خودزنی ظریف

مهر تایید وزیر امور خارجه بر نقش قاسم سلیمانی در سیاست خارجی

تسنیم

محمد‌جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در جمع ایرانیان مقیم سوئد گفته که چند سال قبل به سعودی‌ها پیام داده که اگر گمان می‌کنند او «ماله‌کش اعظم» است، با قاسم سلیمانی مذاکره کنند.

فارغ از اینکه تعبیر «ماله‌کش اعظم» اخیرا در توییتر وزارت امور خارجه آمریکا در اعلام خبر تحریم او استفاده شده بود، نه از سوی سعود‌ی‌ها؛ پرسش اینجاست که ظریف با چنین درکی از چهره خود در جهان عرب و احتمالا قابل تعمیم به غرب، چگونه قصد داشته در این سال‌ها رابطه با اعراب (و غرب) را مدیریت کند؟

شاید هدف ظریف از این خودزنی این باشد که نشان دهد، حالا که ائتلاف آمریکا و اعراب و حتی اسرائیل و کشورهای عربی در برابر جمهوری اسلامی در حال تقویت است، تهران برای ترمیم روابط با همسایگان عرب خود آمادگی کامل دارد و این طرف سعودی بوده که گامی رو به جلو برنداشته است. اما او در واقع با تکرار چنین عبارتی در مورد خود، تایید می‌کند که از آغاز بر عهده گرفتن سمت وزیر امور خارجه، آگاه بوده که دست‌کم بخش‌هایی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی از کنترل او خارج است و در همان زمان هم حاضر بوده، دیپلماسی منطقه‌ای را به طور رسمی به فرمانده سپاه قدس پیشکش کند.

آنچه که ظریف در استکهلم گفت، پاسخی به این پرسش است که چرا دستگاه دیپلماسی تحت مدیریت ظریف از آغاز تا امروز، به جز برجام - که به پایان خود نزدیک می‌شود- دستاورد مهم دیگری نداشته و سرنخ همه ناکامی‌ها و سکون دیپلماسی ایران به کارشکنی خارجی، تحریم و دشمن ارتباط داده می‌شود.

ظریف یک دیپلمات کارکشته است که بیشتر عمر خود را در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دفاع از نظام صرف کرده، اما این سابقه طولانی و سخنرانی‌های جذاب در سازمان ملل و در برابر دوربین رسانه‌ها، نافی ناکارآمدی دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه نیست، هرچند که در دوره‌های قبل از او نیز کارنامه درخشان‌تری وجود ندارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اینکه ظریف می‌توانست بیش از آنچه که تا امروز در عرصه دیپلماسی به نمایش گذاشته، انجام دهد، مورد تردید است. گویا وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید، تنها به این منظور یک تحصیلکرده آمریکا و مسلط به فرهنگ، سیاست و زبان این کشور انتخاب شد که قرار بود با تکیه بر این مهارت‌ها، در زمان اوج بحران با ایالات‌متحده، جمهوری اسلامی را به سلامت از یک پیچ خطرناک عبور دهد. پروژه‌ای که چهره‌هایی هم ‌ردیف منوچهر متکی و حتی علی‌اکبر صالحی، همتای ظریف در دولت محمود احمدی‌نژاد با سطح آشنایی به زبان انگلیسی و توانایی برقراری ارتباط با دیپلمات‌های غربی، احتمالا از به سرانجام رساندن آن ناتوان بودند.

اما خوش‌ و بش‌های صمیمانه ظریف با مقامات آمریکایی و اروپایی محدود به قاب برجام باقی ماند. پس از خروج ترامپ از برجام، آمریکا دوباره به جایگاه دشمن کلاسیک ایران بازگشت، اروپاییان در حاشیه قرار گرفتند و هنر دیپلماسی ظریف به دلیلی که هم‌اکنون خود به آن اذعان دارد، در مورد اعراب ( و غرب) موثر واقع نشد.

ظریف باوجود درکی از که نگرش دیگر کشورها به خود دارد، می‌گوید، تحریم‌های آمریکا بر کار او تاثیری نگذاشته و نمونه‌اش سفر‌هایی است که اخیرا به منطقه و کشورهای اسکاندیناوی داشته است. او با خرسندی از سفر به پاریس و پس از آن دیدار با مقامات چین خبر داده است. ظریف در چهار ماه گذشته دو بار به نیویورک رفت و سفرهای متعددی به کشورهای عربی، آسیایی، آمریکای جنوبی و روسیه داشت.

در همین مدت، نه آمریکا از ابتکار عمل‌های ظریف استقبال کرد، نه اروپا حاضر شد کوچکترین گام- اجرای کامل اینستکس- را در جهت حفظ برجام بردارد، نه ده‌ها میلیون بشکه نفت تحویل داده شده به بنادر چین از گمرک این کشور عبور کردد، نه روسیه از موضع سودجویی از مجادله ایران و آمریکا خارج شد و نه همسایگان عربی به تهران روی خوش نشان دادند.

ظریف در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود، تاکید می‌کند که پس از پایان دوره وزارت‌اش یا به خانه می‌رود و یا دانشگاه و حاضر است تعهد محضری بدهد که وارد انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شود.

خودزنی ظریف در سوئد و اعلام برنامه آینده‌اش، نشان می‌دهد که قرار نیست او در مدت باقی‌مانده از حضورش در وزارت امور خارجه، اقدامی فراتر از سفر و پیگیری دستورکار روزمره این وزارتخانه انجام دهد.