شبکه مخفی زنان سرکوب شد!

«امیدوارم این متن درخشان، با بازنویسی جدید و بدون خودسانسوری، پس از پیروزی خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» دوباره ساخته شود و چهره واقعی‌تری از زنان عصر آگاهی و رهایی بدهد»

این مجموعه در ذات خود فمینیستی است‌ـ تصویر از نماوا

«شبکه مخفی زنان» شاید تنها مجموعه نمایشی باشد که این روزها قابل دیدن است. پحش این مجموعه تلویزیونی ایرانی از مردادماه سال جاری در بسترهای نمایش ‌خانگی در داخل و خارج ایران آغاز شد. نویسنده آن، محمد رحمانیان، از کارگردانان و مدرسان برجسته تئاتر است که کارهای سینمایی و تلویزیونی هم انجام داده است. او چند سال پیش در ۱۳۹۷ دستگیر شد. دستگیری و سپاس آزادی او، با تودیع قرار وثیقه پیرامون حواشی نمایش «پیکان جوانان» و تک‌خوانی هانا کامکار در بخش‌هایی از این نمایش بود.

ناگفته نماند که همسر رحمانیان، مهتاب نصیرپور، نیز از بازیگران قدیمی و شناخته شده تئاتر و سینما است که در سال ۱۳۸۸ به‌اتهام اقدام برای شمع روشن کردن پشت در خانه ندا آقاسلطان، مدتی دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت. همه این‌ها و سوابق هنری این زوج نشان می‌دهد هیچ سنخیتی با حکومت ندارند. کارگردان این مجموعه هم، افشین هاشمی است که او نیز بازیگر خوش‌نامی است و دست‌کم در فیلم‌های امنیتی بازی نکرده است، هرچند در تیراژ قسمت‌های اول جواد نوروزبیگی به‌عنوان تهیه‌کننده نوشته شده بود، اما به نام محمدحسن شانه‌ساززاده که مدیرعامل نماوا، بستر پخش‌کننده سریال، تبدیل شد.

چکیده «شبکه مخفی زنان» آن‌گونه که در وب‌گاه نماوا آمده است، بدین شرح است: «وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۱۰ تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته است تا با تشکل‌های مشابه، رقابت و سپس آن‌ها را حذف کند. میرزا محمود زنبورکچی، کارمند عالی‌رتبه‌ اداره‌ سجل احوال، دعوت می‌شود تا در کنار دلبرجان تاجرباشی، مسئولیت انتخاب اعضا و سپس فعالیت کانون را بر عهده بگیرد.»

نوشتن فیلم‌نامه آن بسیار دشوار است، همین‌طور بازی در نقش‌های واقعی و تخیلی مختلف، کاری نیست که از عهده هرکسی برآید. فضای عمومی آن طنز است، اما وقتی پای شخصیت‌های حقیقی می‌رسیم بسیار جدی می‌شود.

این مجموعه در ذات خود فمینیستی است، برای نمونه باران کوثری در نقش زنان سرشناس بسیاری، ازجمله پروین اعتصامی، وارتو طریان، ایران تیمورتاش، پرخیده (با نام اصلی نورالهدی مظفری)، نصرت‌الملوک کاشانچی (اولین زن پزشک قانونی ایران)، مادام ساتو پری آقابایف (با نام اصلی ساتنیک آقابابیان)، نیمتاج سلماسی (با نام اصلی نیمتاج لکستانی یا خاکپور)، سکینه پری (پزشک و نخستین جراح زن ایران)، گلی ممدقلی (از زنان با مرام و معرفت همان دوران)، لیدا ماطاووسیان (بازیگر فیلم «انتقام برادر» که ابراهیم مرادی در سال ۱۳۰۸ در بندرانزلی ساخت و چون هیچ زن مسلمانی حاضر نشد در این فیلم بازی کند، مرادی لیدا را که زنی ارمنی بود برای ایفای این نقش انتخاب کرد).

کوثری نقش زنان دیگری مانند مادام کوری را هم بازی می‌کند و گریم فوق‌العاده و سنجیده موجب می‌شود شخصیت‌های متضاد باورپذیر شوند. نفس پرداختن به وجود این‌همه زن فعال در عرصه‌های علمی و ادبی برای جمهوری اسلامی ضدزن که وقتی می‌خواهند عزت به زنان بگذارند می‌گویند «مردان از دامن زنان به معراج می‌روند» و کم مانده است پیاده‌روها را هم زنانه مردانه کنند، همان‌طور که پارک و کتاب‌خانه و بسیاری از محل‌های ورزشی را زنانه مردانه کردند و حتی دانشگاه را هم تفکیک جنسیتی کردند، شاید پذیرفتنی نباشد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دو ماه قبل از به قتل رسیدن ژینا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد و آغاز خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» که هنوز ادامه دارد و هر روز ابعاد تازه‌تری می‌گیرد، پخش سریال شروع شد و از آن‌جا که نوشتن متنی چنین دشوار و بازی‌های پیچیده و حساب شده، دست‌کم دو سال پیش‌تولید و تولید آن طول کشیده است، پس ارتباط با جنبش زنانه اخیر ندارد و تنها می‌تواند تصادفی فرخنده باشد.

سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، ساترا، یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است که مسئولیت تنظیم‌ رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی ایران را بر عهده دارد. با انتخاب سعید مقیسه به‌عنوان ریاست این سازمان از بهمن ۱۴۰۰ شدیدترین نوع سانسور آغاز شد و چند ماه بعد، پخش «شبکه مخفی زنان» پس از چند آب شسته‌شدن شروع شد، اما از همان اول سانسورهای آشکار و نهانی در آن صورت گرفت. در گذشته حتی تلویزیون سعی می‌کرد به‌گونه‌ای سانسور کند که مشخص نباشد، اما دیگر سانسور فقط ابزاری برای اسلامی‌سازی نیست، برای نشان دادن قدرت هم است.

وقتی زن شاعری به نام نیم‌تاج سلماسی، با بازی باران کوثری در محفل زنان، شعر کاوه خود را می‌خواند، به‌طور کامل این شعر حذف شده است که البته مربوط به مضمون آن شعر است. اگر در سانسورهای پیشین بود، کل این بخش را حذف می‌کردند، اما اکنون او دعوت می‌شود بیاید پشت میکروفون و شعر خود را بخواند و بعد قطع می‌شود به بعد از شعرخوانی، البته با جست‌وجوی ساده‌ای می‌توان این شعر را پیدا کرد. که همان بیت نخست برای سانسور آن کافی است.

ایرانیان که فر کیان آرزو کنند، باید نخست کاوه خود جست‌وجو کنند

البته در ادامه هم ابیاتی هست که حق دارند تحمل نکنند:

در اندلس نماز جماعت به‌پا کنند، آن‌ها که قادسیه به خون‌ها وضو کنند

ایوان پی شکسته مرمت نمی‌شود، صد بار اگر به‌ظاهر وی رنگ و رو کنند

نوحی دگر بباید و توفان وی ز نو، تا لکه‌های ننگ شما شست‌وشو کنند

قانون خلقت است که باید شود ذلیل، هر ملتی که راحتی و عیش خو کنند

صد افسوس که صد سال پیش این فرهنگ غنی ضداسلامی وجود داشت و زنانی مانند نیم‌تاج می‌توانستند چنین شعرهایی بخوانند، اما اکنون بازپخش آن هم میسر نیست.

نخستین چالشی که برای پخش این مجموعه پیش آمد، خروج احسان کرمی که سه نقش دکتر محمود حسابی و کلنل علینقی وزیری و محمد جعفرخان خادم (عکاس سرشناسی که ۱۰۰ سال پیش «عکاس‌خانه خادم» را در میدان حسن‌آباد تاسیس کرد و فرزند او علی خادم، راه پدر را ادامه داد) بازی می‌کرد بود، اما اتفاق خاصی نیفتاد. اولین بار در قسمت پانزدهم در پخش سریال وقفه اتفاق افتاد و دلیل آن مشخص نشد. هر چه بود بعد از یک هفته تاخیر، آن قسمت پخش شد، ولی بعد از پنج قسمت اکنون دو هفته است که مجددا پخش این سریال متوقف شده است. نخست گمان می‌رفت به‌دلیل حضور حمید فرخ‌نژاد که نقش محمدحسین آیرم، سرلشکر ارتش و رئیس شهربانی و موسس اداره سیاسی شهربانی در دوره رضاشاه بود، پخش سریال متوقف شود که نشد و اکنون باز معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است که ساترا گفته تمام ۱۰ قسمت باقی‌مانده باید بازبینی شود.

افشین هاشمی در پاسخ به سوال برخی از مخاطبان سریال که در صفحه‌ اینستاگرام او درباره‌ پخش نشدن «شبکه مخفی زنان» در هفته‌های اخیر پرسش‌هایی را مطرح می‌کردند، نوشت: «درباره‌ پخش سریال، بی‌خبر و منتظر عبور از موانع هستیم. دلیل اینکه چرا پخش نشد را باید از ساترا بپرسید.» او در پاسخ به این سوال که «سریال ممیزی خورده است؟» نوشت: «فعلا متوقف شده» و در پاسخ به این سوال که چرا تن به این سانسورها می‌دهید، گفت: «پخش سریال‌ها به تهیه‌کننده ربط دارد و دست کارگردان نیست.»

جای تعجب بسیار دارد که چرا شخصیت باسواد و کاردانی مانند محمد رحمانیان که زیر حکم است و پیش از ممنوع‌الخروجی‌های اخیر، ممنوع‌الخروج شده بود، حاضر می‌شود سر مادام کوری و پروین اعتصامی روسری کند و دوران رضاشاه را بدون رضاشاه تصویر کند، چون می‌داند در جمهوری اسلامی فقط می‌توان به رضاشاه ناسزا گفت و نمی‌شود از خوبی‌های او چیزی به میان آورد.

امیدوارم این متن درخشان با بازنویسی جدید و بدون خودسانسوری، پس از پیروزی خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» دوباره ساخته شود و چهره واقعی‌تری از زنان عصر آگاهی و رهایی بدهد.

بیشتر از فیلم