روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، اسفند ۱۳۵۷، پس از بازگشتش به ایران، به مردم «آب و برق مجانی» و رساندن آنها به «مقام انسانیت» را وعده داد. حالا از آن روزها نزدیک به ۵۰ سال گذشته، اما در تمام این سالها نهتنها از آب و برق رایگان خبری نبوده است، بلکه مردم ایران همواره با انواع مشکلات اقتصادی و بحرانهای معیشتی دستبهگریبان بودهاند.
این روزها مردم نهفقط ناگزیرند تعرفههای نجومی آب و برق را بپردازند، بلکه باید فشارها و آزارهای ناشی از قطعیهای مکرر در زمستان و تابستان را نیز تحمل کنند. آنها از یکسو با قطعیهای چندساعته و گاه چندروزه آب دستوپنجه نرم میکنند و از سوی دیگر، هولوهراس رسیدن به «نقطه صفر آبی» روانشان را فرسوده کرده است. با این حال، مسئولان دولتی بهجای پذیرش ناکارآمدیها و اشتباهات مدیریتی، همچنان مردم را مقصر جلوه میدهند و آنها را به «بدمصرفی» متهم میکنند.
بر پایه گزارشهای رسانهای و مشاهدات میدانی، وضعیت آبرسانی در بسیاری از شهرهای ایران بحرانی است. قطعیهای مداوم آب همچنان ادامه دارد و جیرهبندی غیررسمی آب از هفتهها پیش و در سکوت خبری، آغاز شده است. در برخی مناطق، مردم روزهای متوالی را بدون آب سپری میکنند و در دیگر مناطق نیز فشار آب لولهکشی آنقدر کم شده است که عملا با قطعی کامل تفاوتی ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کاربران در شبکههای اجتماعی گزارش دادهاند که در طول شبانهروز، بین دو تا ۱۲ ساعت یا حتی بیشتر آب ندارند؛ موضوعی که زندگی روزمره آنها را بهشدت مختل کرده است. افت فشار آب به حدی است که حتی طبقه دوم ساختمانها نیز از دسترسی به آب محروم شدهاند و در طبقات بالاتر، تقریبا در هیچ ساعتی از شبانهروز آبی در لولهها جریان ندارد.
این بحران در حالی شدت گرفته است که همزمان با گرمای طاقتفرسای تابستان، قطعیهای چندساعته برق نیز ادامه دارد و حتی پس از اتصال مجدد برق، بسیاری از مردم نمیتوانند از کولرهای آبی استفاده کنند، چرا که آب کافی به مخزن این دستگاهها نمیرسد.
بسیاری از کاربران با توصیف وضعیت خود در شبکههای اجتماعی نوشتهاند که از این وضعیت به ستوه آمدهاند، چرا که در بیشتر ساعات روز نه برای سرویس بهداشتی و حمام آب دارند و نه برای آشامیدن.
فاجعه به همینجا هم ختم نمیشود. گزارشهای متعددی هم از نقاط مختلف ایران از آذربایجان و خراسان گرفته تا تهران منتشر شده که نشان میدهد کیفیت آب لولهکشی به شدت کاهش یافته است و حتی برای شستوشو هم مناسب نیست.
آب طبقاتی
در شرایط کنونی، مقامهای دولتی از مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، گرفته تا وزیر نیرو و شرکت آبفا انگشت اتهام را به سمت مردم گرفتهاند و از آنها میخواهند که در مصرف صرفهجویی کنند. حال آنکه طبق دادههای رسمی، تنها درصد کمی از آب شبکه آبرسانی به مشترکان خانگی میرسد و حدود ۸۵ درصد آن سهم صنایع و کشاورزی است.
جمهوری اسلامی طی دهههای گذشته با تاکید بر شعار «خودکفایی در کشاورزی» منابع آبی ایران را هدر داد و حالا وضعیت به گونهای است که نه کشاورزان آب دارند و نه مشترکان خانگی.
مسئولان دولتی بهصراحت گفتهاند که در تهران ساکنان طبقههای دوم به بالا اگر میخواهند آب داشته باشند، باید پمپ تهیه کنند. بر اساس گزارش روزنامه پیام ما، مردم در خیابان سعدی تهران که مرکز فروش پمپ آب است، سرگردان شدهاند. قیمت خرید وسایل موردنیاز برای یک ساختمان سهطبقه سهواحدی ۵۰ میلیون تومان میشود. تقاضا هم زیاد شده و قیمت این تجهیزات در همین چند روز، ناگهان ۲۰ درصد بالا رفته است.
مسئله این است که این هزینه فقط برای تهیه ملزومات پمپ است که مشکل را موقتا حل میکند و از آنجا که این اقدام از نظر شرکت آبوفاضلاب غیرقانونی است، احتمال جریمه شدن هم وجود دارد. بنابراین مردم باید هزینه تهیه مخزن (۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان) را هم به این هزینه اضافه کنند.
این همان چیزی است که از آن تحت عنوان «آب طبقاتی» نام میبرند. عبارتی که این روزها در رسانههای فارسیزبان داخل و خارج زیاد تکرار میشود و معنایش این است که هرکس پول دارد، تجهیزات و امکانات میخرد و آب و برق دارد، هر کسی هم که پول تهیه این تجهیزات را ندارد، از دسترسی به آب و برق محروم میشود.
نقطه صفر آب
مسئولان وزارت نیرو و در راس آنها مدیران شرکت آب و فاضلاب، در توجیه قطعیهای پیاپی آب، همواره به آمارهای اقلیمی و بارشی متوسل میشوند. از جمله اینکه تهران پنجمین سال متوالی خشکسالی را پشت سر میگذارد و با وجود هدفگذاری برای کاهش ۲۵ درصدی مصرف، تنها حدود ۲.۵ درصد از این میزان محقق شده است.
بر اساس دادههای رسمی، میانگین بارش در سال جاری تنها ۱۴۷ میلیمتر بود که نسبت به میانگین بلندمدت، ۳۸ درصد و نسبت به سال گذشته، ۴۰ درصد کاهش داشته است. ورودی آب به سدها نیز نسبت به سال گذشته، ۴۳ درصد کاهش یافته و از ۳۹ میلیارد و ۶۳۰ میلیون مترمکعب به ۲۲ میلیارد و ۷۶۰ میلیون مترمکعب رسیده است.
وضعیت سدهای مهم از جمله سدهای تهران نیز هشداردهنده است. سد امیرکبیر با کاهش ۶۰ درصدی آب ورودی مواجه است، ماملو و لتیان ۴۵ درصد، طالقان ۳۳ درصد و سد لار هم ۲۵ درصد کاهش آب ورودی دارند و در حال حاضر، ۲۴ استان و ۵۰ شهر در ایران درگیر تنش آبیاند.
این آمار و ارقام آنقدر در رسانهها تکرار شدهاند که بسیاری از مردم آنها را تقریبا از حفظ میدانند. هرچند در صحت بسیاری از این دادهها تردیدی نیست، مسئله اصلی اینجا است که مسئولان عامدانه از ارائه آمارهای مهم دیگر از جمله حجم و گستردگی فرسودگی شبکههای آبرسانی، میزان بالای هدررفت آب در مسیر انتقال و توزیع، نبود نظارت بر مصرف صنایع بزرگ و سهم سیاستگذاریهای نادرست در شکلگیری و تشدید بحران سر باز میزنند.
در صورتی که اگر طی سالهای گذشته، بخشی از سرمایهگذاریها به نوسازی زیرساختهای آبی، اصلاح الگوی مصرف و مدیریت منابع اختصاص داده میشد، اکنون بحران آب تا این اندازه خطرناک و نزدیک به نقطه صفر نبود.
بهتازگی ویدیویی از بنفشه زهرایی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، در شبکههای اجتماعی فراگیر شده است که هشدار میدهد که با پنجمین سال متوالی خشکسالی و کاهش ۴۰ درصدی بارشها، سطح آب سدهای تامینکننده آب پایتخت به پایینترین حد رسیدهاند و در حال مصرف آب «کف مخزن»اند. بر اساس این پیشبینی، تهران تا نقطه صفر آبی فاصله زیادی ندارد.
دیوار کوتاه مردم
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب در تازهترین اظهاراتش ادعا کرد که هر ایرانی در شبانهروز باید تنها ۱۳۰ لیتر آب مصرف کند، اما میزان مصرف واقعی به حداقل ۱۹۵ لیتر رسیده و همین افزایش مصرف، شبکه آب را در آستانه افت فشار قرار داده است. عباس علیآبادی، وزیر نیرو، نیز طی روزهای اخیر به جای پاسخگویی بابت قطعیهای پیاپی برق و آب، مردم را با وضع تعرفههای نجومی تهدید کرده است.
با این حال، کارشناسان و حتی برخی مدیران سابق، تصویر دیگری از وضعیت موجود ارائه میدهند. از جمله مهدی عربصادق، کارشناس انرژی، که در واکنش به سخنان وزیر نیرو گفت: «اگر قرار است مردم به دلیل بد مصرفی تنبیه شوند، پس تکلیف وزیر و مدیرانی که در بدتولیدی نقش دارند چیست؟»
او در انتقادی تند، خطاب به وزیر نیرو تاکید کرد: «یک قبض هم برای راندمان خودتان در وزارت نیرو صادر کنید.»
به گفته این کارشناس، سالها است که کسی بابت نیروگاههای فرسوده با راندمان زیر ۳۳ درصد، شبکه پراتلاف و ساختار پرهزینه وزارت نیرو پاسخگو نیست و این مردماند که تاوان سوءمدیریتها را با قبضهای سنگین و قطعیهای مداوم پس میدهند.
بیان این انتقادها تنها به کارشناسان مستقل محدود نمیشود. عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیطزیست، نیز سیاستهای آبی را «غلط و غیرعلمی» توصیف کرده و هشدار داده که «شرایط فعلی تازه آغاز گرفتاری است و سالبهسال شدیدتر خواهد شد».
او با کنایه گفت: «حتی بچه کلاس دوم ابتدایی هم میفهمد که نمیشود از یک سو ۱۵ میلیارد مترمکعب صرفهجویی در آب را الزامی کرد و از سوی دیگر دولت را به خودکفایی در ۹۰ درصد محصولات کشاورزی مکلف دانست. این یک معادله با جواب غلط است.»
از سوی دیگر، اختلافات و ناهماهنگیها میان دستگاههای اجرایی نیز در حال تشدید است؛ به طوری که عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب، در نشست خبری ۳۰ تیر، انگشت اتهام را به سمت شهرداری گرفت و گفت که مدیریت شهری برای آبیاری بیش از سه هزار فضای سبز شهری از ۷۰۰ حلقه چاه استفاده میکند که ۵۵ مورد از آنها کیفیت آب شرب دارند اما هیچکدام در اختیار وزارت نیرو قرار نگرفتهاند.
این گزارشها و سخنان نشان میدهد مدیریت منابع آبی در ایران درگیر نوعی کشمکش نهادی، پنهانکاری آماری و فرافکنی مداوم است. در چنین فضایی، طبیعی است که بار اصلی بحران بر دوش مردم سنگینی کند؛ مردمی که همزمان با گرمای سوزان تابستان، باید بیآبی و بیبرقی را تاب بیاورند و در هولوهراس رسیدن به روز صفر آب باشند.