سپاه پاسداران ایران: شعارمحوری و غرور بی‌جا

شعار «اگر صهیونیست‌ها یک حرکت نادرست انجام دهند، آن‌ها را نابود می‌کنیم»، هیچ ربطی واقعیت ندارد

رژیم ایران از «جنگ‌های هوشمند» به شدت وحشت دارد - STRINGER / KHAMENEI.IR / AFP

اظهارات حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، مبنی بر اینکه «منتظر یک حرکت اشتباه از صهیونیست‌ها هستیم تا نابودشان کنیم»، تعجب‌آور نیست. نه این منطق جدید است و نه این عبارت ناآشنا است، اما تفاوت در این‌جاست که این شعارها تاثیرگذاری خود را در جامعه به طور کامل از دست داده است و تکرار آن نمی‌تواند هیچ گونه تغییری در افکار مردم ایجاد کند.

اغلب مردم ایران اعتماد خود را به این نظام از دست داده‌اند و هدف افراد محدودی که در صف نظام باقی‌ مانده‌اند دستیابی به منافع اندک و ناچیز است، اما مسلم است که ملت ایران دیگر فریب این شعارهای توخالی را نمی‌خورند. این رژیم نه اسرائیل را نابود کرد و نه «آن را به دریا انداخت»، بلکه ادامه این جنگ لفظی به سود هر دو طرف است؛ اسرائیل با بزرگ‌نمایی خطر ایران خود را مسلح می‌کند، در حالی‌ که رژیم تهران تا زمانی‌ که ادعای «نابود کردن اسرائیل را در مدت ۷ دقیقه» داشته باشد، می‌تواند بقای خود را حفظ کند و نفوذ خود را گسترش دهد.

در واقع، هشدار فرمانده سپاه پاسداران مبنی بر اینکه «اگر صهیونیست‌ها یک حرکت نادرست انجام دهند، آن‌ها را نابود می‌کنیم»، هیچ نزدیکی با واقعیت ندارد، بلکه از اظهارات قبلی دورتر می‌شود و در راه‌اندازی غوغای سیاسی و بسیج نظامی، از شعارهایی که رهبران ایران در گذشته سرمی‌دادند، پا فراتر می‌نهد. در گذشته آن‌ها می‌خواستند صهیونیست‌ها را «حتی بدون اشتباه اسرائيل» نابود کنند، اما امروز فرمانده سپاه پاسداران می‌گوید که «منتظر اشتباه» است. آنچه به اصطلاح «اشتباه» نامیده می‌شود بی‌شمار است، اما تاکنون هیچ پاسخی به آن‌ها داده نشده است و مقام‌های جمهوری اسلامی با گفتن اینکه «در زمان و مکان مناسب پاسخ می‌دهیم» اکتفا می‌کنند. این در حالی است که به‌رغم گذشت سال‌های بسیار، زمان و مکان مناسب برای پاسخ‌دهی به اسرائيل فرا نرسیده و هرگز فرا نمی‌رسد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

برای نمونه در پایان ژانویه گذشته هنگامی‌ که آژیرهای خطر در تهران به صدا درآمد، برق قطع شد و تردد همه‌جا متوقف شد و تهران شاهد آشفتگی امنیتی بود، برخی اوقات اعلام می‌شد که انحراف هواپیمای ترکی از مسیر تعیین‌شده باعث به صدا در آمدن آژیرهای خطر شده است و گاهی وضعیت فراهم شده، ناشی از خطای فنی پدافند هوایی تلقی می‌شد، در حالی‌ که یک منبع ویژه به ایندیپندنت فارسی گفت که آنچه در تهران رخ داد، در واقع یک حمله سایبری مشابه به حملات ویروس (STUXNET) بود. نتیجه این حمله، ایجاد وحشت در صفوف رژیم جمهوری اسلامی بود که در چند سال اخیر، در عمل در وضعیت بدگُمانی به سر می‌برد و از توانایی‌های واقعی‌اش در مقایسه با آنچه ترویج می‌دهد، آگاهی کامل دارد.

رژیم ایران می‌داند که نمایش قدرت نظامی در رزمایش‌هایی که حمله موشکی یا مزاحمت دریایی را در خلیج فارس شبیه‌‌سازی می‌کند، نمی‌تواند به عنوان سیلی به صورت «دشمنی» که رژیم تهران از چند دهه به این سو در صدد محو آن است، تبدیل شود. این در حالی است که وقوع حوادث اخیر ثابت می‌کند که رژیم تهران در برابر فناوری و توسعه امنیتی و نظامی در عصر «جنگ‌های هوشمند» و نحوه دقیق پاسخ‌گویی به هرگونه حمله، چه با موشک دقیق یا سایبری، به شدت وحشت دارد. البته همین سردرگمی منجر به سقوط هواپیمای اوکراینی شد، زمانی که رادارها نتوانستند هواپیمای غیرنظامی را از نظامی تشخیص دهند و مسئولان نظام به دلیل وحشت ناشی از ترور قاسم سلیمانی که با فشار دادن یک دکمه از هزاران مایل دورتر به وسیله یک پهپاد انجام شد، دچار آشفتگی و هراس شده بودند. اکنون به‌رغم گذشت بیش از یک سال و نیم از زمان کشته شدن قاسم سلیمانی، هیاهوی رسانه‌ای و تهدید لفظی کماکان ادامه دارد.

نزدیک به ۱۸ ماه است که رژیم ایران هیچ پاسخی به ترور سلیمانی و هیچ واکنشی در قبال کشته شدن محسن فخری‌زاده نداده است. افزون بر آن، رژیم ایران نتوانست مانع وقوع انفجارها و آتش‌سوزی‌‌هایی شود که شهرهای مختلف ایران را فرا گرفته و تأسیسات هسته‌ای، مراکز تحقیقاتی، انبارها، ایستگاه‌های قطار، راه‌آهن و بنادر دریایی را تحت تاثیر قرار داده است. حتی رژیم جمهوری اسلامی نتوانست از رهبران و دانشمندان خود حفاظت کند و ناتوانی آن در تشخیص نقض‌های حریم امنیتی و جلوگیری از ترور و تحرکات آزادانه افراد وابسته به اسرائیل در داخل کشور، در عمل به اثبات رسید.

حملاتی که سوریه پیوسته در معرض آن‌ها قرار می‌گیرد و به کشته شدن هزاران نفر از اعضای شبه‌نظامیان و فرماندهان آن‌ها در سپاه پاسداران می‌انجامد، به آنچه رژیم ایران «اشتباهات صهیونیستی» می‌نامد، اضافه می‌شود. این در حالی است که رژیم ایران هنوز تکرار می‌کند که «ما منتظر یک اشتباه از سوی صهیونیست‌ها هستیم». اگر حملات پی‌درپی یادشده، «اشتباه» نیستند، پس بهتر است ملت ایران از رژیم تهران بخواهند «اشتباهی» که در مورد آن صحبت می‌کند را تعریف کند!

از سوی دیگر، فرمانده سپاه پاسداران، گفت که «ما استعداد و ظرفیت‌های زیادی برای غلبه بر حریف داریم؛ در جنگ بزرگ شده‌ایم و عادت کرده‌ایم که دشمن را شکست دهیم و ما منتظر اشتباه آن‌هاییم تا آن‌ها را نابود کنیم.» این بخش از سخنان فرمانده سپاه نیز از نظر شکل و محتوا مردود و باورناپذیر است. برای نمونه: رژیم ایران در مواجهه با ناتوانی‌اش در توسعه حمل‌ونقل هوایی، که نیاز به ظرفیت فنی بسیاری دارد که در در حال حاضر در اختیار ارتش، بسیج و سپاه پاسداران نیست و به‌رغم شعارهایی که درباره توانایی‌ها و پیشرفت‌های فنی خود سر می‌دهد، به جای پرداختن به توسعه پرهزینه بخش هوانوردی که مستلزم صنعت پیشرفته و رادارهای الکترونیکی است، در صدد توسعه موشک‌‌ و پهپاد شده است.

موشک‌های اسکاد و توپخانه غول‌پیکری که پیشتر در دامنه تپه‌ها در غرب عراق برای تضعیف اسرائیل آزمایش شده، نتوانست هیچ تغییری در توازن قدرت ایجاد کند. رژیم ایران پیوسته سعی می‌کند از طریق شبه‌نظامیان حوثی موشک‌های بالستیک و پهپادها را در عمق خاک عربستان سعودی شلیک کند، اما در مواجهه با پدافند هوایی عربستان سعودی تاکنون هیچ موفقیتی کسب نکرده است.

رژیم جمهوری اسلامی ایران همواره ادعا می‌کند که با یک حمله موشکی به اسرائیل، آن را در مدت هفت دقیقه نابود می‌کند، در حالی‌ که ارتش، اطلاعات، سپاه پاسداران و رهبری سیاسی ایران به خوبی می‌دانند که سامانه موشکی پدافند «فلاخن داوود» که شباهت بسیاری به سامانه ضد موشکی پاتریوت دارد برای موشک‌هایی که به ارتفاع بالا هستند، طراحی شده است، علاوه بر این‌ که سامانه گنبد آهنین، موشک‌هایی که در ارتفاعات پایین باشند را در هوا منهدم می‌کند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران علاوه بر صرف مبالغ هنگفت برای خرید تجهیزات جنگی از کشورهای پیشرفته، اقدام به سرقت فناوری از شماری از کشورها از جمله، آلمان و سوئد کرد. همچنین، رژیم جمهوری اسلامی سیستم‌های رادار پیشرفته‌ای را از روسیه خریداری کرد اما نتوانست آن‌ها را مورد استفاده قرار دهد. افزون برآن، ماهواره‌هایی را که ایران از روسیه با هزینه‌های سرسام‌‌آوری خریداری کرد نیز موفقیت‌آمیز نبود و ماهواره‌های یادشده هنگام پرتاب با موشک‌های سیمرغ که آن‌ها را حمل می‌کرد، منفجر شد.

علاوه برآن، تهران با نمایش مدام برخی جنگ‌افزارها، ادعای برتری نظامی و پیشرفت در عرصه نیروهای دریایی می‌کند. همان‌گونه که ارتش ایران با نمایش ناو مکران، قدرت‌نمایی می‌کرد، سپس معلوم شد که ناو مکران در اصل یک کشتی نفتکش بوده که سطح آن بازسازی شده است. تهران برای اینکه توانایی‌های نظامی خود را بزرگ‌نمایی کند، اعلام کرد که توانسته است پهپادی را با برد هفت هزار کیلومتر توسعه دهد و این پهپاد با سامانه ضد پهپادی لیونادوس که با استفاده از فناوری پیشرفته می‌تواند تا ۶۰ پهپاد را به طور هم‌زمان سرنگون کند مشابهت دارد. شکی نیست که چنین ادعای بی‌اساسی می‌تواند «ترفند توسعه پهپادهای ایرانی» را به طول کل نقش بر آب کند.

در مقابل همه این‌ها، مردم ایران این پرسش را مطرح می‌کنند که پول آن‌ها که برای «محو اسرائیل» و پاسخ به «اشتباهات» آن هزینه شده است، کجاست؟ رژیم ایران نه سلاحی توسعه داد و نه «اسرائیل را به دریا انداخت»، اما تنها کاری که انجام داد این بود که ملت ایران را به قیمت منافع رژیم جمهوری اسلامی که در خدمت اسرائیل قرار دارد، گرسنگی داد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه