جرگه در پایتخت طالبان؛ قندهار میزبان سران طالبان است

سران طالبان در مورد حل اختلاف‌های داخلی و راه‌های رسیدن به مشروعیت بین‌المللی با هم بحث می‌کنند

قندهار، پایتخت سنتی طالبان است و رهبر این گروه که گمانه‌زنی‌هایی در مورد مرگ او نیز در بین است، تاکنون از قندهار به کابل سفر نکرده است-JAVED TANVEER / AFP

سران گروه طالبان، از جمله ملاعبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیر، مولوی محمدیعقوب مجاهد، وزیر دفاع، سراج‌الدین حقانی،  وزیر کشور، و ملافاضل مظلوم، معاون وزیر دفاع، همراه با ۱۵ عضو کابینه این گروه، به قندهار رفته‌اند تا در «جرگه‌» یا مجمع کوچکی که با حضور ملاهیبت‌الله آخوندزاده، رهبر این گروه، در حال برگزاری است، در مورد حل اختلافات داخلی و راه‌های رسیدن به مشروعیت بین‌المللی بحث کنند.

قندهار، پایتخت سنتی طالبان است و رهبر این گروه که گمانه‌زنی‌هایی در مورد مرگ او نیز در بین است، تاکنون از قندهار به کابل سفر نکرده است. رسانه‌ها و سخنگویان طالبان هرازگاهی خبرهایی منتشر می‌کنند مبنی بر آن که که گویا ملاهیبت‌الله به استان‌های همجوار قندهار  سفر کرده است، اما هیچ نشانه‌ و اثباتی از حضور فیزیکی او تاکنون به‌چشم نخورده است. ملاعمر، بنیانگذار طالبان، ساکن اصلی شهرستان خاکریز استان قندهار بود و بیشتر همراهان ملاعمر و اعضای شورای رهبری طالبان را نیز پشتون‌های قندهار تشکیل می‌دهند.

با گذشت هر روز، در حالی که حکومت طالبان را هنوز هیچ یک از دولت‌های جهان، از جمله دولت‌های حامی و هم‌سوی این گروه، به رسمیت نشناخته‌اند، اختلافات داخلی این گروه نیز برجسته می‌شود. افشای مجلس خوش‌گذرانی عبدالله‌گل حقانی، برادر عالم‌گل حقانی، عضو ارشد شبکه حقانی در کابل، به اختلافات میان شاخه حقانی و ملابرادر (که به طالبان «مشرقی» و «قندهاری» مشهورند) دامن زده است. پخش این ویدیو، باعث اعتراض گسترده طالبان وفادار به ملابرادر، ملاهیبت‌الله، و مولوی یعقوب شد. شبکه حقانی اکنون بیشترین تسلط را بر ساختارهای امنیتی و درآمدزایی افغانستان دارد و از همین‌رو، به «گاوصندوق» طالبان شهرت یافته است. به نظر می‌رسد که این شبکه آستین بالا زده است تا  طالبان قندهاری را که خود را جانشین و وارث برحق ملاعمر می‌دانند، تضعیف کند. 

از سوی دیگر، شبکه حقانی و طالبان قندهاری، بر سر نحوه دولت‌داری، مواجهه با جهان، و مدیریت منابع مالی افغانستان نیز اختلاف‌های شدیدی دارند. برای نمونه، ملابرادر و مولوی یعقوب بر مرزها و بنادر افغانستان در جنوب با پاکستان و ایران تسلط دارند، و سراج‌الدین حقانی از شرق تا شمال و شمال‌شرق را زیر سلطه دارد و از عواید آن استفاده می‌کند. هیچ گزارش روشنی  از عواید هنگفت طالبان از بندرهای تجاری، جمع‌آوری مالیات، و تجارت با کشورهای منطقه در هفت ماه گذشته، وجود ندارد. هر یک از منابع درآمد، به یکی از سران طالبان، از جمله شبکه حقانی و طالبان قندهاری، متصل است و مستقیما به خزانه این شبکه‌ها واریز می‌شود.

طالبان قندهاری، از جمله ملاعبدالغنی برادر، خواهان تعامل محتاطانه با کشورهای همسایه و جهان هستند، اما شبکه حقانی، ضمن حفظ روابط و همکاری با شبکه القاعده و جنگجویان خارجی مستقر در افغانستان، از موضع خود در ستیز با جهان عقب‌نشینی نمی‌کند.

یک منبع آگاه امنیتی، با محفوظ نگه‌داشتن نامش، به ایندیپندنت فارسی گفت که سراج‌الدین حقانی به دلیل سلطه بر منابع درآمد، در حال تقویت جایگاه خود به عنوان فرد اول طالبان است. حقانی به همین منظور، ضمن حفظ تشکیلات انتحاری که از قبل در اختیار داشت، اخیرا کودکانی را که پدران‌شان در جنگ با طالبان کشته شده‌اند، به مراکز آموزشی شبکه حقانی جذب می‌کند تا آنان به نیروهای انتحاری این شبکه اضافه شوند. به گفته این منبع، به دستور سراج‌الدین حقانی، صدها کودک بازمانده از نیروهای نظامی افغانستان که در جنگ با طالبان کشته شده‌اند، در استان‌های نورستان، کنر، پکتیا، لوگر، و ننگرهار، به مراکز آموزشی شبکه حقانی جذب شده‌اند و در حال فراگیری آموزش‌های جهادی‌اند. توجیه سراج‌الدین حقانی در مورد جذب این کودکان این است که پدران آنان همدست اشغالگران بوده‌اند و اکنون فرزندان‌شان باید به سربازان طالبان تبدیل شوند. این اقدام سراج‌الدین حقانی، از یک ‎سو حس انتقام‌جویی را در میان اعضای طالبان و مخالفان این گروه زنده کرده است، و از سوی دیگر، به نگرانی رقبای او مانند ملایعقوب و ملابرادر را از قدرت‌گیری روزافزون شبکه حقانی دامن زده است. 

به گفته این منبع امنیتی، سراج‌الدین حقانی شبانه با جنگجویان خارجی مستقر در استان‌های شمال افغانستان در کابل ملاقات می‌‎کند و خودروهای زرهی، اسلحه، و پول نقد در اختیار آنان می‌گذارد. صدها جنگجوی تاجیکستانی، ازبکستانی، اویغور، قزاقستانی، و چچینی، در استان‌های شمال افغانستان حضور دارند و در صفوف طالبان، به نفع این گروه فعالیت می‌کنند. در ماه‌های اخیر، به شماری از این جنگجویان شناسنامه‌ها و گذرنامه‌های افغانستان داده شده است تا حضور آنان در میان طالبان، به عنوان «خارجی» مطرح و اثبات نشود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به باور این منبع آگاه، حضور سران طالبان در قندهار بیانگر این است که تنش‎ها میان این گروه به مرحله درگیری رسیده است و سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) که ابتکارعمل را در مدیریت طالبان در دست دارد، برای جلوگیری از بزرگتر شدن این شکاف، جرگه‌ای را در قندهار، پایتخت سنتی این گروه، برگزار کرده است.

در اوایل سپتامبر سال گذشته، دو هفته پس از فرار اشرف غنی و سلطه طالبان بر کابل، تنش‎های داخلی طالبان مانع از اعلام کابینه شده بود. در آن زمان، تنش بر سر تقسیم کرسی‌های دولت، پای ژنرال فیض حمید، رئیس وقت سازمان اطلاعات نظامی پاکستان را به کابل کشاند. فیض حمید، نخستین مقام خارجی بود که پس از فروپاشی دولت پیشین افغانستان به کابل سفر کرد و به تقسیم قدرت، شکل‌گیری کابینه، و راه‌اندازی عملیات در برابر جبهه مقاومت ملی و تصرف پنجشیر، به طالبان کمک کرد.

هرچند با حضور رئیس اطلاعات نظامی پاکستان، دولت سرپرست طالبان اعلام شد، اختلافات میان سران این گروه همچنان پابرجا ماند. در میان چهره‌های ناراضی از دولت سرپرست طالبان، نام‌های ملاعبدالقیوم ذاکر و صدر ابراهیم، بیش از همه برجسته شده است. این دو تن از فرماندهان ارشد طالبان در جنوب افغانستان هستند که سهم بزرگی در رهبری جنگ علیه دولت‌های پیشین افغانستان و نیروهای خارجی داشتند. بر اساس گزارش‌های منابع امنیتی، پس از آن ‌که اخترمحمد منصور، رهبر پیشین طالبان، در سال ۲۰۱۶ در پاکستان کشته شد، صدر ابراهیم و عبدالقیوم ذاکر تا مدتی با ملاهیبت‌الله بیعت نکردند و شورای هلمند را ایجاد کردند. این دو نفر از نزدیکان اخترمحمد منصور بودند و تحت رهبری او، بخش بزرگی از جنگ را هدایت می‌کردند. بر اساس این گزارش‌ها، شورای هلمند بارها از جمهوری اسلامی ایران  کمک مالی و تسلیحاتی دریافت کرده ‌است و صدر ابراهیم، چندبار پس از زخمی شدن در جنگ با نیروهای امنیتی دولت سابق افغانستان، در ایران درمان شده است. گفته می‌شود که صدر ابراهیم و عبدالقیوم ذاکر، از چهره‌های مخالف پاکستان در صفوف طالبان هستند و به همین دلیل، ژنرال فیض حمید، در جریان تشکیل کابینه طالبان، نام این دو نفر را در فهرست تقسیم قدرت خط زده است.

