سخنرانی چند دقیقهای شجاع خلیلزاده در دیدار اخیر بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران با مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری نظام ایران، بار دیگر موضوع شکاف عمیق میان «فوتبال مردمی» و «فوتبال حکومتی» را برجسته کرد.
مدافع ملیپوش باشگاه تراکتو گفت: «ما داریم به جام جهانی میرویم، جایی که آمریکاست و خودتان هم میدانید. ما میخواهیم پرچم جمهوری اسلامی را در آمریکا بالا ببریم.» پیش از او، علیرضا بیرانوند، دروازهبان این تیم وعده داده بود که «قطعا از گروه مقدماتی صعود کنیم»؛ وعدههایی که با توجه به شکستها و تساویهای پیاپی تیم ایران مقابل رقبای درجه دو و درجه سه آسیایی در ماههای اخیر، تحقق آن بسیار بعید به نظر میرسد.
شجاع خلیلزاده در غیاب بازیکنانی مانند مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و سردار آزمون، به کاپیتانی تیم ملی ایران رسیده است. سخنان او برای دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی شعاری مطابق میل نظام تلقی میشود، اما سابقه جام جهانی قطر نشان داد که برای ایرانیها در داخل و خارج از کشور، معنایی کاملا متفاوت دارد و نشانهای دیگر است از آنکه تیم ملی فوتبال ایران به ابزاری برای نمایش وفاداری سیاسی تبدیل شده است.
در دهههای گذشته، تیم ملی فوتبال ایران همواره نماد همبستگی، غرور و شادمانی ملی بود. صعود تاریخی به جام جهانی ۱۹۹۸ با ستارههایی چون علی دایی، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده و جواد زرینچه، فراتر از سیاست و حکومت بود، اما از اعتراضات ۱۴۰۱ به این سو، فوتبال ایران نیز مانند بسیاری از نهادهای دیگر به ابزاری برای تبلیغ «وفاداری به نظام» بدل شد.
بازیکنانی که همزمان با کشتار وسیع شهروندان در جنبش مهسا امینی در خیابانهای ایران، حتی از بستن یک روبان سیاه یا همدردی با مردم خودداری کردند و به رقص و پایکوبی در جام ملتهای آسیا و جام جهانی قطر پرداختند، در نظر افکار عمومی همراهان حکومت شناخته شدند. اکنون، اظهارات شجاع خلیلزاده در حضور رئیسجمهوری نظام، بار دیگر فضا را به این سمت میبرد که تیم ملی در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶، بیش از آنکه نماینده ملت ایران باشد، نقش «نماینده سیاسی جمهوری اسلامی» را برعهده گرفته و بهخوبی دریافته است که «پرچم جمهوری اسلامی» با «پرچم ملی ایرانیان» تفاوتهای آشکار دارد.
پاداش ویژه برای صعود آسان
شجاع خلیلزاده، سخنگوی بازیکنان تیم ایران، همچنین از مسعود پزشکیان خواست تا «به بازیکنان کمک کند». این درخواست اشارهای غیرمستقیم بود به پاداشهای ویژهای که بازیکنان از روسایجمهوری پیشین دریافت میکردند؛ حوالههای خودروهای لوکس، مجوزهای واردات خاص یا جوایز نقدی چندمیلیاردی که فاصلهای عمیق با سطح درآمد عموم مردم ایران دارد.
در گذشته، زمانی که تیمهای ملی فوتبال ایران با کوشش فراوان و در شرایط سخت به جامهای جهانی میرسیدند، اعطای پاداش، رنگ و بوی دیگری داشت. اما صعود به جام جهانی ۲۰۲۶ در دورهای رخ داده که تعداد تیمها از ۳۲ به ۴۸ افزایش یافته و رقابتها بسیار آسانتر شده است. با اینحال، توقعات مالی بازیکنان تغییری نکرده و حتی بیشتر شده است.
طبق دادههایی که از منابع نزدیک به فدراسیون فوتبال منتشر شده، پس از دیدار اعضای تیم ملی با رئیسجمهوری، مذاکراتی میان وزارت ورزش و برخی اعضای تیم انجام شده تا به جای حواله خودرو، «مجوز واردات برخی اقلام خاص» به بازیکنان داده شود. این اقلام شامل کالاهای گروههای ۴ و ۲۷ فهرست گمرک ایران هستند؛ کالاهایی که ورودشان برای عموم مردم ممنوع است و تنها با مجوزهای ویژه ممکن میشود.
گروه چهارم شامل کالاهای لوکس و غیرضروری مانند تلفن آیفون، دستگاههای تهویه پیشرفته، لوازم الکترونیکی گرانقیمت و حتی حیوانات خانگی خاص است. گروه ۲۷ نیز شامل سوخت و مشتقات نفتی است که طبق مصوبه دولت، فقط افراد یا نهادهای دارای دسترسی ویژه مجاز به واردات آن هستند.
در واقع، بازیکنان تیم ملی، برای «برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی در آمریکا»، در حال دریافت امتیازاتی هستند که حتی بسیاری از فعالان اقتصادی کشور نیز از آن محروماند.
داستان یک ماموریت
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخلاف تبلیغات رسمی و همچنین ادعای این بازیکنان، سر دادن شعارهای اعتراضی مختلف در ورزشگاهها و خالی بودن ورزشگاهها در جریان برگزاری مسابقات تیم ملی در دو سال اخیر، در کنار میلیونها نظر منفی در شبکههای اجتماعی نشان میدهند که نسل کنونی بازیکنان تیم ملی ایران از نظر محبوبیت اجتماعی در پایینترین سطح تاریخ فوتبال ایران قرار دارند. همچنین از مهدی طارمی که در المپیاکوس نیمکتنشین شده، تا جهانبخش که در لیگ درجه دو بلژیک افت کرده و سایر بازیکنانی که یکی پس از دیگری از اروپا به لیگهای امارات و ایران کوچ کردند، چهرههای شاخص فوتبال ایران در میدان بینالمللی هم دیگر درخشش گذشته را ندارند و نسلی برای جایگزینی آنان معرفی نشده است.
در عوض، همین بازیکنان با هر پیروزی کوچک در بازیهای دوستانه با تیمهای گمنام مانند تانزانیا، که حتی هزینه سفر، کفش و لباس بازیکنانشان هم از بودجه عمومی مردم ایران پرداخت میشود، با شعارهای حکومتی یا ژستهای سیاسی مقابل دوربینها ظاهر میشوند، گویی ماموریتی فراتر از ورزش بر دوش دارند.
این فاصله تا جایی پیش رفت که بسیاری از هواداران ایرانی در جام جهانی قطر، عملا تیم ملی را «تیم جمهوری اسلامی» نامیدند و علیه آنان شعار دادند. همان روندی که به نظر میرسد در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶ نیز تکرار خواهد شد.
بازدید مسعود پزشکیان از اردوی تیم فوتبال ایران، بیش از آنکه اقدامی ورزشی باشد، یک نمایش سیاسی بود. دولت پزشکیان که از ابتدا با شعار «آشتی ملی» و «گفتگو با مردم» روی کار آمد، حالا در عرصه فوتبال هم به دنبال ترمیم چهره نظام است.

