بیش از ۱۵۰ قلم دارو در ایران نایاب است؛ دارو‌های سرطان پای ثابت بازار سیاه

برای بسیاری از خانواده‌ها، داشتن یک بیمار مبتلا به سرطان در خانه به معنای فرو رفتن در گرداب مشکلات مالی است

پزشک داروساز در حال بررسی قفسه‌های دارو در داروخانه‌ــ قدس‌آنلاین

«خواهرم در بخش سرطان بیمارستان امام خمینی بستری است. در میان تمام داروهایی که روزانه مصرف می‌کند، یک نوع آمپول وجود دارد که حیاتی است و باید یکی صبح و یکی شب تزریق شود. ما این آمپول را از داروخانه‌های خارج از بیمارستان دانه‌ای یک‌ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تهیه می‌کنیم. چند شب پیش، مرد جوانی با اضطراب و نگرانی به اتاق خواهرم آمد و گفت جان بیمارش در خطر است و به همان آمپول نیاز فوری دارد، اما امکان تهیه آن در شب وجود نداشت. به نظر می‌رسید کادر بیمارستان او را به سراغ ما فرستاده بودند تا اگر بتوانیم، یک آمپول به او بدهیم تا صبح خودش تهیه و جایگزین کند. واقعا تصمیم سختی بود؛ ما فقط دو آمپول داشتیم و اگر یکی را می‌دادم، جان خواهرم به خطر می‌افتاد. با این حال، خود خواهرم تصمیم گرفت که آمپول را در اختیارشان بگذاریم تا صبح تهیه کنند و برای ما بیاورند.»

این روایت زنی میانسال است که از حدود یک ماه پیش کنار خواهرش که به سرطان خون مبتلا است، در بیمارستان امام خمینی تهران حضور دارد. او می‌گوید: «تمام تجربه‌های تلخی که در این ۴۰ و چند سال زندگی کشیدم یک طرف، رنجی که در این سه ماه از بیماران مبتلا به سرطان و خانواده‌هایشان دیدم، طرف دیگر. خود درد کم نیست، نبود رسیدگی، کمبود و گرانی دارو هم مردم را از پا انداخته است.»

محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت دولت چهاردهم، به‌تازگی از «شیب کاهشی کمبودهای دارویی» سخن گفته و از تخصیص یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به حوزه سلامت، پرداخت بدهی‌ها و افزایش ذخیره راهبردی دارو خبر داده است. او همچنین گفت: «زمانی که دولت چهاردهم روی کار آمد، ۱۷۰ قلم داروی مهم و بیمارستانی در کشور با کمبود مواجه بود، اما امروز این عدد به حدود ۹۰ قلم رسیده است.»

چنین وعده‌هایی باید به کاهش مشکلات منجر شود، اما واقعیت ملموس برای مردم روایت دیگری را به نمایش می‌گذارد: داروخانه‌هایی در آستانه ورشکستگی، بیمارانی که در جست‌وجوی داروهای حیاتی به درودیوار می‌خورند و تولیدکنندگانی که به دلیل نبود نقدینگی و بحران انرژی، چرخ تولیدشان از حرکت بازایستاده است.

در بخش کمبودهای دارویی، بهمن صبور، عضو هیئت‌مدیره انجمن‌های علمی تخصصی دارویی کشور، در گفتگو با روزنامه پیام ما، رقم واقعی کمبودها را حدود ۱۵۰ قلم اعلام کرد و گفت: «آنچه وزارت بهداشت اعلام می‌کند، فقط مربوط به مولکول‌های دارویی ایرانی است. در حالی‌ که داروهای خارجی، به‌ویژه برای بیماران مبتلا به سرطان و کسانی که به داروهای خاص نیاز دارند، دچار کمبود جدی‌اند.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 مسئله دیگر کمبود نقدینگی، به‌عنوان گره اصلی زنجیره تامین دارو در ایران است. داروخانه‌ها به دلیل تاخیر بیمه‌ها در پرداخت مطالباتشان، با مشکلات جدی روبرو شده‌اند. به گفته صبور، در حال حاضر میزان مطالبات داروخانه‌ها در بخش بیمه پایه و طرح «دارویار» به بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این مطالبات باید ماهانه پرداخت می‌شدند، اما اکنون با تاخیر بیش از پنج ماه انجام می‌شود. نتیجه این تاخیرها بدهی پنج‌هزار میلیارد تومانی و برگشت خوردن چک‌ داروخانه‌ها است که اقتصاد آن‌ها را تا مرز فروپاشی کشانده است.

به‌تازگی هادی احمدی، عضو هیئت‌مدیره انجمن داروسازان ایران، نیز گفت که از فروردین ۱۴۰۴، بیمه‌ها بابت اسناد نسخ به داروخانه‌ها هیچ پرداختی نداشته‌اند. او با اشاره به تخصیص اعتبارات چهار و ۹ همتی به بیمه‌ها، تاکید کرد که این منابع باید صرف پرداخت بدهی‌ دو ماهه داروخانه‌ها می‌شد، اما همچنان بلاتکلیف مانده است.

مشکلات نقدینگی فقط محدود به داروخانه‌ها نیست. تولیدکنندگان دارو نیز با چالش‌های مالی و انرژی دست‌به‌گریبان‌اند. محمد عبده‌زاده، رئیس هیئت‌مدیره سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران، می‌گوید: «قطع برق دو تا سه روز در هفته باعث کاهش ۴۰ درصدی ظرفیت تولید شده است. بدهی‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی و بیمه‌ها نیز با تاخیر بیش از ۴۰۰ روز پرداخت می‌شود.»

او هشدار داد که با ادامه این وضعیت، از شهریورماه کمبود دارو در ایران به‌طور محسوسی افزایش می‌یابد؛ چه در حوزه داروهای ایرانی به دلیل کاهش تولید، و چه در حوزه داروهای خارجی به دلیل دشواری واردات.

تمامی این داده‌ها تصویری روشن از یک بحران دارویی پنهان به‌ دست می‌دهد. از یک‌ سو، وعده‌های دولتی درباره کاهش کمبودها و از سوی دیگر، واقعیت داروخانه‌هایی که در آستانه ورشکستگی‌اند، مبتلایان به بیماری‌های خاصی که داروهای حیاتی‌ برای آنان کمیاب یا بسیار گران شده و کارخانه‌هایی که به دلیل ناترازی انرژی و بدهی‌های انباشته، توان ادامه فعالیت ندارند.

در این میان، بیماران مبتلا به سرطان، بیماران خاص و خانواده‌هایشان نخستین قربانیان این چرخه معیوب‌اند؛ کسانی که هر روز میان هزینه‌های سنگین، کمبود دارو و تصمیم‌های سخت، دست‌وپنجه نرم می‌کنند و گاه فشار روی آن‌ها آنقدر زیاد می‌شود که ناگزیر، قید درمان را می‌زنند.

بازار سیاه هم به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی این بیماران تبدیل شده است؛ جایی که داروهای حیاتی به چند برابر قیمت واقعی فروخته می‌شوند. خانواده‌ها می‌گویند وقتی پایشان به این بازار باز می‌شود، فروشندگان ابتدا به وضعیت مالی آن‌ها نگاه می‌کنند و سپس قیمت می‌دهند. دارویی که باید ۵۰۰ هزار تومان باشد، گاه با رقم‌های پنج تا ۱۰ میلیون تومان عرضه می‌شود. فشار مالی به اندازه‌ای است که بعضی خانواده‌ها مجبور به فروش خانه یا خودرو می‌شوند، با این حال هیچ تضمینی برای نجات جان بیمار وجود ندارد.

قطع ناگهانی روند درمان، به‌ویژه برای بیماران مبتلا به سرطان، می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری داشته باشد و حتی در کوتاه‌مدت جان آنان را تهدید کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، برای بسیاری از خانواده‌ها، داشتن یک بیمار مبتلا به سرطان در خانه به معنای فرو رفتن در گرداب مشکلات مالی و حتی ورشکستگی است. پزشکان دارو را تجویز می‌کنند، اما خانواده‌ها ناچارند آن را یا از داروخانه‌های آزاد به بهای چندبرابر تهیه کنند یا سراغ بازارهای غیررسمی و داروهای قاچاق بروند. در این میان، کودکان مبتلا به سرطان زیر فشار سنگین هزینه‌ها بیش از همه آسیب می‌بینند؛ هزینه‌هایی که گاه به صدها میلیون یا حتی میلیاردها تومان می‌رسد و توان بسیاری از خانواده‌ها را می‌گیرد.

خانواده‌های بیماران می‌گویند آنچه بیش از کمبود دارو و گرانی آن‌ها را فرسوده کرده، بی‌ثباتی و بی‌اطمینانی دائمی است: اینکه هیچ‌گاه مطمئن نیستند داروی حیاتی فردا در دسترس خواهد بود یا نه. سهیل رحیمی، پزشک ساکن ایران، اسفند گذشته در یک سمینار روانشناسی، گفت: «طی ماه‌های اخیر و بعد از افزایش وحشتناک و چند برابری هزینه‌های دارو و درمان، بیمارانی داریم که از فرط فقر و نداشتن توان مالی به پزشک التماس می‌کنند که ما را بکش.»

جامعه پزشکان و داروسازان همچنین به‌تناوب هشدار داده‌اند که تعداد قابل‌توجهی از بیماران طبقه فقیر و زیر خط فقر مصرف داروهایشان را قطع کرده‌ یا دوز آن‌ها را کاهش داده‌اند تا در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند و این پدیده به‌تدریج در حال تبدیل شدن به یک بحران سلامتی عمومی است.

بیشتر از بهداشت و درمان