پس از آن‌که نارضایتی این دو فرمانده ارشد طالبان از دولت سرپرست این گروه برجسته شد، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، در ۲۱  سپتامبر سال گذشته اعلام کرد که صدر ابراهیم به عنوان معاون وزارت کشور، و عبدالقیوم ذاکر به عنوان معاون وزارت دفاع، منصوب شده‌اند. در هفت ماه گذشته، هیچ خبری از حضور این دو نفر در رهبری دو وزارت نامبرده منتشر نشده است.

جست‌وجوی راه رسیدن به مشروعیت

بحث دیگری که قرار است در جرگه قندهار روی آن صحبت شود، راه‌های رسیدن به مشروعیت است. در بیش از هفت ماهی که از سلطه طالبان بر افغانستان می‌گذرد، هیچ دولتی به درخواست‌های گروه طالبان برای به رسمیت شناخته شدن، پاسخ مثبت نداده‌ است. حتی پاکستان که میزبان و حامی سرسخت طالبان است، از به رسمیت شناختن این گروه خودداری کرده است. مقام‌های دولت پاکستان، از جمله عمران خان، نخست‎وزیر، و شاه‌محمود قریشی، وزیر خارجه، در همه نشست‌های بین‌المللی برای طالبان لابی می‌کنند و جهان را به تعامل و روابط نزدیک با این گروه ترغیب می‌کننند. با این حال، دولت پاکستان، با تجربه‌ای که از دولت نخست طالبان دارد، به تنهایی برای به رسمیت شناختن این گروه اقدام نمی‎کند. در حالی که طالبان هیچ یک از پیش‌شرط‌های جهان را برای به رسمیت شناخته شدن تکمیل نکرده‌اند، سران این گروه به تکرار ادعا می‌کنند که باید از سوی دولت‌های جهان به رسمیت شناخته شوند، چون حاکم افغانستان هستند و بر سراسر جغرافیای این کشور تسلط دارند.

بازگشایی مدارس دخترانه و برداشته شدن محدودیت بر کار و زندگی زنان که از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های جهان برای تعامل با طالبان است، هنوز محقق نشده است. درست در حالی که سران این گروه در قندهار جمع شده‌اند تا اختلافات داخلی‌شان را حل کنند و راهی برای رسیدن به مشروعیت بین‌المللی بیابند، بار دیگر درهای مدارس به روی دختران دانش‌آموز کلاس‌های ششم  به بالا مسدود شد. در حالی که وزارت آموزش و پرورش طالبان به همه سازمان‌ها و دولت‌هایی که در هفت ماه گذشته برای بازگشایی مدارس دخترانه دادخواهی کردند، وعده داده بود که در سوم فروردین امسال مدارس به روی دختران و پسران باز می‌شوند، اما روز چهارشنبه، سوم فرودین، دختران بار دیگر از مدارس به خانه بازگرداندن شدند.

بخشی از کابینه طالبان را افراد تحت تحریم ایالات متحده و سازمان ملل متحد تشکیل می‌دهند. شماری از این افراد، مانند سراج‌الدین حقانی، تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا نیز هستند. جست‌وجوی راه‌های رسیدن به مشروعیت بین‌المللی با بودن چنین افرادی در ساختار رهبری دولت طالبان، تلاش بیهوده‌ای به نظر می‌رسد.

از موضع دولت‌های جهان و سازمان ملل در زمینه به رسمیت شناختن طالبان، چنین برداشت می‌‎شود که تا زمانی که افراد تحت تحریم و متهم به جرایم جنگی در رده رهبری دولت طالبان حضور دارند، همه راه‌ها برای به رسمیت شناختن این گروه به عنوان یک دولت مسئول، بسته است. اما در عین حال، هر گونه تصمیم برای کنار زدن این چهره‌ها از منصب‌هایی که تصاحب کرده‌اند، ممکن است منجر به درگیری شدید داخلی شود. در این دوراهی، هنوز مشخص نیست که جرگه قندهار و رهبر طالبان که نشانه‌ای قطعی از زنده بودنش وجود ندارد، به چه راه‌حلی دست خواهد یافت.