تحریک طالبان پاکستان؛ تهدید رو به رشد در برابر یک دولت اتمی

شکست آمریکا در افغانستان باور به پیروزی را در میان طالبان پاکستانی تقویت کرده است

نور ولی محسود، چهارمین رهبر تحریک طالبان پاکستان، زاده وزیرستان جنوبی و مانند بقیه رهبران این گروه، از قوم پشتون است- Umermedia

تحریک طالبان پاکستان که به اختصار تی‌تی‌پی (TTP) نامیده می‌شود، دسامبر ۲۰۰۷، از ادغام چند سازمان مسلح مخالف دولت پاکستان تشکیل شد. تحریک طالبان پاکستان چتری حمایتی برای بسیاری از سازمان‌های مسلح ضد نظام حاکم در پاکستان است که همه آنان حول محور سه هدف، با هم متحد شده‌اند: برپایی دولت اسلامی و اجرای شریعت در پاکستان، همکاری با طالبان افغانستان برای برپایی امارت در کابل و تضعیف دولت پاکستان با راه‌اندازی حملات بیشتر.

حسین یاسا، نویسنده و کارشناس امنیتی که فعالیت سازمان‌‌های تندرو اسلام‌گرا را در افغانستان و پاکستان دنبال می‌کند، در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی گفت که معتقد است طالبان افغانستان مدیون طالبان پاکستان‌اند؛ چون طالبان پاکستان در طول ۲۰ سال گذشته به این گروه پناه دادند و امکان تجدید نیرو برای راه‌اندازی جنگ در داخل افغانستان را برایشان فراهم کردند.

بر اساس یک گزارش ناظران سازمان ملل متحد که در ماه فوریه منتشر شد، پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، حدود پنج هزار جنگجوی طالبان پاکستان به شهرهای مختلف افغانستان آمده‌اند و تحریک طالبان پاکستان اکنون بزرگ‌ترین سازمان تروریستی فعال در افغانستان است.

ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی طالبان در پاکستان

تحریک طالبان پاکستان سازمانی متشکل از جنگجویان پشتون است. بیت‌الله محسود، حکیم‌الله محسود و مولانا فضل‌الله، رهبران پیشین این گروه که در سال‌های ۲۰۰۹، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ کشته شدند، هم پشتون بودند. نور ولی محسود، رهبر کنونی این سازمان، نیز پشتون است.

براساس آمار رسمی که سازمان‌های بین‌المللی ارائه کرده‌اند، جمعیت پشتون‌ها در پاکستان حدود ۲۰ میلیون نفر است و بیشتر پشتون‌ها در ایالت خیرپختون‌خواه و بلوچستان، در هفت منطقه قبایلی هم‌مرز افغانستان، زندگی می‌‎کنند. شماری از پشتون‌ها هم در دیگر استان‌ها از جمله پیشاور زندگی می‌کنند، اما بخش عمده این قوم ساکن ایالت خیرپختون‌خواه و هفته منطقه قبایلی‌اند که از سال‌ها پیش با ناآرامی‌ و فقر گسترده دست به گریبان است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در اکتبر ۲۰۰۱، زمانی که رژیم طالبان در افغانستان در نتیجه حمله آمریکا فروپاشید، سران این گروه به مناطق قبایلی پاکستان که ساکنان آن پشتون‌‌اند، پناه بردند. از مناطق قبایلی پاکستان در ساختار این کشور به نام «فاتا» یاد می‌شود. این نام خلاصه Federally Administered Tribal Areas است که می‌توان مناطق قبایلی تحت اداره فدرال ترجمه کرد.

ایالت خیرپختون‌خواه، بلوچستان و مناطق قبایلی از محروم‌ترین مناطق پاکستان‌اند و نرخ بیکاری، فقر و ناامنی در این مناطق، نسبت به سایر ایالت‌های پاکستان، بالاتر است. هفته منطقه باجور، مهمند، کرم، اورکزی، خیبر، وزیرستان شمالی و وزیرستان جنوبی که تقریبا همه ساکنان آن پشتون‌‌اند، سال‌ها است که با فقر و بیکاری گسترده درگیرند.

تا سال ۲۰۱۷، این هفت منطقه پیرو قوانین خاصی بودند و از قوانین مصوب پاکستان پیروی نمی‌‎کردند. در سال ۲۰۱۷، دولت پاکستان این هفت منطقه را به ایالت خیر پختون‌خواه ضمیمه کرد و از آن زمان تاکنون، دیگر میان نحوه اداره این هفت منطقه قبایلی و دیگر شهرهای پاکستان تفاوتی وجود ندارد.

حسین یاسا می‌گوید که فاتا یا همان هفت منطقه قبایلی پاکستان، پیش از الحاق به ایالت خیبرپختون‌خواه، لانه اصلی طالبان پاکستان و سازمان‌های شبه‎‌نظامی متحد این گروه بودند؛ چون تا پیش از ۲۰۱۷، این مناطق تابع همه قوانین پاکستان نبودند و قبایل پشتون آزادی‌های خاصی داشتند. از جمله تفاوت‌های این مناطق با سایر مناطق پاکستان این بود که حمل اسلحه و خریدوفروش مواد مخدر در آنجا آزاد بود و تصمیم‌های سران قبایل بر قوانین پاکستان ارجحیت داشت.

تحریک طالبان پاکستان و گروه‌های متحد و همسو با آن با استفاده از آزادی‌هایی که در هفته منطقه قبایلی وجود داشت، فعالیتشان را به سایر بخش‌های پاکستان گسترش دادند و از میان جوانان پشتون نیرو جذب کردند. لغو آزادی‌های مناطق قبایلی که به آن قبایل نیمه‌خودمختار نیز می‌گفتند، آزادی عمل طالبان پاکستانی در آن مناطق را محدود کرد، اما چیزی از قدرت و توانایی عملیاتی این گروه در برابر نظامیان پاکستانی کم نکرد.

حسین یاسا می‌افزاید که احیای حیثیت حقوقی مناطق قبایلی و اینکه آزادی‌های مخصوص خود را داشته باشند، از خواسته‌های اساسی تحریک طالبان پاکستان در مذاکره با دولت پاکستان است: «طالبان پاکستانی با مطرح کردن این درخواست، تلاش می‌کنند در مناطق پشتون‌نشین، آزادی‌ عمل بیشتری داشته باشد و تاسیس دولتی بر مبنای تفسیر خود از شریعت را از همان مناطق آغاز کنند.»

به باور یاسا، دولت پاکستان به این خواست طالبان پاکستانی تحت هیچ شرایطی پاسخ مثبت نخواهد داد؛ چون رهبران پاکستان این خطر را حس کرده‌اند که اگر بار دیگر طالبان در مناطق قبایلی آزادی‌ عمل به دست آورند، از کنترل خارج خواهند شد.

طالبان پاکستانی تاکنون دو بار هدف حمله تهاجمی گسترده ارتش پاکستان قرار گرفته‌اند. بار نخست، ارتش پاکستان در سال ۲۰۰۸ و زمانی که طالبان به سمت اسلام‌آباد پیشروی کردند، علیه این گروه وارد عمل شد. در آن عملیات، ارتش پاکستان بسیاری از مخفی‌گاه‌ها و پناهگاه‌های طالبان پاکستانی را ویران کرد. بار دیگر در سال ۲۰۱۳ و پس از وقوع چندین حمله مرگبار در داخل پاکستان، ارتش آن کشور علیه طالبان پاکستان دست به کار شد و بسیاری از اعضای این گروه را تا مرزهای افغانستان عقب راند. در هر دو مورد، شماری از جنگجویان تحریک طالبان پاکستان و رهبران این گروه در حملات هوایی و زمینی نیروهای ارتش پاکستان و ناتو کشته شدند.

با این حال، حسین یاسا می‌گوید که تحریک طالبان پاکستان به دلیل اینکه در پاکستان زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی دارند، در برابر نظام پاکستان که به بحران‌های سیاسی و اقتصای گرفتار است، به تهدیدی روبه‌رشد تبدیل شده‌اند. به باور یاسا، بازگشت طالبان افغانستان به قدرت به طالبان پاکستان برای گسترش جنگ علیه دولت پاکستان، انگیزه و نیروی بیشتری بخشید.

یاسا می‌افزاید: «طالبان پاکستان تصور می‌کنند دولت پاکستان قدرتمندتر از آمریکا نیست که در برابر حملات ادامه‌دار و پیچیده چریکی دوام بیاورد. طالبان در افغانستان پس از ۲۰ سال جنگ چریکی، آمریکا و دولت تحت حمایت او را شکست دادند و این اتفاق، باور به پیروزی را در میان طالبان پاکستان تقویت کرده است.»

پیوند عمیق با القاعده و داعش

سپاه محمد، سپاه صحابه و لشکر جهنگوی سه سازمان تروریستی‌اند که زیر سایه تحریک طالبان پاکستان فعالیت می‌کنند. حسین یاسا می‌گوید که طرز تفکر این سه سازمان به داعش و القاعده نزدیک و نقطه مشترک آنان، ضدیت با پیروان مذهب تشیع است. اعضای این سه سازمان تروریستی در سال‌های اخیر ده‌ها حمله مرگبار، بمب‌گذاری، آدم‌ربایی و انفجار را در مناطق شیعه‌نشین پاکستان و افغانستان انجام دادند. در سال ۲۰۱۴ و پس از ظهور داعش خراسان در افغانستان و پاکستان، شماری از جنگجویان این سازمان‌ها به عضویت داعش درآمدند و تاکنون در صفوف این گروه فعالیت می‌کنند.

وقاص وزیرستانی، عضو داعش خراسان که اخیرا به سفارت روسیه در کابل حمله کرد، از جنگجویان پاکستانی بود که به عضویت این گروه درآمده بود. خبرگزاری اعماق، رسانه رسمی داعش، هر هفته چندین خبر از حملات مسلحانه در پاکستان منتشر می‌کند و منطقه عملیاتی این گروه نیز همان مناطق تحت نفوذ تحریک طالبان پاکستان است.

نور ولی محسود، چهارمین رهبر تحریک طالبان پاکستان، زاده وزیرستان جنوبی و مانند بقیه رهبران این گروه، از قوم پشتون است. نور ولی محسود سال ۲۰۰۱، در جریان حمله آمریکا به افغانستان که در نتیجه آن رژیم طالبان فروپاشید، در افغانستان و در صفوف طالبان حضور داشت. او در کنار هزاران جنگجوی پاکستانی وارد افغانستان شد تا از فروپاشی طالبان جلوگیری کند. حضور جنگجویان پاکستانی در جنگ علیه ائتلاف شمال به رهبری احمدشاه مسعود و سپس جنگ علیه آمریکا میان این گروه‎‌ها و رهبران القاعده که آن زمان در افغانستان حضور داشتند، پیوند عمیقی ایجاد کرد.

بازگشت طالبان افغانستان به قدرت که یکی از اهداف طالبان پاکستان بود، زمینه تقویت همه گروه‌های تروریستی و اسلام‌گرا را در کشورهای منطقه و جهان فراهم کرد. تحریک طالبان پاکستان اخیرا ویدیوهایی از تمرین نظامی در کمپ‌های آموزشی خود منتشر کرد که نشان می‌دهد اعضای این گروه به تسلیحات پیشرفته و تجهیزات جدید دست یافته‌اند.

فرماندهان و سران این گروه با حضور در افغانستان و برخورداری از حمایت طالبان افغانستان، برنامه‌های عملیاتی خود را در داخل پاکستان راه‌اندازی و اجرا می‌کنند. این مسئله هرچند به نفع طالبان پاکستانی تمام می‌شود، بر روابط دولت پاکستان و طالبان افغانستان تاثیر منفی گذاشته است. با وجود این، طالبان افغانستان که سلطه خود بر افغانستان را مدیون حمایت‌های طالبان پاکستانی می‌دانند، حاضر نیستند متحدان دیرینه خود را به دولت پاکستان تسلیم کنند. همان‌طور که ملا عمر، در سال ۲۰۰۱، اسامه بن لادن را به ایالات متحده تسلیم نکرد و تا مرز فروپاشی رژیم تحت رهبری‌ خود، روی این موضع خود ایستاد.

بیشتر از جهان