برنامه هستهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی مانند ققنوس که از خاکستر خود دوباره زاده میشود، در آستانه احیا قرار دارد.
حملات اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای کلیدی همچنان آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و جریان تندرو حاکم در تهران را منصرف نکرده است. عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در گفتوگو با فاکسنیوز اذعان کرد که تهران «نمیتواند از غنیسازی دست بکشد».
عراقچی همچنین تایید کرد که تاسیسات هستهای ایران «آسیب دیدهاند، آسیب جدی دیدهاند، و میزان آن هنوز در دست ارزیابی است».
اما برنامه هستهای جمهوری اسلامی بسیار گستردهتر از سه مرکز غنیسازی فردو، نطنز و اصفهان استــ و حتی جامعه اطلاعاتی دولت ترامپ نیز درباره میزان باقیمانده از برنامه هستهای جمهوری اسلامی ابراز تردید کرده است.
علاوه بر این، هرگونه تایید از جانب عراقچی باید با دیده تردید نگریسته شود. هرچند ممکن است این موضوع صحت داشته باشد، میتواند بخشی از یک برنامه فریب عمدی نیز باشد. بههرحال، این همان فردی است که بارها مدعی شده بود برنامه هستهای جمهوری اسلامی صلحآمیز است.
بهرغم ادعاها که تهران در پی ساخت تسلیحات هستهای یا سایر سلاحهای کشتار جمعی نیست، باید توجه داشت که برای تولید سوخت نیروگاه یا کاربردهای پزشکی، به اورانیوم با غلظت حداکثر ۵ درصد نیاز است. اما پیش از حملات اسرائیل و آمریکا، جمهوری اسلامی دستکم ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد ذخیره کرده بود. حتی اگر تبدیل این مقدار به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد موردنیاز برای ساخت سلاح زمانبر باشد، جمهوری اسلامی میتواند همین ذخایر ۶۰ درصدی را برای ساخت بمبهایی مشابه بمب هیروشیما به کار بگیرد. برای ساخت چنین بمبی فقط به ۶۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۸۰ درصد نیاز است.
به بیان ساده، جمهوری اسلامی احتمالا هنوز چند گزینه هستهای دارد. فقط مسئله این است که خامنهای کدام مسیر را اول انتخاب میکندــ مسیر بمب سبک هیروشیما یا مسیر پیچیدهتر انفجاری که به غنیسازی تا ۹۰ درصد نیاز دارد؟ یا شاید جمهوری اسلامی فقط با اعلام اینکه سلاح هستهای در اختیار دارد، به هدفش برسد؟
پاسخ این مسئله به دو عامل کلیدی بستگی دارد: پس از حملات هوایی چه مقدار ماده شکافتپذیر باقی مانده است؟ و ظرفیت سانتریفیوژهای باقیمانده برای ادامه غنیسازی چقدر است؟
در حالی که تمرکز رسانهها بیشتر بر ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی است، نباید ذخایر ۲۰ و ۵ درصدی را نادیده گرفت. پیش از حملات ژوئن، تهران ۲۷۵ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصدی و بیش از ۵.۵ تن اورانیوم ۵ درصدی در اختیار داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایران واچ هشدار داده است که اورانیوم ۲۰ درصدی حدود ۹۰ درصد مسیر بهسمت غلظت مورد نیاز برای ساخت سلاح را طی کرده و ذخایر فعلی ایران برای ساخت دستکم دو بمب انفجاری کافی است. افزون بر آن، اگر جمهوری اسلامی اورانیوم ۵ درصدی را بیشتر غنیسازی کند، میتواند آن را برای ساخت دستکم ۱۰ بمب انفجاری به کار بگیرد.
شناسایی محل نگهداری این ذخایر ماموریت سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل است. آیا این مواد زیر آوار اصفهان، فردو و نطنز دفن شدهاند؟ یا پیش از حمله به محلی دیگر منتقل شدهاند؟
جیدی ونس، معاون رئیسجمهوری آمریکا، در اواخر ژوئن گفت محل ذخایر دیگر اهمیتی ندارد، تنها سوال این است که «آیا ایران اورانیوم را تا سطح تسلیحاتی غنیسازی کرده است و آیا میتواند آن را به بمب تبدیل کند؟»
اما واقعیت این نیست. بله، ظرفیت سانتریفیوژهای باقیمانده مهم است، اما اطلاع از میزان ماده شکافتپذیر باقیمانده و مدت زمان لازم برای بازیابی و آغاز مجدد غنیسازی نیز حیاتی است.
اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد در حالت گاز ذخیره میشود و میتوان آن را در سیلندرهایی در ابعاد کپسول غواصی نگه داشت. انتقال یا مخفی کردن آنها میتواند بهسادگی قرار دادنشان در صندوق عقب یک خودرو باشد.
جمهوری اسلامی برنامه هستهای تسلیحاتیاش را رها نخواهد کرد. از زمان حملات، تهران موضعی سرسختانه در برابر واشینگتن اتخاذ کرده است. بنابراین، دولت ترامپ باید دستکم فرض را بر این بگذارد که بخشی یا تمام ذخایر اورانیوم غنیشده یا قابل بازیابی از زیر آوار است یا در مکانی نامعلوم نگهداری میشود.
پیش از حملات، ایران واچ گزارش داده بود که تاسیسات فردو دارای ۲۷۰۰ سانتریفیوژ فعال است. تاسیسات نطنز نیز ۱۷ هزار سانتریفیوژ در زیرزمین و ۱۷۰۰ سانتریفیوژ در تاسیسات روی زمین داشت.
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بخشی از تاسیسات نطنز که روی زمین قرار داشت در حملات اسرائیل نابود شد. با این حال، هنوز مشخص نیست چند سانتریفیوژ زیرزمینی باقی مانده است.
بخش زیادی از برنامه تسلیحاتی جمهوری اسلامی مخفیانه بوده است. احتمال بسیار زیادی وجود دارد که ایران سانتریفیوژهای اعلامنشده بیشتری داشته باشد. اگر اینطور باشد، ساخت یک یا دو بمب از نوع بمب هیروشیما بهراحتی قابل دستیابی استــ و در صورت لزوم، تهران بیتردید توانایی فنی ساخت سانتریفیوژهای جدید را دارد.
خاکستر هستهای این ققنوس بسیار واقعی است و برای احیای برنامه هستهای جمهوری اسلامی، نیازی به افسانه نیست.
دانشمندان هستهای روسیه که پیش از حملات از تاسیسات خارج شده بودند، احتمالا بازمیگردند تا به جمهوری اسلامی در این مسیر کمک کنند.
جاهطلبیهای هستهای تهران قطعا به عقب رانده شدهاند. برای مثال، در اصفهان، تاسیساتی که برای تبدیل گاز اورانیوم غنیشده به فلز استفاده میشدــ مولفهای کلیدی در ساخت سلاحــ تا حدی نابود شده است. اما به گفته ایران واچ، بازسازی این بخش بسیار آسان است، زیرا به تجهیزات صنعتی دوکاربردی نیاز دارد.
اسرائیل شماری از متخصصان هستهای را حذف کرد و تاسیسات موشک بالستیک کرمانشاه، راکتور هستهای خنداب (که میتواند برای تولید پلوتونیوم استفاده شود) و پایگاههای نظامی و پژوهشی در سراسر ایران را هدف قرار داد.
اما تا زمانی که تغییر رژیم رخ ندهد، جمهوری اسلامی بهدنبال تسلیحات هستهای خواهد بود.
تصمیم ترامپ برای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی کار درستی بود. اکنون، او باید به اسرائیل کمک کند تا کار را به پایان برساند و به رژیم خامنهای خاتمه دهد. واشینگتن نمیتواند با شر مذاکره کند، باید آن را شکست دهد.
ترجمه از نشریه هیل
مارک تات نویسنده در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی و سرهنگ جاناتان سوییت افسر بازنشسته اطلاعات ارتش است.