دلارهای آمریکایی که خاورمیانه را ویران کرد

هزینه‌های جنگ آمریکا در دهه اخیر، 1.4 برابر بودجه کل این کشور در سال 2020 است

نیروهای نظامی آمریکا در مرز سوریه و عراق، 31 اکتبر 2019 - Delil SOULEIMAN / AFP

حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، روز سه‌شنبه 15 مرداد، در دیدار با وزیر، معاونان و مدیران ارشد وزارت امور خارجه جمله‌ای گفت که - به نظر نگارنده، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ «صلح با ایران، مادر همه صلح‌هاست؛ جنگ با ایران هم مادر همه جنگ‌هاست.» بعد از آن نیز روزنامه واشینگتن‌پست در گزارشی جنگ با ایران را «مادر تمام باتلاق‌ها» عنوان کرد.

در این گزارش به بررسی هزینه‌های احتمالی جنگ برای دو طرف اشاره می‌شود و این که آیا واقعاً شرایط ایران و آمریکا برای آغاز جنگ آماده است؟ ابتدا شرایط آمریکا و سپس ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کشور آمریکا با ترور کردن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در نخستین ساعات جمعه سیزده دی‌ماه، شرایط را برای آغاز جنگ و افزایش تنش‌ها آماده کرده است. اما ببینیم ایالات ‌متحده آمریکا در جنگ با ایران چه هزینه‌هایی متحمل می‌شود.

صورت‌حساب جنگ‌های اخیر آمریکا:

در گزارشی به نقل از سی‌ان‌بی‌سی، مجموع هزینه‌های جنگ آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه و پاکستان از سال 2001، حدود 6.4 تریلیون دلار برآورد شده است. در بزرگی این رقم همین بس که کل بودجه سال 2020 ایالات‌متحده آمریکا 4.7 تریلیون دلار بوده است. این یعنی آمریکا در حدود 1.4 برابر بودجه سال 2020 خود را صرف جنگ‌های خاورمیانه کرده است. در واقع این جنگ‌ها از جیب مالیات‌دهندگان آمریکایی آغاز شده و گسترش‌ یافته است.

جنگ افغانستان: (نزدیک به 1 تریلیون دلار)

بنا به گزارشی که فوربس منتشر کرده است، ایالات ‌متحده آمریکا در طول 19 سال حضور نظامی در افغانستان، رقمی حدود 975 میلیون دلار هزینه کرده است. البته در سال‌های اخیر با کاهش تعداد نظامی‌ها در افغانستان - به کمتر از 10 هزار نفر، هزینه‌های آمریکا در این کشور به سالانه 52 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. با وجود اینکه این رقم از سالانه 107 میلیارد دلار به این عدد کاهش پیدا کرده، در بزرگی این رقم همین بس که کل صادرات نفتی و غیرنفتی ایران در سال جاری احتمالاً حدود 55 میلیارد دلار باشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جنگ عراق:(بیش از 2 تریلیون دلار)

در گزارشی به نقل از رویترز، هزینه‌های آمریکا در عراق تا سال 2013، بیش از 2 تریلیون دلار برآورد شده است. البته این هزینه‌ها احتمالاً بعد از 7 سال، بیش از این شده است. همچون افغانستان، حضور نظامی گسترده آمریکا در عراق، سالانه هزینه‌های زیادی را به بودجه آمریکا وارد می‌کند.

آیا همه هزینه‌های جنگ بی فایده است؟

هزینه بیش از شش تریلیون دلاری آمریکا در خاورمیانه عدد بسیار بزرگی‌ست، اما واقعا این هزینه خالص بوده است و هیچ منفعتی برای آمریکا نداشته است؟ در جواب باید گفت بخش زیادی از هزینه‌های جنگ در واقع جیب به جیب کردن است. در واقع بخش زیادی از این هزینه‌ها صرف خرید تجهیزات نظامی مورد نیاز شده، که عمده تولیدکنندگان آن شرکت‌های بزرگ آمریکایی هستند و خرید این تجهیزات سبب توسعه این شرکت‌ها شده است. بنابراین نمی‌توان تمامی این هزینه‌های گفته‌شده را هزینه خالص جنگ نامید. شاید بخشی از این هزینه‌ها در صورت عدم حمله به این کشورها نیز انجام می‌شد.

جنگ با ایران چه هزینه‌هایی خواهد داشت؟

1- هزینه‌های سنگین مالی:

با توجه به هزینه‌های سنگین جنگ برای آمریکا در عراق و افغانستان، به نظر می‌رسد این هزینه‌ها به‌مراتب برای جنگ با ایران بیشتر باشد. حضور نظامی ایران در کشورهای مختلف خاورمیانه - از جمله عراق، سوریه، لبنان و فلسطین، سبب شده بتواند در این دامنه گسترده جغرافیایی ضرباتی را به آمریکا وارد کند. از این رو حتی با فرض هزینه‌های دو برابری جنگ با ایران نسبت به جنگ با عراق، آمریکا باید چیزی حدود بودجه یک سال خود را صرف هزینه جنگ با ایران کند. اتفاقی که می‌تواند اقتصاد آمریکا را تحت ‌فشار زیادی قرار دهد. بسیاری از رسانه‌های اقتصادی جهان همچون فوربس نیز به هزینه‌های سنگین جنگ با ایران اشاره کرده‌اند.

2- برهم زدن موازنه قدرت در منطقه:

ایالات‌ متحده آمریکا همواره تلاش کرده است با برقراری موازنه قدرت در مناطق مختلف جهان، به مدیریت آن بپردازد. از این رو عموماً از طریق کشورهایی همچون عربستان و امارات به کنترل ایران می‌پردازد و از طرفی از طریق ایران نیز این کشورها را کنترل کرده و به آن‌ها تجهیزات نظامی می‌فروشد. حذف هرکدام از کشورهای خاورمیانه می‌تواند زمینه‌ساز قدرت‌گیری کشور رقیب شود و از این طریق شرایط برای موازنه قدرت در این منطقه سخت می‌شود.

3- اسرائیل:

شاید ایران نتواند جنگ را به داخل خاک آمریکا بکشاند، اما اسرائیل - به‌عنوان یکی از نزدیک‌ترین شرکای آمریکا، در همسایگی ما قرار دارد. هرگونه حمله به ایران می‌تواند به معنی پاسخ شدید ایران به اسرائیل باشد. از این رو هزینه‌های جنگ برای آمریکا به‌شدت افزایش پیدا می‌کند.

4- فشار بین‌المللی:

با وجود آزادی‌های نسبی رسانه‌ها در جهان غرب، باید گفت در گذشته (زمان جنگ با عراق و افغانستان) عمده رسانه‌ها در دست گروه‌های قدرتمند کشورها قرار داشت، از این رو این شبکه‌های رسانه‌ای می‌توانستند با پخش برنامه‌های مختلف بر روی افکار عمومی کشورها تأثیر بگذارند. اما با توسعه شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های پرقدرت گذشته تا حدی قدرت خود را از دست داده‌اند و خبرها با سانسور کمتر و با سرعت بیشتر در اختیار عموم مردم قرار می‌گیرد. بنابراین می‌توان گفت هم‌زمان با آغاز جنگ با ایران، فشار رسانه‌ای علیه ایالات ‌متحده آمریکا به اوج خود خواهد رسید. می‌توان انتظار داشت شروع جنگ با ایران، هم ترامپ را از رویای دور دوم ریاست ‌جمهوری دور کند و هم وجه بین‌المللی ایالات‌ متحده را مخدوش سازد.

تأمین مالی جنگ:

با توجه به هزینه‌های سنگین آمریکا در جنگ با ایران، باید انتظار داشت آمریکا بخش از هزینه‌های جنگ را از طریق اوراق بدهی تأمین مالی کند. اما آیا شرایط مشابه زمان جنگ با افغانستان و عراق است؟

بانک مرکزی ایالات‌متحده آمریکا در سال 2008 و تحت عنوان سیاست تسهیل کمی، به خرید گسترده اوراق بدهی دولت آمریکا اقدام کرد و از این طریق با چاپ اسکناس، پایه پولی این کشور به حدود 4 برابر افزایش یافت. در مقام مقایسه باید گفت میزان تزریق پول توسط بانک مرکزی آمریکا در حدود یک‌سوم نقدینگی کل آن کشور بوده است. (تصور کنید بانک مرکزی ایران رقمی در حدود 600 هزار میلیارد تومان به کشور تزریق کند) با توجه به افزایش شدید پایه پولی در کشور آمریکا و افزایش شدید نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، ریسک‌های تأمین مالی در این کشور افزایش پیدا می‌کند. تحلیل‌گران معتقدند بدهی‌های عمومی آمریکا در سال 2020، به 110 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد رسید.[9]این یعنی با هر نوع کاهش ریسک اعتباری آمریکا ناشی از جنگ، هزینه‌های تأمین مالی این کشور به‌شدت افزایش خواهد یافت.

ایران:

هزینه‌ جنگ برای ایران به‌شدت بالاست. شاید همین عامل سبب شده است که ترامپ این‌چنین بی‌پروا اقدام به ترور یکی از فرماندهان سپاه کند. با توجه به اینکه جنگ در داخل خاک ایران رخ خواهد داد و نه خاک آمریکا، عمده زیرساخت‌های ایران در معرض نابودی قرار می‌گیرد. تنها با تخریب پارس‌جنوبی توسط موشک‌های آمریکا، این امکان وجود دارد کل صنعت پتروشیمی کشور متحمل ضربات بسیار شدیدی شود. در واقع هرچند هزینه‌های جنگ برای آمریکا سنگین است، این هزینه‌ها کماکان روی کاغذ برای ایران بسیار بیشتر است.

در کنار آنچه در بالا گفته شد، بسیاری از تجهیزات نظامی و صنعتی ایران قابلیت خرید دوباره ندارند، از این رو در صورتی که مورد هدف آمریکا قرار بگیرند، عملا امکان جایگزینی آن‌ها وجود ندارد. بنابراین هزینه‌های جایگزینی آن نیز بسیار بالاست.

چه خواهد شد؟

با نگاه به تاریخچه جنگ‌های آمریکا طی چند سال اخیر می‌توان به این نتیجه رسید که آمریکا عموماً در جنگ‌هایی شرکت کرده است که طرف مقابل تا حدی زیادی ضعیف شده است. حمله به عراق در زمان صدام - که اشغال این کشور را در پی داشت، در زمانی رخ داد که عملاً ارتش صدام حتی یک حمله مؤثر به نیروهای آمریکایی نداشت. حمله به افغانستان و لیبی نیز زمانی انجام شد که این کشورها به‌شدت تحت‌ فشار قرار داشتند. اما به نظر نمی‌رسد ایران به این مرحله رسیده باشد. حضور نظامی در کشورهای مهم منطقه، قدرت بازدارندگی ایران را مقدار زیادی افزایش داده است. در کنار هزینه‌های زیاد جنگ، ایالات متحده آمریکا به دلیل استقلال کامل در زمینه انرژی، نیاز چندانی به نفت و سوخت‌های فسیلی منطقه ندارد. بنابراین انگیزه نفت نیز چندان برای آمریکا جذاب نیست.

از طرف دیگر، به نظر می‌رسد ایران نیز در سمت دیگر قضیه از جنگ با آمریکا لطمات جبران‌ناپذیری خواهد خورد و بسیاری از زیرساخت‌های ساخته‌شده در طول 40 سال گذشته می‌تواند تحت حملات گسترده نیروهای آمریکایی قرار گیرد.از این رو به نظر نمی‌رسد این جنگ هیچ پیروزی داشته باشد. چه ایران و چه آمریکا، با شروع جنگ دیگر نخواهند توانست آن را به‌سادگی پایان دهند و احتمالاً جنگ مدت زیادی هر دو کشور و به تبع آن کشورهای منطقه را درگیر خود کند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه