ادامه جنگ ویرانگر اوکراین در نبود یک میانجی قابل‌اعتماد

پوتین هنجارها را شکست و منطق توازن بین‌المللی را که از زمان اتحاد جماهیر شوروی و پس از فروپاشی آن در جهان حاکم بود، به هم زد

اوکراین مانند سایر کشورهای اروپای شرقی تنها یک عضو عادی در اردوگاه شوروی نیست، بلکه به عبارتی، یک روسیه دیگر به شمار می‌رود - Yuriy Dyachyshyn / AFP

جنگ اوکراین که بزرگ‌ترین بحران جهانی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تک‌قطبی شدن جهان به رهبری آمریکا را به وجود آورده است، با همه وحشت و قساوت ادامه دارد و هنوز برای پایان دادن به این همه خونریزی، کشتار، ویرانی و آوارگی راه‌حلی در افق پدیدار نیست. جامعه جهانی هم در قبال این بحران به اختلاف و چنددستگی دچار شده و از ارائه یک راه‌حل معقول و منطقی ناتوان مانده‌اند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، هنجارها را شکست و منطق توازن بین‌المللی را که در زمان اتحاد جماهیر شوروی و پس از فروپاشی آن در جهان حاکم بود، بر هم زد. او نقطه حساسی را برای به چالش کشیدن دشمنان غربی‌اش برگزید؛ نقطه‌ای که غربی‌ها نیز به نوبه خود آن را برای آزمودن رهبری روسیه برگزیده بودند.

حساس بودن اوکراین به این دلیل است که اوکراین مانند سایر کشورهای اروپای شرقی تنها یک عضو عادی در اردوگاه شوروی نیست، بلکه به عبارتی، یک روسیه دیگر به شمار می‌رود. این کشور در اردوگاه شوروی جایگاه ویژه‌ای داشت، زیرا بعد از زمان مرگ استالین گرجی در سال ۱۹۵۳ تا درگذشت لئونید برژنف در سال ۱۹۸۵، رهبرانی که بر اتحاد جماهیر شوروی حکومت می‌کردند، اصالتا از اوکراین بودند. در واقع، اوکراین به دلیل حجم بالای منابع و آینده درخشانی که دارد، سرنوشت سایر کشورهای منطقه از بالتیک شمالی تا مولداوی در جنوب را رقم می‌زند.

درباره حمله روسیه به اوکراین به‌عنوان یک کشور مستقل و دارای حاکمیت، صحبت‌های بسیاری شد و در نهادهای بین‌المللی هم گفت‌و‌گوها و کنکاش‌های فراوانی در این باره صورت گرفت؛ اما اکثریت مطلق کشورهای جهان جز تاکید بر استقلال سیاسی و حاکمیت ملی اوکراین و محکوم کردن حمله روسیه به آن، به این کشور کمکی نکردند. درست است که کشورهای غربی از میلیون‌ها آواره اوکراینی پذیرایی کرد و مقداری مهمات و جنگ‌افزار در اختیار دولت اوکراین گذاشتند، اما این‌ها آنچه را جهان در آغاز قرن ۲۱ از غرب انتظار دارد، برآورده نمی‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اصل محترم بودن حاکمیت کشورها از پایان جنگ جهانی دوم به بعد، حتی در بدترین حالات و سخت‌ترین تنش‌ها میان اردوگاه شرق وغرب، یک اصل پذیرفته‌شده در سیاست بین‌المللی بود. آمریکا پس از آن همه لشکرکشی و جنگ علیه انقلابی‌های شمال و خیزش جنوب ویتنام، سرانجام به استقلال و حاکمیت این کشور تن داد. در کویت، جامعه جهانی علیه اشغال صدام حسین یکپارچه ایستاد و از استقلال و حاکمیت این کشور دفاع کرد. در لبنان، به‌رغم یورش اسرائیل، اشغال سوریه و مداخله‌های گوناگون، باز هم تعامل جهان با آن به‌عنوان یک کشور مستقل و دارای حاکمیت پابرجا باقی ماند.

در مرحله پسا فروپاشی نظام دوقطبی، فرض بر این بود که اصل حاکمیت کشورها هماهنگ با توسعه گسترده در بخش‌های بازرگانی و فناوری ارتباطات و اطلاعات همچنان محترم باقی بماند. هرچند کشورهای اروپایی، به‌رغم اختلاف‌های قومی، توانستند بر محور اتحادیه اروپا به هم نزدیک شوند و با وحدت و همبستگی زمینه پیشرفت و رفاه مشترک را برای ملت‌ها اروپایی فراهم کنند؛ اما در بقیه مناطق جهان، روند امور این چنین پیش نرفت. 

