در ادامه روند تخریب سازمانیافته آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران، مجوزی برای معدنکاوی در نزدیکی روستای تاریخی «دِهمورد» از توابع شهرستان بختگان در استان فارس صادر شده است.
اقدام به معدنکاوی در این منطقه که با اعتراضات مردمی، نهادهای محلی و حتی اداره کل میراث فرهنگی استان فارس روبهرو شده است، همچنان بهرغم روند غیرقانونیاش پیش میرود. روستای تاریخی دهمورد، که در حاشیه دریاچه بینالمللی بختگان قرار دارد، یکی از روستاهای هدف گردشگری در جنوب ایران است و حدود سه هزار نفر در آن سکونت دارند. طبیعت غنی، چشمههای دائمی، باغهای گردو و بادام، و مهمتر از همه، مجموعهای بینظیر از آثار تاریخی، دهمورد را به یکی از گنجینههای زنده فرهنگ و تاریخ ایران بدل کرده است.
آنچه اینبار وضعیت را فاجعهبارتر کرده، محل عملیات معدنکاوی است که تنها ۲۰ تا ۳۰ متر با گورستانهای سنگچینشده دوران ساسانی، چهارتاقیهای اوایل اسلام، سنگنبشتههای پهلوی ساسانی و دهها اثر ثبتشده ملی، که طی قرنها از ویرانی جان سالم به در بردهاند، فاصله دارد. در کنار این یادمانها، تنورههای آسیاب آبی از دوره زندیه تا پهلوی اول و گورستانهایی از دوره قاجار نیز دیدهمیشوند، آثاری که همگی اکنون در معرض تخریب و نابودی کاملاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این درحالی است که براساس قوانین رسمی، هرگونه عملیات معدنکاوی در شعاع نزدیک به آثار ثبتشده ملی و مناطق هدف گردشگری ممنوع است. همین ممنوعیت در سال ۱۳۹۹ در نامه رسمی اداره میراث فرهنگی فارس نیز به سازمان صنعت و معدن استان ابلاغ شده، اما بیاثر مانده است.
سیاوش آریا، خبرنگار و کنشگر میراث باستانی در استان فارس، میگوید مالک این معدن همچنان بهرغم تمامی ممنوعیتها به ادامه فعالیتهای تخریبی اصرار دارد و تمامی نهادهای قضایی و انتظامی جمهوری اسلامی نیز در مقابل «این فاجعه ملی» سکوت کردهاند. به گفته سیاوش آریا، معدنکاوی علاوه بر تخریب آثار تاریخی، حیات طبیعی منطقه را نیز در معرض نابودی قرار میدهد، منابع آبی روستا و کشاورزی را تهدید میکند و زندگی ساکنان آنجا به دلیل این پروژه آسیب خواهد دید.
ساکنان، شورای روستا و دهیاری بارها رسما اعتراض کردهاند، اما در غیاب هرگونه حمایت قضایی و حاکمیتی، به نظر میرسد منافع شخصی و رانت مدیران دولتی، بار دیگر بر قانون و آینده میراث تاریخی ایران چیره شده است.
اهمیت دهمورد تنها به آثار تاریخی آن محدود نیست. نام این روستا، بنابر پژوهشهای میدانی و منابع تاریخی، به گیاه «مورد» بازمیگردد که در این منطقه بهوفور میروید. در متون پهلوی ساسانی و عربی پیش از اسلام نیز از «دهمورد» یاد شده است. از همینرو، این روستا نه فقط مکانی زیبا یا تاریخی، که نماد هویت ایرانی، حافظه تاریخی و استمرار فرهنگی است که حالا به دست مدیران جمهوری اسلامی در آستانه ویرانی قرار گرفته است.
جمهوری اسلامی و چهار دهه دشمنی با میراث ایران
تخریب دهمورد، پدیدهای منفرد و استثنایی نیست، بلکه بخشی از روند چهار دهه سیاست جمهوری اسلامی در مواجهه با نمادهای ملی، باستانی و هویتی ایران است. برخلاف شعارهای ماههای اخیر مقامهای نظام ایران، ازجمله علی خامنهای، که بهتازگی در بحبوحه جنگ با اسرائیل بر «علاقه به ایران» و «حفاظت از میراث ملی» تاکید میکنند، آنچه در واقعیت دیده میشود سیاستی پیوسته در جهت حذف، تخریب، بیاعتنایی و گاه حتی دشمنی مستقیم با میراث فرهنگی ایران است.
از دفن بقایای شهرهای باستانی در زیر پروژههای عمرانی گرفته تا غارت آثار تاریخی موزهها، از تخریب بافتهای سنتی در شیراز و اصفهان و یزد و شوش تا نابودی محوطههای باستانی خوزستان و لرستان و مازندران و تهران، همگی نشان میدهند که جمهوری اسلامی با هر شکل از تاریخ غیرمذهبی یا پیش از اسلامی که نماد هویت ملی ایرانی باشد، یا میجنگد یا آن را به حال خود رها میکند تا فروبپاشد.
بیتوجهی به تختجمشید، طاقبستان، شهر تاریخی شوش و دهها بنای ثبتشده جهانی دیگر، اثبات میکند که جمهوری اسلامی در عمل اعتقادی به مفهوم «میراث ملی» ندارد، مگر آنکه بتواند از آن استفاده ایدئولوژیک یا سیاسی کند.
اکنون ماجرای دهمورد آیینهای تمامنما از همین رویکرد است، اینکه روستایی با قدمت تاریخی، آثار ثبتملی و طبیعت غنی آن، برای معدنکاوی و با یک مجوز قربانی میشود. منتقدان بر این باورند نظامی که در جنگ با اسرائیل مدعی ایستادگی در برابر «دشمنان ایران» است، خود طی دهههای اخیر به بزرگترین تهدید برای تاریخ و هویت ایران تبدیل شده است.