چهار کتیبه ارزشمند اورارتویی واقع در استان آذربایجان شرقی، در سکوت مسئولان و بیتوجهی نهادهای متولی میراث فرهنگی، در محاصره گلسنگها گرفتار شدهاند و در آستانه نابودی قرار دارند.
محمد سهرابی، پژوهشگر و متخصص گلسنگشناسی، که سالها است روی تاثیر گلسنگها بر آثار سنگی تاریخی ایران مطالعه میکند، با ابراز نگرانی از وضعیت این کتیبهها، هشدار داد که رشد بیرویه این موجودات زنده میتواند به حذف بازگشتناپذیر بخشی از حافظه تاریخی ایران منجر شود.
گلسنگ نوعی قارچ همزیست با جلبکها و سیانوباکتریها است که روی سنگها، صخرهها، تنه و ساقه درختان میروید و میتواند تا چهار هزار سال عمر کند.
به گفته سهرابی، کتیبه «رازلیق» یکی از مهمترین آثار بهجامانده از تمدن اورارتو، اکنون تقریبا در تسخیر کامل گلسنگها است و کتیبهای که در سطرهای پایانی آن، آرگیشتی دوم، پادشاه اورارتو، حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد، هشدار داد که هر کس نام او را از این کتیبه محو کند، «خدایان او را از زیر خورشید براندازند»، اینک در سایه بیاعتنایی مسئولان، طبیعت خاموش است که دارد واژههایش میبلعد. حال آنکه سهرابی و دیگر پژوهشگران هشدار دادهاند که اگر گلسنگها کنترل نشوند، کتیبهها و حافظه تاریخی برای همیشه از بین خواهند رفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این پژوهشگر در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، به وضعیت چهار کتیبه اصلی در آذربایجان شرقی که بهشدت در معرض خطرند، اشاره کرد و گفت که علاوه بر کتیبه رازلیق در نزدیکی شهر سراب، در این استان چندین کتیبه اورارتویی دیگر هم وجود دارد که هر کدام از بهتنهایی سندی تاریخی و منحصر بهفرد بهشمار میروند؛ از جمله کتیبه سقیندل که کهنترین سند ملیشده در منطقه است.
این کتیبه به دستور ساردوری، پسر آرگیشتی، در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شد و محتوای آن گزارش یک لشکرکشی نظامی و نمودی از اقتدار اورارتوییها است.
کتیبه در خطر نشتیبان نیز در حوالی روستای قرخقزلار قرار دارد و یکی دیگر از آثار منسوب به آرگیشتی دوم است. این کتیبه بر صخرهای ۴.۵ متری حک شده است و ۱۳ سطر دارد، اما به دلیل تماسهای مداوم انسانی و فرسایش طبیعی، بخشهایی از آن دیگر قابل خواندن نیست.
به گفته سهرابی، کتیبه شوشا در اهر نیز اثری کمتر شناختهشده اما بسیار ارزشمند است که در روستای شیشه از توابع این شهرستان قرار دارد. این اثر به هزاره اول پیش از میلاد تعلق دارد و در سال ۱۳۷۹ به ثبت ملی رسیده است.
سهرابی با انتقاد از اقدامها گذشته گفت که در نخستین بررسیها، به منظور حذف گلسنگها، بهجای روشهای علمی، از ابزارهای مکانیکی مانند کاردک و فرچه استفاده کردند که به ساختار سطح سنگ آسیب رساند و باعث شد گلسنگها با قدرت و سرعت بیشتری بازگردند.
به گفته این پژوهشگر، گلسنگها موجوداتی ترکیبی از قارچ و جلبک یا سیانوباکتریاند که میتوانند در سختترین محیطها به زندگی ادامه دهند. تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، بارشهای اسیدی و گرمایش زمین هم روند تخریب را شتاب بخشیدهاند. با این حال، او تاکید کرد که با استفاده از روشهای زیستسازگار میتوان گلسنگها را کنترل و حذف کرد؛ مشروط به اینکه زمان مناسب برای مداخله انتخاب شود و شرایط زیستمحیطی اطراف کتیبهها نیز اصلاح شود.
سهرابی گفت تهدید اصلی نه در قدرت گلسنگها، بلکه در ناآگاهی ما است؛ چرا که اگر گلسنگها درست شناسایی شوند، میتوانند حتی به ما درباره تغییرات اقلیمی گذشته اطلاعات دهند، اما اگر نادیده گرفته شوند، بیصدا تاریخ را میبلعند.
این پژوهشگر پیشتر نیز درباره رشد گلسنگها در محوطههای باستانی ایران هشدار داده و گفته بود که از نظر رشد گلسنگها و میزان تخریب کتیبه بیستون در کرمانشاه رتبه اول را دارد. پس از آن نیز تخت جمشید، پاسارگاد، میراث جهانی محور ساسانی، چغازنبیل، شوش، گنبد سلطانیه و گنبد قابوس، تخت سلیمان و برخی کاروانسراهای ثبتشده در میراث جهانی در رتبههای بعدی آثار در معرض خطر قرار میگیرند.
دادههای پژوهشی حاکی از آن است که تاکنون نزدیک به ۵۰۰ گونه گلسنگ در حال رویش روی بناهای تاریخی و باستانی ایران مشاهده شده است.