توافق احیای برجام؛ آیا هنوز ارزشش را دارد؟

«زمان به ضرر احیای برجام جلو می‌رود و چهار سال پس از خروج آمریکا از برجام اولیه، منافع هر دو طرف در توافق تحلیل رفته است»

زمان به ضرر احیای برجام جلو می‌رود- JOE KLAMAR / AFP

اندیشکده رند در تحلیلی با توجه به مذاکرات احیای برجام در ۱۸ ماه گذشته نوشته است که خطوط کلی توافق کماکان پابرجاست و حتی کاخ سفید ضمن اعلام حمایت از اعتراضات فراگیر در ایران، از تلاش برای توافق اتمی با تهران دست نکشیده است.

هدر ویلیام، نویسنده این تحلیل معتقد است که زمان به ضرر احیای برجام جلو می‌رود و گاهی می‌توان نتیجه گرفت که این همه تلاش اصلا ارزشش را ندارد چرا که چهار سال پس از خروج آمریکا از برجام اولیه، منافع هر دو طرف در توافق تحلیل رفته است. ایران به دستاوردهای غیرقابل‌بازگشت در برنامه اتمی خود رسیده و فرصت‌های اقتصادی از دست رفته، هرگز به حال اول برنمی‌گردند.

به نوشته این مقاله، با توجه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ و احتمال بازگشت یک دولت جمهوریخواه به واشنگتن و تصمیم به خروج دوباره از توافق احیای برجام، روزنه رهایی از تحریم‌های آمریکا تنگ‌تر می‌شود. محدودیت‌های برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی نیز، با توجه به بدنهای موسوم به غروب، بادوام نیست.

نویسنده معتقد است که جمهوری اسلامی ایران چنان که اغلب گفته می‌شود یک حکومت دیکتاتوری به رهبری علی خامنه‌ای نیست، بلکه یک «الیگارشی دینی» با شماری نهادهای منتخب است که طی انتخابات مدیریت‌شده کار می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این تحلیل با اشاره به چند ماه اندک باقی‌مانده از دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران در زمان شروع کار دولت بایدن در واشنگتن، می‌نویسد واضح بود که هیچکس از اردوگاه تکثرگرایانه او در انتخابات بعدی اجازه رقابت ندارد و اگر شخص علی خامنه‌ای تصمیم می‌گرفت که در آن دوره چند ماه احیای توافق اتمی صورت گیرد، پیروزی چشمگیری نصیب جناح سیاسی نزدیک به روحانی می‌شد و محافظه‌کاران تندرو می‌بایستی دنباله‌رو او شوند.

ابراهیم رئیسی، رییس‌جمهوری فعلی با ایدئولوژی سیاسی خامنه‌ای کاملا همسو است و از او به عنوان جانشین بالقوه رهبری یاد شده است و این اولین بار است که تندروهای سنتی به شکل یکدست، در حدود ۳۰ سال گذشته ریاست جمهوری را در دست دارند.

این مقاله می‌نویسد که بزرگترین مهارت خامنه‌ای پنهان شدن پشت فردی است که سپر بلا شود؛ یعنی رییس‌جمهوری. اکنون روابط نزدیک او با رئیسی به این معنی است که اقدامات رییس‌جمهوری بازتاب مستقیم به اوست. بنابراین نه‌تنها یک توافق نافرجام دیگر ممکن است دوباره آبروی ایران را ببرد، بلکه این بار این خطا به شخص خامنه‌ای بازمی‌گردد.

نویسنده مقاله سپس به حمله روسیه به اوکراین در زمانی اشاره می‌کند که امید به احیای برجام بالا رفته بود و می‌نویسد که بعد از آن درخواست تضمین روسیه مبنی بر بی‌اثر بودن تحریم‌ها بر روابط تجاری روسیه و ایران، مانع کار شد.

ویلیام می‌نویسد که جنگ اوکراین شرایط ژئوپولیتیک را پیچیده‌تر کرد و تحریم نفت روسیه شائبه فرصت صادرات نفت ایران به اروپا را ایجاد کرد. اما معلوم نیست که ایالات متحده آمریکا بیشتر مشتاق حل مسائل خاورمیانه و دادن امتیازات بیشتر به ایران باشد و این سرنوشت احیای برجام را مبهم‌تر می‌کند. از سویی ناآرامی‌ها و اعتراضات سراسری در ایران به دنبال کشته شدن مهسا امینی و ده‌ها نفر دیگر در ایران، خشم جهان را برانگیخته است.

نویسنده معتقد است که قبل از هرچیز سیاست مالی رئیسی و افزایش بی‌سابقه تورم اعتراض مردم را برانگیخت و سرکوب داخلی مردم و شکست او در حل مشکلات مسکن باعث شد که انتقادها از او به دلیل موفق نشدن در احیای برجام نیز اوج بگیرد.

این مقاله نتیجه می‌گیرد که اگر ایران نتواند برای احیای برجام با آمریکایی‌ها کنار بیاید، این بار شکست در رسیدن به توافق تقصیر آنها خواهد بود.