فراتر و خطرناک‌تر از سخنان و مواضع عجیب و غریب و فریبکارانه مقامات جمهوری اسلامی ایران (مثل حضور اجنه یا تجویزهای مبتنی بر طب اسلامی) در دوران بحران کرونا، تصمیمات خطیر و نادرست آنهاست. اقدامات افراد، بیش از سخنان آنها اهمیت دارند. ذیلا به ده اقدام و تصمیم به یاد ماندنی حکومت در این دوره اشاره می‌کنم:

تداوم پروازها از چین

سعید نمکی روز جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ در نامه‌ای خطاب به مسعود نیلی، مشاور پیشین اقتصادی حسن روحانی، نوشت: «همان روزی که در اواخر دی ماه در کشور چین مورد بیماری اعلام شد، اینجانب تقاضای تشکیل جلسه اورژانسی و در روز تعطیل با حضور معاون اول محترم رئیس جمهور(ی) کردم تا پروازهای مستقیم از چین به کشورمان و بالعکس قطع شود.» بدین ترتیب، میان زمان درک خطر و اعلام عمومی آن در آخر بهمن، یک ماه فاصله بوده است. 

اکنون می‌دانیم که نشست اضطراری دولت ایران درباره شیوع ویروس کرونا، روز جمعه ۱۱ بهمن، با حضور مقام‌های وزارت‌های بهداشت،  امور خارجه، راه و شهرسازی، میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، اطلاعات و کشور، با ریاست اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری اسلامی ایران برگزار شد و پس از آن نشست، علی ربیعی، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران، از لغو موقت پروازهای مستقیم ایران به چین و بالعکس خبر داد و دلیل آن تصمیم را «اندیشیدن به تمهیدات بیشتر» اعلام کرد. اما پروازهای چین با وجود این تصمیم دیرهنگام، در هفته‌های بعد باز هم ادامه یافت. برخلاف ادعای حکومت جمهوری اسلامی ایران، پروازهای میان ایران و چین، علی‌رغم گسترش کرونا در کشور، لغو نشده بود و این پروازها همچنان ادامه داشت. شرکت هواپیمایی ماهان، از تاریخ ۱۲ بهمن تا ۱۵ اسفند ۱۳۹۸، دست‌کم ۳۴ پرواز داشت که ۱۸ پرواز از ایران به چین و ۱۶ پرواز از چین به ایران بود.

برگزاری مراسم همدلی با مردم چین در میدان آزادی

در حالی که اخبار شیوع ویروس کرونا در ایران از طریق مسافرت طلاب یا پیمانکاران چینی پنهان نگاه داشته می‌شد، در روز ۲۹ بهمن مراسمی در میدان آزادی با حضور سفیر چین و خبرنگاران رسانه‌های این کشور برای ابراز همدلی با مردم چین برگزار شد. در آن مراسم به گونه‌ای رفتار شد که گویی این ویروس در ایران وجود خارجی ندارد و دولت چین هم نقشی در شیوع آن نداشته است و مردم ایران نگران این بلیه در کشور دوست و و همپیمان خود هستند. در ماه بهمن، تاجران چینی مشغول خرید موجودی ماسک در ایران بودند.

توقف کار پزشکان بدون مرز

متوقف کردن فعالیت پزشکان بدون مرز که با تجهیزات کافی بیمارستانی (پس از کسب مجوز ورود) به اصفهان آمده بودند (پس از اتهام جاسوسی به آنها توسط مقامات و بوق‌های تبلیغاتی)، از شاهکارهای جمهوری اسلامی ایران و تیراندازی به خود بود. این کار در حالی انجام شد که بیماران در راهروها و روی زمین در بیمارستان‌ها جای داده می‌شدند و جمهوری اسلامی ایران با سر وصدا و مظلوم‌نمایی در پی کسب پول نقد از نهادهای بین‌المللی و رفع تحریم‌ها بود.

حشد‌الشعبی در قم

آوردن نیروهای حشد‌الشعبی به قم برای ضدعفونی کردن خیابان‌ها، در حالی انجام گرفت که میلیون‌ها جوان ایرانی بیکار هستند. این امر صرفا در جهت توجیه صرف هزینه در عراق برای این نیروها و خوشنام‌سازی تروریست‌های همکار سپاه قدس انجام گرفت. این نیروها را در دوران سیل نیز به خوزستان آوردند، در حالی که داوطلبان ایرانی را از رسیدن به منطقه منع می‌کردند. 

رژه سلامت

برنامه‌های رژه سلامت سپاه در شهرهای مختلف، از جمله اهواز، در عمل نقض غرض در برابر فاصله‌گیری اجتماعی بود. در نیمه شعبان نیز سپاه پاسداران در شهرهای مختلف مراسم جشن برگزار کرد که به گردهمایی صدها نفر در هر جشن انجامید. این رژه‌ها و جشن‌های مخرب، هیج نقشی در مقابله با بیماری ندارند غیر از ابراز قدرت حکومت و دادن اعتبار توخالی به نیروهای نظامی برای انجام کارهای بی حاصل. این گردهمایی‌ها در شهرهای دیگر نیز در مراسم تشییع جنازه کشته‌های سوریه تکرار شد.

به مسلخ فرستادن باورمندان سنتی

میان تعطیلی نماز جمعه‌ها و امامزاده‌ها، حدود دو هفته فاصله بود. معنای این نحوه رفتار آن است که حکومت برای جان طرفداران نظام احساس خطر کرده است و نماز جمعه‌ها را تعطیل می‌کند، اما برای جان مومنان سنتی تا این حد احساس خطر نمی‌کند، چون زوار این امامزاده‌ها بالضروره در خدمت بقای نظام نیستند. مقاومت آستان‌های قدس در بستن این مراکز، مایه به خطر انداختن جان ده‌ها هزار تن در ایران شده است. 

اطلاعیه بعد از دو ماه

ستاد ملی مقابله با کرونا صدور اطلاعیه‌هایش برای آگاهی دادن به عموم و نیز بسیج نیرو و امکانات عمومی را دو ماه بعد از شیوع ویروس در کشور آغاز کرد. اطلاعیه شماره یک (فاصله‌گذاری) در ۷ فروردین، و اطلاعیه شماره دو (خودداری از انجام ترددها و سفرهای غیرضروری در داخل شهرها ) در ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ صادر شد. این در حالی است که به اذعان مسئولان بهداشتی، ویروس کرونا از اوایل بهمن در ایران در حال شیوع بوده است و در ۳۰ بهمن رسما شیوع آن توسط مقامات دولتی اعلام شده بود. به نظر می‌آید که مقامات باید مراسم ۲۲ بهمن، بیعت ۲ اسفند و مراسم دید و بازدید عید نوروز خود را انجام می‌داده‌اند و بعد به سراغ این بحران می‌رفته‌اند.

گزینه کمک مالی به آسیب‌دیدگان از کرونا در تارنمای رهبری

رهبر جمهوری اسلامی ایران که ثروت نهادهای تحت نظرش (بنیاد ستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان‌های قدس و ده‌ها بانک و شرکت و موسسه دیگر) صدها میلیارد دلار و درآمدهای سالانه آن‌ها ده‌ها میلیارد دلار تخمین زده می‌شود، به دنبال آن است که همانند یک نوجوان یا جوان یک‌لا قبا در کشورهای غربی کمک‌های مردمی را جمع کند و به نیازمندان برساند. او همانند فعالان اجتماعی که کارزارهای Go Fund Me راه می‌اندازند، عمل می‌کند. به همین خاطر، گزینه کمک مالی به آسیب‌دیدگان در تارنمای وی باز شده است. این درست مثل این است که بیل گیتس، وارن بافت، یا مایکل بلومبرگ، تارنمایی برای کمک به نیازمندان باز کنند و از افراد بخواهند تا کمک‌های چند یا چند ده دلاری خود را به این تارنماها بدهند تا بعد توزیع شود. اینها اقداماتی است که در تاریخ بشر کمتر سابقه دارد.

آب‌پاشی معابر برای نمایش ضدعفونی

بنا به گفته یکی از اعضای شورای شهر خرمشهر، دستگاه‌های نظامی در پاتک خود به حمله بیولوژیک ادعایی حکومت، به آب‌پاشی معابر می‌پرداختند تا مردم تصور کنند معابر عمومی ضد‌عفونی شده‌اند و با خیال راحت به خیابان بیایند. این کار دست‌کمی از جنایت و کشتار جمعی ندارد؛ چون صدها هزار نفر مردم کوچه و خیابان را با خیال راحت و بدون ضد عفونی قبلی یا حفاظت از خود با ابزارهای محافظتی، در معرض تماس با اشیای آلوده قرار می‌دهد. 

فاصله‌گیری هوشمند

در حالی که مسئولان بهداشتی وضعیت شیوع کرونا در همه استان‌های کشور را قرمز اعلام کرده بودند، دولت روحانی اعلام کرد که از ۲۳ فروردین شرکت‌ها و صاحبان کسب و کار می‌توانند کار خود را شروع کنند و از ۱۶ فروردین نیز بخشی از نیروهای دولتی و بانک‌ها کار خود را شروع کردند. این امر در مسیر خلاف با همه جوامعی است که به مقابله با کرونا مشغولند و برای تصمیم‌گیری، به سخنان متخصصان توجه می‌کنند. نام این اقدام کم‌هوشانه را هم گذاشتند «فاصله گیری هوشمند.»