درحالیکه مقامهای جمهوری اسلامی تا چند روز پیش هرگونه مبادله پیام با ایالات متحده را تکذیب میکردند، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، روز یکشنبه یازدهم آبان، اعلام کرد وزارت امور خارجه پیامهایی را برای ازسرگیری مذاکرات دریافت کرده است. او افزود که دولت در «فرصت مناسب»، درباره محتوای این پیامها توضیح خواهد داد.
این اظهارات تنها یک روز پس از آن بیان شدند که برخی چهرههای سیاسی با انتقاد از سیاست انکار وزارت امور خارجه درباره سفر فوری و یکروزه مجید تختروانچی به مسقط، این پرسش را مطرح کردند که اگر دولت خبرهای دریافت پیام ازسوی آمریکا را رد میکند، توضیح دهد سفر ناگهانی تختروانچی به عمان با چه هدفی انجام شد.
تختروانچی در گزارش خود از این سفر، بدون اشاره به هرگونه تبادل پیام گفت: «با بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، و خلیفه الحارثی، معاون او، درباره مسائل دوجانبه، منطقهای و بینالمللی جلسات مفیدی داشتم. برای مشورتهای منظم با برادرانمان در عمان ارزش بسیار قائلیم.»
انتشار خبر دریافت این پیام ابتدا از رسانههای عربی آغاز شد. وقتی روزنامه بغداد الیوم در گزارشی به نقل از منابع دیپلماتیک ایرانی، نوشت که دولت آمریکا از طرف دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، پیامی رسمی به تهران فرستاده است. بنابر ادعای این روزنامه، پیام از طریق پادشاهی عمان منتقل شده و حاوی پیشنهاد ازسرگیری مذاکرات هستهای بود که بهمدت چندین ماه متوقف مانده است.
بازی انکار و تایید در ساختار قدرت جمهوری اسلامی
انتشار این خبر بلافاصله با واکنش تند مقامهای جمهوری اسلامی روبهرو شد و اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در گفتگویی رسانهای، ادعا کرد اینکه ایران از طریق عمان پیامی از آمریکا دریافت کرده باشد، «بیشتر عملیات روانی است و چنین خبری صحت ندارد».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، هم چندی پیش هرگونه گفتگو با آمریکا را «بیفایده» دانسته بود. این اظهارات او پس از آن مطرح شد که روزنامه الجریده کویت از هماهنگی برای دیدار پنهانی عراقچی با ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، خبر داده بود. عراقچی شانزدهم مهر در واکنش به این گزارشها تصریح کرد: «هیچ پیامی با ویتکاف مبادله نشده است.»
وزیر امور خارجه دولت چهاردهم همان روزها، در مصاحبه با شبکه الجزیره هم تاکید کرد: «امکان رسیدن به توافق عادلانه وجود دارد، اما واشینگتن شروطی غیرقابل قبول مطرح کرده است. ما هرگز درباره برنامه موشکی خود مذاکره نمیکنیم.»
با این حال، تحلیلگران سیاسی معتقدند چنین تکذیبهایی معمولا بخشی از ترفند تهران برای مدیریت افکار عمومی است و تجربه مذاکرات پیشین نشان میدهد که جمهوری اسلامی گاه برای کسب امتیاز سیاسی، پیش از هر گفتگو، مسیر تکذیب و انکار را برمیگزیند.
ازسویدیگر، اظهارات بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، در کنفرانس گفتگوی منامه هم بار دیگر نقش میانجیگرانه مسقط را پررنگ کرد. او گفته بود: «امیدواریم از سر گیری مذاکرات بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را شاهد باشیم.»
در رسانههای داخلی نزدیک به جریان اصولگرا، محتوای پیام رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا حاوی سه شرط عنوان شده است: تحویل اورانیومهای ۶۰ درصدی در ازای تعلیق ششماهه مکانیسم ماشه، کاهش برد موشکهای ایرانی به کمتر از ۵۰۰ کیلومتر و توقف غنیسازی فراتر از سطح غیرنظامی. شروطی که به ادعای مقامهای جمهوری اسلامی تحقق آنها «غیرممکن» است و علی خامنهای نیز هرگونه مذاکره درباره آنها را رد کرده است.
در ادامه همین موضعگیریها، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، گفت آمریکا علاوهبر توقف غنیسازی، خواهان کاهش برد موشکهای جمهوری اسلامی و تغییر رفتار منطقهای تهران شده است. او تاکید کرد که در برابر این فشارها، باید «مقاومت ملی» شکل گیرد.
اختلاف در مواضع رسمی خامنهای، دولت و میانجیها
در نخستین روز مهرماه، زمانی که برخی منابع خبری از تلاش دولت پزشکیان برای گفتگو با آمریکا خبر دادند، علی خامنهای در سخنانی گفت: «مذاکرهای که آمریکا از ابتدا نتیجه آن را دیکته کند، بیفایده و پرضرر است.» او در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: «در موضوع غنیسازی تسلیم نشدیم و نخواهیم شد.»
این موضعگیری البته تازه نیست. رهبر جمهوری اسلامی بهمن ۱۴۰۳ نیز مذاکره با آمریکا را «غیرشرافتمندانه» خوانده بود، هرچند تنها چند هفته بعد، نخستین دور گفتگوهای غیرمستقیم میان عباس عراقچی و ویتکاف آغاز شد و تا شش مرحله ادامه یافت. تحلیلگران آشنا به این روند معتقدند این دست اظهارات مقامهای ارشد جمهوری اسلامی بیشتر جنبه تاکتیکی دارد و با هدف امتیازگیری در مذاکره بیان میشود.
یکی دیگر از نمونههای تضاد در گفتمان رسمی، موضوع «غیرمستقیم بودن مذاکرات» است. درحالیکه مقامهای ارشد جمهوری اسلامی تاکید دارند گفتگوها تنها از طریق میانجیها انجام میشود، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، نهم مهرماه گفت: «ایران حتی پیشنهاد مذاکره مستقیم با ویتکاف و سه وزیر اروپایی را داد، اما طرف آمریکایی در آخرین لحظه از دیدار انصراف داد.»
این سخنان نشان میدهد دولت در تلاش برای شکستن بنبست دیپلماتیک، حاضر است از برخی خط قرمزها، ازجمله اصلیترین خواسته علی خامنهای مبنیبر پرهیز از گفتگوی مستقیم با آمریکا، نیز عبور کند.
چشمانداز مبهم میان انکار و ضرورت مذاکره
به نظر میرسد تضاد در اطلاعرسانی درباره مذاکرات بازتابی از شرایط ساختار قدرت است. برخی ناظران منطقهای معتقدند کشورهایی مانند عمان و مصر همچنان در تلاشاند نقش میانجی را ایفا کنند تا مسیر گفتگوها باز شود.
در هفتههای اخیر نشانههایی از تحرک دیپلماتیک نیز دیده شد؛ تمدید معافیت هند از تحریمهای متوجه بندر چابهار، دیدارهای پیاپی مقامهای جمهوری اسلامی با همسایگان و سفر ناگهانی علی لاریجانی به روسیه با هدف انتقال پیام رهبر جمهوری اسلامی به ولادیمیر پوتین؛ رویدادهایی که از نظر تحلیلگران، نشانههایی از جستوجوی کانالهای ارتباطی تازهاند.
در همین حال، به باور برخی کارشناسان، دیدار اخیر ترامپ با شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، نیز میتواند برای تهران فرصتی ایجاد کند تا ازطریق مسکو و پکن، برای ازسرگیری مذاکرات راهی پیدا کند.
سخنان سخنگوی دولت درباره «دریافت پیام ازطریق عمان» پس از چند روز تکذیب پیاپی، نشانهای از تغییر لحن رسمی تهران تلقی شده است. اکنون پرسش اصلی این است که آیا جمهوری اسلامی واقعا قصد بازگشت به میز مذاکره را دارد یا صرفا در حال آزمودن فضای سیاسی و افکار عمومی است.
درحالیکه هنوز هیچ منبع رسمی آمریکایی درباره محتوای پیام یا شروط احتمالی ترامپ اظهارنظری نکرده است، ناظران بینالمللی سکوت واشینگتن را بهمعنای دادن فرصت به تهران برای تصمیمگیری نهایی تعبیر کردهاند.
بااینحال، تاکنون تنها یک چیز روشن است: در پیچوخم سیاست خارجی جمهوری اسلامی، گاهی فاصله میان تکذیب تا تایید، تنها بهاندازه یک سفر ناگهانی به مسقط است.

