرد. این گونه اظهار نظرها موضوعات را مبهم می‌گذارد تا مقامات بتوانند برای هر دو جهت اعتبار کسب کنند. با همه این مشکلات، رقم فوق به اندازه ۶۲ میلیون دلار است که در یک کشور ۸۳ میلیونی، می‌شود به طور متوسط ۷۳ سنت برای هر نفر. 

پرسش آن است که واقعا و به تفکیک نهادهای مختلف عمومی (دستگاه‌های تحت نظر رهبر، قوه مجریه و شهرداری‌ها) در دوران بحران شیوع کرونا، چقدر به مردمی که از آنها خواسته شد در خانه بمانند (بدون آن که خود نقش و قدرت انتخابی در این خانه‌نشینی داشته باشند) کمک کرده‌اند؟ 

حمایت دولتی

دولت در دو ماهی و اندی که از اعلام بحران در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ می‌گذرد، هیچ برنامه حمایتی روشنی (غیر از حرف‌های تهی) برای اقشاری که در این ماجرا آسیب می‌بینند، عرضه نکرده است. دولت هیچگاه به تفکیک، آمار افراد بیکار شده به واسطه شیوع کرونا را هفته به هفته اعلام نکرد تا از زیر بار مسئولیت در برابر آن شانه خالی کند. 

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با انتشار گزارشی مقدماتی از آثار شیوع کرونا بر اقتصاد ایران اعلام کرد که این بحران باعث خواهد شد تا «دست کم ۵۴ رسته فعالیت با حدود یک میلیون کارگاه کوچک و بزرگ (از یک نفره تا چند صد نفره) و دست کم ۴.۸ میلیون کارکن یعنی حدود ۲۰ درصد از شاغلان، با کاهش شدید سطح فعالیت، تعطیلی و بیکاری» مواجه شوند. 

بنا به گفته هوشیار فقیهی، معاون اقتصادی و برنامه‌ریزی اتاق اصناف ایران، «در مجموع بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار شغل تحت تاثیر این همه‌گیری هستند... احتمال بیکاری یک میلیون و ۶۰۰ هزار شاغل در واحدهای صنفی وجود دارد.»

دولت جمهوری اسلامی ایران غیر از یک بسته حمایتی بسیار کم‌ارزش (۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان در ماه برای چهار ماه برای ۳ میلیون ایرانی، که حدود ۵۰ تا ۱۵۰ دلار خواهد شد) و تعدادی وعده توخالی (یارانه کرونا) هیچ اقدامی برای تامین میلیون‌ها نفری که روزمزد بوده‌اند و درآمد خود را از دست داده‌اند، انجام نداده است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کل پرداخت دولت به ستاد ملی مقابله با کرونا تا ۲۴ اسفند ۹۸ حدود ۱۶۰۰ میلیارد تومان، یعنی حدود ۱۰۰ میلیون دلار بوده است (تابناک) که در برابر چنین بحرانی بسیار اندک است. مهلت سه ماهه برای تسویه بدهکاران بانکی توسط مجمع تشخیص مصلحت، دادن امتیازی بیشتر به اعضای قشر حاکم بود که بدهکاران اصلی هستند.

به نظر می‌آید که خزانه دولت برای این گونه کمک‌ها در شرایط قیمت نفت ۱۵ تا ۲۰ دلاری (در حالی که بودجه با نفت ۵۰ دلاری بسته شده است) و تحریم‌های نفتی، خالی است. 

به همین دلیل، دولت برای باز شدن اقتصاد حتی پیش از اطمینان‌یابی از عدم گسترش ویروس، اصرار داشت و با ادامه تعطیلی اصناف و مشاغل در کشور بعد از ۲۳ فروردین مخالفت کرد. 

به نوشته ایران اینترنشنال ۲۱ فروردین‌ ۱۳۹۹، گویا روحانی در جلسه‌ای که برای تصمیم‌گیری درباره وضعیت کشور در بحران کرونا تشکیل شده بود، گفته است: «اگر بین دو تا دو و نیم میلیون نفر جان خود را به علت ابتلا به کرونا از دست بدهند، ما به خاطر وضعیت اقتصادی و معیشت مردم نمی‌توانیم کشور را تعطیل کنیم... اگر مشاغل و اصناف را تعطیل کنیم، چند وقت دیگر با اعتراضات خیابانی ۳۰ میلیون گرسنه روبه‌رو خواهیم شد.»

