آمریکا در صورت شکست برجام با ایران برخورد جدی می‌کند؟

رویکرد آمریکا از سال‌ها پیش به این سو، حاکی از جدی نبودن سیاست آمریکا در برابر تحرکات تهدید‌آمیز جمهوری اسلامی ایران در منطقه است

در بخش اول این مطلب که روز دوشنبه، ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ (۵ سپتامبر)، در ایندیپندنت فارسی منتشر شد، اشاره کردیم که تل‌آویو این واقعیت را می‌داند که واشنگتن همچنان می‌کوشد با ایران به توافق برسد. منابع آمریکایی به ایندیپندنت فارسی گفتند، آنچه تل‌آویو در حال حاضر برای جلوگیری از دستیابی رژیم ایران به فناوری پیشرفته هسته‌ای می‌خواهد، همکاری نظامی در چارچوب «طرح ب» با آمریکایی‌ها است. 

البته این اظهارات ما را به یاد حمله‌های همزمان چند روز پیش آمریکا و اسرائیل به مواضع گرو‌ه‌های وابسته به ایران در سوریه می‌اندازد که نشان‌دهنده تشدید برخورد ایالات متحده با تهران است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا آمریکا واقعا تصمیمی برای برخورد جدی و قاطع با رژیم جمهوری اسلامی ایران دارد؟

در واقع، حمله آمریکا به سوریه از روی ناچاری بود، زیرا در پی حمله نیروی هوایی اسرائیل به انبارهای موشکی که حاوی حدود هزار موشک ایرانی بود که در آزمایشگاهی برای نصب موشک‌های هوشمند نگهداری می‌شدند، نیروهای وابسته به «محور مقاومت»، پایگاه آمریکاییو  را هدف قرار دادند، و بر آن مبنا، ارتش آمریکا ناگزیر شد به حمله آن‌ها پاسخ دهد. در نتیجه، این حمله پس از زخمی شدن سه آمریکایی و در چارچوب «دفاع از خود» انجام شد.

با وجود سردی روابط آمریکا و روسیه به دلیل جنگ اوکراین، فرماندهی ایالات متحده، نیروهای روسیه را از حمله‌ای که قصد انجام آن را علیه شبه‌نظامیان وابسته به ایران داشت، آگاه کرد. سپس، هنگامی که تحرکات شبه‌نظامیان و آماده‌سازی آن‌ها برای حمله به نیروهای ائتلاف ادامه یافت، مایکل اریک کوریلا، رئیس سنتکام، ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده، بار دیگر به روس‌ها اطلاع داد که «واشنگتن قصد تشدید تنش ندارد و تنها به دفع حمله‌های شبه‌نظامیان بسنده می‌کند». 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حمله آمریکا به مواضع شبه‌نظامیان وابسته به رژیم ایران، جنبه دفاعی داشت، زیرا به‌رغم حضور نیروهای آمریکایی در پایگاه التنف در شرق رود فرات و در گذرگاه اصلی بین مرز عراق و سوریه در طول چندین سال گذشته، آن‌ها هرگز به حمله علیه نیروهای وابسته به ایران دست نزده‌اند. اگر واشنگتن قصد اعمال فشار بر تهران و محدود کردن نفوذ و تحرکات آن در منطقه ‌داشت، یا به دنبال قطع مسیر کمک‌های لجستیکی و تسلیحاتی رژیم ایران به گروه‌های شبه‌نظامی در عراق، سوریه، لبنان، و نوار غزه ‌بود، از مدت‌ها پیش می‌توانست دست به چنین اقدامی بزند.

رویکرد آمریکا از سال‌ها پیش به این سو، حاکی از جدی نبودن سیاست آمریکا در برابر تحرکات تهدید‌آمیز جمهوری اسلامی ایران در منطقه است؛ به ویژه با توجه به گسترش فعالیت‌های لابی ایرانی و گرایش‌های چپ افراطی در درون حزب دموکرات آمریکا که دولت را برای امضای هرگونه توافقی با تهران، حتی اگر محتوای توافق تنها به نفع رژیم جمهوی اسلامی ایران باشد، تحت فشار می‌گذارند. از زمان به قدرت رسیدن اوباما، ایالات متحده خواستار «به رسمیت شناختن میزان نفوذ ایران در منطقه» است و از کشورهای همسایه می‌خواهد «این نفوذ را به رسمیت بشناسند و طبق موقعیت موجود، با آن برخورد کنند».

همچنین، دولت آمریکا تئوری‌هایی را در برخورد با رژيم ایران به کار می‌گیرد که اوباما آن‌ها را در جنبش چپ به رهبری سناتور برنی سندرز، رقیبش الیزابت وارن، و کسانی که از آن‌ها در شورای امنیت ملی، سازمان اطلاعات مرکزی، و وزارت خارجه حمایت می‌کنند، مطرح کرد.

یکی از بدترین نشانه‌ها این است که فرماندهی مرکزی ایالات متحده اعلام کرد که «حمله یادشده قرار بود از مجموع ۱۳ انبار، ۱۱ انبار را هدف قرار دهد، اما این رقم به دلیل حضور افرادی (عناصر شبه‌نظامی) در اطراف انبارها، به ۹ انبار کاهش یافت». این بدان معنا است که آمریکا قصد ندارد شبه‌نظامیان وابسته به رژیم ایران را هدف قرار دهد.

با این حال، اسرائیل به حمله‌های تهاجمی و پیشگیرانه پی‌درپی خود ادامه می‌دهد تا مانع انتقال سلاح و مهمات نظامی به شبه‌نظامیان وابسته به ایران در منطقه شود. تل‌آویو با اقدام‌های عملی، از یک سو کارایی و اثربخشی حمله‌های خود را نشان می‌دهد، و از سوی دیگر، جدی نبودن آمریکا را در قبال تهدیدهای روزافزون رژیم جمهوری اسلامی ایران آشکار می‌کند.

البته تنها واقعیت ثابت و انکارناپذیر این است که اسرائیل به حمله‌های کوبنده‌اش در سوریه بدون پاسخ رژيم ایران، جز اینکه «در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهیم داد»، ادامه می‌دهد و واشنگتن که آخوندها آن را «شیطان بزرگ» توصیف می‌کنند، از نظر سیاسی و نظامی از رژیم جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کند.

اکنون اگر به «گزینه ب» برگردیم، آیا آمریکا واکنش نظامی فراخوری نشان خواهد داد که شبیه موضع‌گیری اسرائیل در برابر شبه‌نظامیان وابسته به رژیم ایران باشد، یا همچنان به بازی و سرگرمی که برای حمایت از رژیم جمهوری اسلامی ایران راه‌انداخته است، ادامه خواهد داد؟

آنچه در سوریه رخ داد، نمی‌تواند در چارچوب واکنش فراخور به رژیم ایران قرار گیرد، زیرا حمله آمریکا به مواضع شبه‌نظامیان، زمانی می‌توانست مفهوم واکنش داشته باشد که جنبه تهاجمی می‌داشت، نه اینکه تنها برای دفاع از خود انجام شود. به همین دلیل، اسرائیل برای جلوگیری از تهدیدهای رژیم ایران، به واکنشی احتمالی که آمریکا ممکن است نشان دهد، تکیه نمی‌کند و هر زمان که لازم شود، خودش پاسخ لازم را به شبه‌نظامیان وابسته به تهران می‌دهد.

بنابراین، بایدن که از پذیرش نخست‌وزیر اسرائیل خودداری کرده است، نمی‌تواند با حمله‌ بی‌ارزشی که در شمال سوریه انجام داد، به تل‌آویو اطمینان دهد.

در واقع، امروز توپ در زمین آمریکایی‌ها است. اگر برجام احیا شود، چه تضمینی به اسرائیل داده می‌شود؟ آیا واشنگتن برای جلوگیری از تهدید رژیم جمهوی اسلامی ایران، با تهران برخورد جدی خواهد کرد، یا جنگ زرگری کنونی همچنان ادامه خواهد یافت؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه