ویرانه‌ای که از استقلال به جا گذاشتند

باشگاه پرهوادار تهرانی باید فصل را در اوج بحران شروع کند

باشگاه استقلال از آغاز دهه ۹۰ تا امروز ۱۳ مدیرعامل داشته که برای یک باشگاه آماری هولناک است-فرهیختگان

باشگاه استقلال روزهای آشفته‌ای را پشت سر می‌گذارد، چنان آشفته که در نزدیکی آغاز لیگ برتر، تمرین‌های تیم تعطیل و امکان ثبت قراردادهای جدید بازیکنان با دستورالعمل جدید سازمان لیگ از استقلال سلب شده، بازیکنان قدیمی تیم هفت ماه است که دستمزدشان را دریافت نکرده‌اند و جواد نکونام اگرچه از مقاومت در مقابل این بحران‌ها حرف می‌زند، واقعیت این است که موقعیت امروزش به یک مربی که می‌خواهد فصل را با ادعای قهرمانی آغاز کند، شباهتی ندارد.

باشگاه استقلال با سرپرست موقت اداره می‌شود و علی خطیر که مدیر منتخب سازمان خصوصی‌سازی برای این باشگاه است، این‌ روزها به هر دری زده که مشکلات مالی تیم را دست‌کم در این برهه برطرف کند، موفق نشده است. مشکلات مالی در باشگاه‌ استقلال پیچیده‌تر و کهنه‌تر از آن است که مدیری بتواند ظرف چند هفته گره‌اش را باز کند.

«سرپرست مدیرعامل» عنوانی است که هیئت‌مدیره باشگاه استقلال به علی خطیر داده است؛ عنوانی معلق که در قدم اول از بی‌ثباتی خبر می‌دهد. مدیران باشگاه استقلال در سالیان اخیر پی‌در‌پی تغییر کرده‌اند. آخرین مدیرعاملی که در باشگاه استقلال دورانی به نسبت طولانی روی کار بود، علی فتح‌الله‌زاده بود که در یک دوره از مدیریتش در باشگاه استقلال از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ فرصت کار داشت. مدیریت او در همان دوره و پس از آن با حضورهای کوتاه‌مدتش بسیار انتقادبرانگیز بود، با این حال پس از او هیچ مدیری نتوانست حتی سه فصل کار در این باشگاه را تجربه کند.

باشگاه استقلال از آغاز دهه ۹۰ تا امروز ۱۳ مدیرعامل داشته که برای یک باشگاه آماری هولناک است و نشان می‌دهد از مدیریت‌های کوتاه‌مدت چه ویرانه‌ای به جا مانده است. علی خطیر، مدیر جدید این باشگاه، اگرچه در مقایسه با مدیران پیشین دهه‌های اخیر با مناسبات حرفه‌ای فوتبال آشناتر است و برای آشنایی با مبانی حقوق بین‌المللی ورزش تجربه‌هایی دارد، آنچه در باشگاه‌داری دولتی تحت تسلط حاکمیت در ایران می‌گذرد، چنان ساختار اصلاح‌ناپذیری دارد که شاید بد و خوب عملکرد مدیران نتواند تغییرات شگرفی در آن پدید آورد.

اگر بخواهیم بیشتر بدانیم در استقلال چه خبر است، یک مثال از شرایط زندگی بازیکن جوان استقلال همه‌چیز را روشن می‌کند. جواد نکونام می‌گوید: «برای باشگاه استقلال خیلی زشت است که بازیکن آن یواشکی به منزل خودش رفت‌وآمد کند. صاحبخانه این بازیکن را جواب کرده و او هم وسایلش را گوشه آپارتمان جمع کرده است اما پول ندارد که خانه‌اش را تخلیه کند. این بازیکن می‌تواند درست تمرین کند؟ بازیکنان جوان‌تر از بزرگ‌ترها پول قرض می‌کنند و این شرایط جالب نیست. شما چه کسی را سراغ دارید که هفت ماه حقوق نگیرد و باز کار کند؟»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اگرچه تصور عمومی هواداران فوتبال درباره بازیکنان و مربیان این است که آن‌ها زندگی مرفه و بی‌دردسری دارند، واقعیت درباره بسیاری بازیکنان همین جریانی است که سرمربی استقلال روایت کرده است.

استقلال به دلیل بحران‌های مالی و البته سوءمدیریت، در حفظ و جذب ستاره‌ها ناکام بوده و در نقل‌وانتقالات عملکرد موفقی نداشته است. یک نمونه‌اش ناکامی در استخدام مهدی قایدی، ستاره سال‌های اخیر استقلال. قایدی، بازیکنی که در استقلال درخشید و باید نقل‌وانتقالات او تا سال‌ها برای این باشگاه درآمدساز می‌شد، به دلیل ناوارد بودن مدیران باشگاه در امور قراردادها حالا نه تنها بازیکن استقلال نیست، بلکه استقلال به رغم پیشنهاد مالی به شباب الاهلی امارات، موفق نشد بازیکن سابقش را جذب کند و شباب ترجیح داد او را به اتحاد کلبا بفرستد. استقلال هرگز از بازیکنانی که خود در ستاره شدن آن‌ها نقش دارد، نمی‌تواند درآمد پایدار خلق کند و همواره از ادامه همکاری با ستاره‌هایش ناتوان است. این نکته تیم را در سال‌های پیاپی بی‌ثبات می‌کند و درخشش بازیکنان موثر تداوم ندارد که به تکرار موفقیت‌ها منجر شود.

ویرانه‌ای که مدیران از باشگاه به جا می‌گذارند، هر بار قرار است به کمک مدیر جدید بازسازی شود اما مدیر بعدی نیز همان مسیر قبلی را طی می‌کند و بدهی‌های بزرگ‌تر انباشته می‌شوند و ساختار تیم بیشتر متزلزل می‌شود.

تکرار این ناکارآمدی مدیران تحمیلی دولت به باشگاه هواداران را دچار این تصور می‌کند که دولت و حاکمیت در آسیب رساندن به باشگاه تعمد دارند. وقتی دولت بر همه باشگاه‌ها تسلط دارد و فوتبال را دولتی اداره می‌کند، حتما تفاوت رفتار مالی در باشگاه‌های مختلف حس تبعیض را پدید می‌آورد و این هم هواداران را معترض کرده است. جدل‌هایی که بین هواداران استقلال و پرسپولیس یا سایر باشگاه‌ها در سالیان اخیر به اوج رسیده، محصول دخالت و تسلط دولت و حاکمیت در باشگاه‌داری است؛ اما حاکمیت با نگاه امنیتی به فوتبال حاضر نیست باشگاه‌هایی مستقل شکل بگیرند و باشگاه‌ها خصوصی اداره شوند و استقلال مالی داشته باشند.

در همین روزهای اخیر، این شائبه برای هواداران استقلال پدید آمد که چون جواد نکونام سرمربی استقلال است، موانعی پنهان بر سر راه استقلال قرار می‌گیرد تا این باشگاه نتواند مشکلات مالی‌اش را حل کند. نکونام به دلیل حمایت از اعتراض‌ها در جنبش مردمی مهسا به‌سختی توانست با استقلال قرارداد ببندد و پس از پیگیری باشگاه، با طرح این موضوع که نکونام مشمول عفو رهبری شده است، قرارداد او با باشگاه استقلال به امضا رسید.

بسیاری هواداران استقلال حالا باور دارند که شرایط موفقیت نکونام در استقلال فراهم نخواهد شد. پیش‌تر یحیی گل‌محمدی، سرمربی موفق پرسپولیس، نیز پس از حمایت‌هایش از اعتراض‌های سراسری گفته بود که شاهد تحرکاتی برای آسیب رساندن به خود است و نمی‌گذارند با آرامش کار کند. گل‌محمدی نیز مدت‌ها تحت فشار بود و در فصل گذشته روزهای پردردسری را سپری کرد.

استقلال فصل جدید را با نکونام و بحران‌های جدی و موثر که می‌تواند تیم را از پا درآورد، شروع می‌کند. هوادارانش امیدوارند مربی جدید تیمشان در جنگ با مشکلات کوتاه نیاید. شاید نکونام بتواند، چنانچه جنگیدن و ایستادگی مقابل بحران‌ها را وعده داده است، نه وعده قهرمانی.

بیشتر از فوتبال