دموکراسی‌های غربی در خانه خود آمریکا به‌شدت آسیب دیدند، کودتاها در آفریقا افزایش یافتند، در چین، بزرگ‌ترین کشور کمونیستی جهان، توسعه اقتصادی با استبداد سیاسی فردمحور همگام شد؛ در روسیه هم پوتین با تعدیل‌هایی که در قانون اساسی وارد کرد، راه چین را در پیش گرفت. در برخی از مناطق جهان هم الگوی نظام‌های بسته و خودکامه بر محوریت پیشوا بر مردم تحمیل شد؛ مانند الگوی کیم جونگ ایل، دیکتاتوری که با کمک دستگاه تبلیغاتی‌، از خود پیشوایی ساخته که تاکنون یک هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب تالیف کرده و به قضای حاجت نیاز ندارد و در کودکی ابرها را از حرکت بازداشته است. الگوی او با داشتن اختیارات بی‌پایان برای سایر زمامداران خودکامه یک مکتب شده است.

پیامدهای فروپاشی نظام جهانی در روشن‌ترین صورت آن در اوکراین نمایان شد. پوتین که پیرامون شخصیت خود افسانه‌ها بافته است و از نظام‌های دموکراتیک احساس خطر می‌کند، با حمله به اوکراین این تصویر را به طور کامل به نمایش گذاشت. آمریکا هم پس از ۲۰ سال جنگ با تروریسم بین‌المللی، نتوانست یک الگوی سیاسی استوار در رابطه به احترام منافع حقیقی ملت‌ها ارائه کند. اتحادیه اروپا و پیمان ناتو نیز سست و ناکارامد از آب درآمدند و امید دوستانشان را بر باد دادند.

انتظار می‌رفت که غرب با بازدارندگی نیروی مادی و معنوی، از پدید آمدن بحران اوکراین جلوگیری کند، نه اینکه منتظر بماند و پس از وقوع بحران، به محکوم کردن بسنده کند و مکررا اعلام کند که به مداخله در خارج از قلمرو ناتو علاقه‌ای ندارد؛ که البته معنای آن جز تشویق پوتین برای ادامه عملیات چیزی دیگری نمی‌تواند باشد. در واقع آمریکا و اروپا همان کاری را کردند که پوتین می‌خواست؛ نخست زمان حمله را اعلام کردند و از آن زمان تاکنون، پنتاگون و وزارت دفاع بریتانیا روند جنگ را گام‌به‌گام پیگیری و به رسانه‌ها اطلاع‌رسانی می‌کنند و از همبستگی اردوگاه غرب علیه دشمن خودکامه شرقی‌ دم می‌زدند.

در حال حاضر، جامعه جهانی دچار پراکندگی است و تا این لحظه که ۲۰ روز از آغاز خطرناک‌ترین جنگ جهانی می‌گذرد، هیچ میانجی‌‌ در صحنه وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد، مذاکرات میان اوکراین و روسیه زیر باران موشک‌ و بمب‌ و خمپاره‌ است.

جنگ اوکراین کشورهای جهان را وا داشت تا در اندیشه منافع فعلی خود باشند. با توجه به خروج آشفته آمریکا از افغانستان و تلاشش برای کنار آمدن با جمهوری اسلامی ایران و اکتفای آن به تحریم اقتصادی روسیه، دوستان غرب دیگر به آمریکا اعتماد ندارند. از سوی دیگر دوستان روسیه مانند چین و ایران نیز از ماجراجویی روسیه در اوکراین و از موضع تازه‌اش در مذاکرات وین که گفته می‌شود امضای نسخه نهایی توافق هسته‌ای را با شکست مواجه کرده است، ناخشنودند.

البته ترکیه و اسرائیل پیشنهاد میانجی‌گری داده‌اند؛ دو کشوری که ۱۴ سال پیش پوتین آن‌ها را نزدیک‌ترین شرکای خود در خاورمیانه قلمداد کرد؛ اسرائیل را در بخش امنیتی و ترکیه را در بخش اقتصادی. اما میانجی‌گری ترکیه در آنتالیا پایان یافت و میانجی‌گری اسرائیل به اینجا منتهی شد که نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل، به ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، پیشنهاد کرد خواسته‌های پوتین را بپذیرد.

اسرائیل که نزدیک‌ترین متحد آمریکا به شمار می‌رفت، اکنون به این نتیجه رسیده است که منافع خودش در اولویت قرار دارد و همکاری با روسیه در سوریه در راس این منافع است. این در حالی است که جنگ در اوکراین با پیگیری آمریکا و پافشاری روسیه بر اهدافش ادامه می‌یابد و جهان منتظر پیامدهای بعدی آن در یک کشور ویران‌شده خواهد بود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه