بی‌برقی در ایران؛ راه‌حل خورشیدی یا رویافروشی پرهزینه؟

برای رفع کمبود برق در ایران به ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است

نیروگاه برق خورشیدی‌ــ عکس سایت نیروگاه خورشیدی

در حالی که ایران با بحران برق روبرو است و خاموشی در برخی شهرها به چند نوبت در روز رسیده، مقام‌های جمهوری اسلامی اصرار دارند با نصب پنل‌های خورشیدی، می‌توان بخش مهمی از مشکل موجود را در کوتاه‌مدت حل کرد.

مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، روز یکشنبه ۹ شهریور در جریان سفر به چین، خطاب به حسین افشین، معاون علمی خود، تاکید کرد که موضوع ساخت نیروگاه‌های خورشیدی در شهرستان‌ها باید به‌طور جدی پیگیری شود.

این دستور ادامه همان ادعای ماه‌های گذشته پزشکیان است که رفع بحران برق را به توسعه نیروگاه‌های خورشیدی منوط دانسته بود. در حالی که کارشناسان انرژی معتقدند چنین راهکاری هرچند در ظاهر جذاب و متناسب با ظرفیت اقلیمی ایران به نظر می‌رسد، نمی‌تواند در کوتاه‌مدت پاسخگوی نیاز‌های فزاینده کشور باشد.

با این حال به نظر می‌رسد این سیاست اکنون به رویکرد اصلی و تبلیغی دولت چهاردهم در حوزه انرژی بدل شده است. پزشکیان در مردادماه نیز گفته بود بهره‌برداری از ۱۳۰ مگاوات برق خورشیدی و آغاز ساخت نیروگاه‌های جدید با ظرفیت ۲۹۵ مگاوات به همت بخش خصوصی، نخستین گام‌ها برای رفع کمبود انرژی در کشور است. چند روز پیش، عباس علی‌آبادی، وزیر نیروی دولت چهاردهم، هم در مراسم کلنگ‌زنی ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۵۰۰ مگاواتی در استان زنجان، اعلام کرد که تاکنون حدود ۸۰۰ مگاوات نیروگاه خورشیدی وارد مدار بهره‌برداری شده است.

متخصصان معتقدند از این نکته نباید غافل شد که در کنار ظرفیت اقلیمی مطلوب، مشکلات متعدد فنی، اقتصادی و جغرافیایی نیز در ایران وجود دارد که مانع می‌شود انرژی خورشیدی به‌عنوان راه‌حل اصلی بحران عمل کند. آن‌ها می‌گویند هزینه‌های مربوط به احداث و بهره‌برداری از این نیروگاه‌ها، به‌ویژه در شرایط تحریمی، با نیاز فوری کشور تناسبی ندارد و نمی‌توان آن را به‌عنوان یک راه‌حل کوتاه‌مدت مدنظر قرار داد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هزینه‌های سنگین در مسیر نادرست

بر اساس براوردها، کمبود تولید برق ایران بین ۲۰ تا ۲۵ هزار مگاوات است. در چنین شرایطی، این پرسش مطرح می‌شود که چرا دولت به جای سرمایه‌گذاری در نوسازی نیروگاه‌های موجود و شبکه توزیع برق‌ــ که بخش مهمی از هدررفت انرژی آنجا رخ می‌دهد‌ــ به سمت طرح‌هایی رفته است که عمر مفید و بازدهی آن‌ها با نیازهای فوری ایران همخوانی ندارد.

سعید مهذب ترابی، کارشناس انرژی، می‌گوید: «با توجه به شرایط تولید برق و گرمای مداوم در کشور، میزان برق تامین‌نشده ۲۲ هزار مگاوات براورد می‌شود که برای تولید حداقل ۲۰ هزار مگاوات آن، دست‌کم سه سال زمان نیاز است.» به گفته او، این واقعیت نشان می‌دهد که وعده رفع بحران در بازه چندماهه هیچ سنخیتی با واقعیت‌های فنی ندارد.

به باور کارشناسان، حتی در صورت توسعه نیروگاه‌های خورشیدی، این منبع تنها می‌تواند بخشی از نیاز فعلی را جبران کند، زیرا بهره‌وری واقعی پنل‌ها پایین‌تر از ظرفیت اسمی است و آن‌ها تنها در ساعات مشخصی از روز کارایی دارند. افزون بر این، هزینه‌ اولیه سنگین برای نصب پنل‌ها و مشکلات ناشی از تحریم‌ها که باعث افزایش قیمت تجهیزات و واردات می‌شود، هم مانعی جدی بر سر راه توسعه این فناوری در ایران به شمار می‌رود. 

طرحی که مستلزم سرمایه‌گذاری خارجی است

رئیس اتاق بازرگانی تهران پیش‌تر اعلام کرده بود برای رفع کمبود برق در ایران به ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است، اما با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی و تحریم‌های بین‌المللی، این رقم واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسد و بعید است سرمایه‌گذاران خارجی حاضر شوند چنین سرمایه هنگفتی را صرف توسعه انرژی خورشیدی در ایران کنند، آن هم در حالی که در ایران، همچنان گاز و سایر سوخت‌های فسیلی محور اصلی تولید برق‌اند.

از سوی دیگر، وسعت خاک ایران با چالش‌های اقلیمی و زیست‌محیطی متعددی نیز همراه است که بهره‌گیری از انرژی خورشیدی را پیچیده‌تر می‌کند. کارشناسان می‌گویند هرچند عمر مفید پنل‌های خورشیدی در شرایط ایده‌آل به ۳۰ سال می‌رسد، این تجهیزات سالانه بخشی از بازدهی خود را از دست می‌دهند. در مناطق کویری ایران، وجود غبار محلی و طوفان‌های شن، روند این افت کارآیی را تشدید می‌کند و عمر مفید تجهیزات را عملا کاهش می‌دهد. همین مسئله سبب می‌شود هزینه‌های ناشی از جایگزینی مداوم پنل‌ها در درازمدت صرفه اقتصادی آن‌ها را از بین ببرد.

چالش دیگر، اختصاص زمین مناسب برای نصب پنل‌های خورشیدی است. در مناطق شهری، به دلیل گرانی زمین و تراکم جمعیت، تخصیص سطحی وسیع به این منظور توجیه اقتصادی ندارد، زیرا ارزش زمین‌ها به‌مراتب بیش از ارزش برقی است که از پنل‌ها تولید می‌شود. حتی سیاست‌های تشویقی مانند تضمین خرید برق مازاد نیز نمی‌تواند زیان ناشی از خواب سرمایه در این زمین‌ها را جبران کند.

افزون بر این، نیاز به تمیزکاری مداوم پنل‌ها در مناطق آلوده شهری مانند تهران یا در کویرهای پرگردوغبار، هزینه دیگری به دارندگان تحمیل می‌کند. کارشناسان می‌گویند آلودگی می‌تواند تا ۳۰ درصد از کارآیی پنل‌ها را کاهش دهد؛ موضوعی که هزینه نگهداری، تعویض و رسیدگی را به مقدار چشمگیری افزایش می‌دهد. مخالفان همچنین به دمای بالای هوا در فصول گرم سال اشاره می‌کنند؛ دمایی که موجب ایجاد «نقاط داغ» روی پنل‌ها می‌شود و لزوم تعویض مداوم تجهیزات را به بحرانی مضاعف بدل می‌کند؛ بحرانی که در شرایط تحریمی به‌سختی قابل مدیریت خواهد بود.

راه‌حل یا رویافروشی؟

گرچه حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر، در نگاه کلان، راهکاری مثبت برای تامین بخشی از نیاز برقی ایران است، اصرار دولت چهاردهم بر وعده پایان بحران برق صرفا با پنل‌های خورشیدی، محل تردید است. واقعیت این است که بدون ورود سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی، امکان تامین هزینه‌های سنگین این طرح وجود ندارد.

با توجه به افت کارآیی تجهیزات و نیاز به تعویض مداوم آن‌ها، سرمایه‌گذاری در این بخش نه‌تنها در کوتاه‌مدت قادر به جبران کسری برق نخواهد بود، بلکه در میان‌مدت نیز ممکن است سرنوشتی مشابه بسیاری از پروژه‌های عمرانی ناموفق دولت‌های پیشین پیدا کند؛ پروژه‌هایی که با هزینه‌های هنگفت آغاز شدند، اما در نهایت به دلیل ناکارآمدی، نیمه‌تمام رها شدند.

به باور کارشناسان، سیاست دولت چهاردهم بیشتر با هدف تشویق صنایع به نصب پنل‌های خورشیدی برای تامین برق مصرفی خود دنبال می‌شود تا حل بنیادی بحران ناترازی برق. این سیاست در عمل اتکای دولت را به سرمایه‌گذاری داخلی برای ایجاد نیروگاه‌های کوچک‌تر نشان می‌دهد و راهکاری فراگیر برای کل کشور محسوب نمی‌شود.