بی‌توجهی به اقشار فقیر و بیکار در دوران شیوع کرونا را با حمایت بی‌دریغ جمهوری اسلامی ایران از حزب‌الله و خانواده‌های اعضای لشکرهای فاطمیون و زینبیون و حوثی‌ها مقایسه کنید تا متوجه عمق بی‌توجهی به نیازهای شهروندان ایرانی شوید؛ شهروندانی که حدود دو سوم آن‌ها حتی پیش از بحران کرونا زیر خط فقر زندگی می‌کردند. 

پرداخت‌های تا ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار دلاری حکومت ایران برای جبران خسارات همه خانه‌های لبنانی‌های شیعه بعد از جنگ سال ۲۰۰۶، نشان می‌دهد که شیعیان دیگر کشورها شهروند درجه اول ایران هستند. 

غیبت گربه‌های چاق

غایبان صحنه کمک‌رسانی در بحران کرونا، قدرتمندترین و ثروتمندترین نهادهای کشور بودند. همه به این نکته واقف هستند که در دوران بحران کرونا، حکومت روحانیون و بسیجیان را به خیابان‌ها و بیمارستان‌ها فرستاد تا نشان دهد که این دو گروه تنها گروه‌هایی هستند که غم مردم را می‌خورند و در صحنه حضور دارند. اما آنجا که قرار بود کمک واقعی و نه نمایشی به مردم بشود، نهادهای حکومتی غایب بودند. 

سه نهاد بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و ستاد اجرای فرمان امام، که تحت نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران هستند، ثروتمند‌ترین نهادهای حکومتی هستند و در بحران کرونا که به بیکاری میلیون‌ها نفر انجامید، غایب بودند. 

کمک‌هایی که این سه نهاد به مردم انجام دادند، درست مثل کمک‌های هر ساله ۲۰ میلیون تومانی خامنه‌ای به خانواده‌های تحت نظارت کمیته امداد (نه به هر خانواده، بلکه کل کمک وی)، حتی در حد پول خرد در جیب یک کارمند دولت یا معلم نبود.

بنیاد مستضعفان اعلام کرد که کارت هدیه یک میلیون تومانی به کول‌برها می‌دهد، درمجموع تا حد ۵ میلیارد تومان، که همه آن مساوی است با ۳۳۰ هزار دلار، که آن هم مساوی است با پول خرد توجیبی کسانی مثل رفیقدوست یا نعمت‌زاده (نسبت به درآمد و ثروت این بنیاد)؛ آستان قدس رضوی به فقرای حاشیه شهر مشهد یا خانواده‌های ضعیف در نقاط دیگر کمک‌هایی کرده است که هم‌ارز همان غذایی است که به زوار داده می‌شده است (و شاید کمتر، چون حرم امام هشتم شیعیان بسته شده است)، و ستاد اجرایی فرمان امام هم اعلام کرد که یک میلیون بسته غذایی توسط «بنیاد احسان» (تحت این ستاد) تأمین و میان آسیب‌دیدگان کرونا در سراسر کشور توزیع و اهدا خواهد شد.

ارزش ریالی هر بسته ۲۰۰ هزار تومان، و شامل اقلام غذایی مانند برنج، روغن، رب، ماکارانی و حبوبات است. این یعنی حدود ۲۰۰ میلیارد تومان که مساوی است با ۱۳ میلیون دلار که در مقایسه با اموال ۱۰۰ میلیارد دلاری ستاد و درآمد سالانه حدود ۶ تا ۱۰ میلیارد دلاری آن، نزدیک به صفر درصد است. این ارقام را به دلار تبدیل کرده‌ام، چون قیمت مواد غذایی در ایران غیر از نان، به قیمت دلار است و پول ایران هم بسیار بی‌ارزش شده است. ارقام ذکر شده، با رقم ۶۲ میلیون دلاری ربیعی نیز همخوانی ندارد. 

برداشت از صندوق ذخیره ارزی

خامنه‌ای پس از یازده روز، به درخواست دولت (بعد از حدود دو ماه از شروع شیوع کرونا) برای اختصاص یک میلیارد دلار پاسخ مثبت داد. این پول ظاهرا برای مقابله مستقیم با بیماری و خسارات سیل و زلزله هزینه خواهد شد (اگر از لبنان و سوریه و یمن و عراق سر در نیاورد) و کمکی در جیب شهروندان نخواهد ریخت. مشخص نیست چه حدی از این پول برای مقابله با بحران کرونا هزینه خواهد شد. خامنه‌ای به ذخایر ارزی محکم چسبیده است تا همچنان گروه‌های نیابتی را در شرایط تحریم در منطقه تامین کند. در واقع، این صندوق را باید «صندوق ذخیره ارزی سپاه قدس برای میلیشیای جمهوری اسلامی ایران» در منطقه خواند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه