بحران سیاسی و اقتصادی سریلانکا شباهت‌ بسیاری با وضعیت دشوار لبنان دارد

مردم سریلانکا در اقدامی مشابه با قیام مردمی ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹ لبنان، به خیابان‌ها ریختند و به رویکرد ناعادلانه دولت اعتراض کردند

شهروندان سریلانکا توانستند در اعتراض‌هایی عاری از خشونت و خونریزی، رئیس‌جمهوری را به ترک کاخ ریاست‌جمهوری وادار کنند‌ـ ARUN SANKAR / AFP

مردم سریلانکا با نشان دادن وحدت و همبستگی بی‌نظیرشان در مقابله با نظام دیکتاتوری کلمبو، ثابت کردند که هیچ حاکم استبدادگری نمی‌تواند در برابر خشم ملت و خیزش مردمی که شهروندان را با یک آرمان و یکصدا به خیابان‌ها کشانده است، ایستادگی کند. مردم این کشور در مدت کوتاهی به هدف بزرگی دست یافتند که ملت لبنان با وجود تلاش‌ها و فداکاری‌های چند سال گذشته، نتوانست به آن برسد. این در حالی است که بحران سیاسی و اقتصادی در هر دو کشور شباهت‌های بسیاری دارد و دو ملت را در مسیر قهقرایی مشابهی قرار داده است.

مردم سریلانکا که خشم آن‌ها به دلیل وخامت روزافزون بحران اقتصادی، مالی و سیاسی کشور شدت گرفته بود، در اقدامی مشابه با قیام مردمی ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹ لبنان، به خیابان‌ها ریختند و به رویکرد ناعادلانه دولت اعتراض کردند. اصرار و همبستگی مردم قیام ملی سریلانکا را برخلاف قیام مردمی لبنان‌ که با گذشت زمان فروکش کرد، به سمت پیروزی سوق داد. در نتیجه، شهروندان سریلانکا توانستند در اعتراض‌هایی عاری از خشونت و خونریزی، کاخ ریاست‌جمهوری را تصرف کنند و رئیس‌جمهوری کشور که حاضر به کناره‌گیری از قدرت نبود و اصرار داشت که باید در گام نخست، نخست‌وزیر سریلانکا استعفا بدهد را به ترک کاخ ریاست‌جمهوری وادار کردند. سرانجام، رئیس‌جمهوری سریلانکا در اثر فشار اعتراض‌های مردمی پا به فرار گذاشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته شباهت اوضاع در لبنان و سریلانکا تنها به آنچه در صحنه تحولات دو کشور گزارش شد محدود نمی‌شود، بلکه وضعیت ناهنجار سیاسی و اقتصادی دو کشور نیز به‌طور کلی شباهت‌های بسیاری دارند که در این‌جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

برخی از خانواده‌ها در لبنان، قدرت و سمت‌های ریاست‌جمهوری، نخست‌وزیری و سایر نهادهای مهم تصمیم‌گیری را به انحصار خود درآورده‌اند‌؛ این خانواده‌ها که از سال‌ها پیش بر مسند قدرت نشسته‌اند، هرگز حاضر به کناره‌گیری نیستند و سعی می‌کنند همچنان به انحصارطلبی ادامه دهند. درکلمبو، پایتخت سیاسی و عمده‌ترین قطب اقتصادی سریلانکا نیز همین روش جریان دارد و خانواده راجاپاکسا نهادهای کلیدی بسیاری، از جمله نهاد ریاست‌جمهوری، نخست‌وزیری و وزارت دارایی را در انحصار خود دارد؛ اعضای این خانواده چنان در نهادهای مهم سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی نفوذ کرده‌اند و در تارو‌پود دولت سریلانکا تنیده‌اند که آن را به یک شرکت خانوادگی تبدیل کرده‌اند.

نکته‌ جالب دیگری که شباهت میان اوضاع لبنان و سریلانکا را نشان می‌دهد این است که نام برادر رئیس‌جمهوری سریلانکا که در عین حال سمت وزارت دارایی را در اختیار دارد، باسل است، در لبنان نیز داماد میشل عون، رئیس‌جمهوری حاکم لبنان، جبران باسل نام دارد.

گروه‌های سیاسی حاکم در نظام استبدادی لبنان، وزارتخانه‌ها را در انحصار خود دارند، یک گروه وزارتخانه‌های دفاع، امور خارجه، دادگستری، انرژی و امور اجتماعی مرتبط با کمک‌های سازمان ملل متحد را در دست دارد، در حالی‌ که شمار دیگری از وزارتخانه‌ها مانند وزارت کشور، کار، آموزش‌وپرورش و راه و شهرسازی در انحصار گروه دیگر است.

در سریلانکا، نظام پارلمانی به ریاست‌جمهوری تبدیل شد، درحالی‌ که در نظام پارلمانی لبنان، رئیس‌جمهوری کشور در تلاش است تا شورای نظامی را بر بالاتر از کابینه قرار دهد و نقش کابینه را به حاشیه ببرد، گویی که او حاکم مطلق رژیمی خودکامه است که شبه‌نظامیان آن را حمایت و اداره می‌کنند.

هر دو کشور لبنان و سریلانکا با بحران کمبود نقدینگی برای خرید و واردات دارو، آرد، سوخت، وسایل پزشکی و مواد غذایی مواجه‌اند. علاوه بر آن، کلمبو مانند لبنان به تعطیل کردن بانک‌ها اقدام کرد و همان‌گونه که دولت لبنان اعلام کرد لازم نیست کارمندان دولت بیش از دو روز در هفته کار کنند، دولت سریلانکا نیز روزهای کاری را به چهار روز در هفته کاهش داد. همچنین، دولت سریلانکا با جلوگیری از گشایش اعتبارهای لازم برای تامین واردات سوخت، تصمیمی مشابه تصمیم بانک مرکزی لبنان اتخاذ کرد و کار در پمپ بنزین‌ها را به حالت تعلیق درآورد.

از سوی دیگر، هر دو کشور سریلانکا و لبنان زیر بار سنگین بدهی‌های خارجی قرار دارند، طوری که بدهی‌های سریلانکا بالغ‌ بر ۵۱ میلیارد دلار است و بدهی‌های لبنان به ۷۳ میلیارد دلار می‌رسد.

پس از آنکه دولت سوسیالیستی سریلانکا سیاست گرایش به پکن را بدون داشتن رویکردی مناسب و با هدف افزایش رشد اقتصادی و نجات کشور از بحران دنبال کرد، اکنون کلمبو قادر نیست هفت میلیارد دلاری را که قرار بود امسال به چین بدهد، پرداخت کند، به‌ویژه اینکه اهداف و برنامه‌های چین تفاوت بسیاری با راهبرد دولت سریلانکا دارد. این در حالی است که در لبنان نیز برخی از سیاستمداران به دولت دستور می‌دهند که سیاست گرایش به شرق را دنبال کند. البته چنین به نظر می‌رسد که همه بر این باورند تنها راه برون‌رفت از هر مشکل، توسل به پکن و تهران است.

سریلانکا در ورطه ناسازگاری‌های داخلی افتاد و در یک جنگ داخلی ۲۴ ساله با ببرهای تامیل گرفتار شد و با درگیری بین سینهالی‌ها و تامیل‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. قدرت‌های بین‌المللی نیز به‌دلیل رقابت هند و چین در منطقه، به درگیری‌های داخلی سریلانکا دامن می‌زنند.

لبنان نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه‌ای که دارد، در وضعیتی مشابه وضعیت سریلانکا است، افزون بر اینکه پیوستن لبنان به محور ایران و سوریه، این کشور را به عرصه درگیری‌های منطقه‌ای تبدیل کرده است. تردیدی نیست که افزایش نفوذ شبه‌نظامیان، حمایت از فساد گسترده و کشاندن لبنان به درگیری‌های بیهوده که اکثریت ملت لبنان آن را رد می‌کنند، لبنان را متحمل میلیاردها دلار خسارت کرده و به فروپاشی اقتصاد این کشور منجر شده است.

پس از آنکه چین هند را از غرب از طریق پایگاه‌هایش در پاکستان محاصره کرد، حکومت سوسیالیستی کلمبو دروازه‌های سریلانکا را به روی چین باز کرد تا هند از سمت جنوب نیز در محاصره قرار گیرد. تردیدی نیست که سریلانکا در ازای این اقدام، ناگزیر است هزینه گزافی پرداخت کند.

حزب‌الله در لبنان نیز بدون اینکه از تجربه‌های دیگران عبرت بگیرد، با استفاده از زور و تهدید‌، دولت را وادار می‌کند تا به‌منظور تاسیس شرکت‌های نفتی که در تمامی امور نفت و گاز از تهران دستور بگیرند، قانون جدیدی ایجاد کند و همه امور مربوط به تامین سوخت در کنترل تهران باشد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه