ظریف سوخت

وزیر امور خارجه ایران قبل از تحریم، طعمه گاندو و استعفاء شده بود

ATTA KENARE / AFP

تحریم وزیر امور‌ خارجه ایران از سوی خزانه‌داری آمریکا، آخرین مرحله از دومینوی فروریختن ظریف است که از مدت‌ها قبل در داخل کشور آغاز شده بود.

قبل از اینکه آمریکا با تحریم ظریف، ضربه‌ای دیگر به چهره بین‌المللی آقای دیپلمات وارد کند، جریان‌های داخلی به کاربرد او در مهمترین موضوعات سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی در منطقه، پایان داده بودند و در نهایت اجازه دادند «گاندو»؛ «امیرکبیر زمان» را ببلعد.

ظریف در قامت رئیس دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران، پس از امضاء برجام، دستاورد چشمگیری در عرصه سیاست خارجی نداشت. گویا تنها ماموریتی که برای دیپلمات آشنا به زبان، سیاست، فرهنگ و جامعه آمریکا درنظر گرفته شد، این بود که به گذار جمهوری‌اسلامی از یکی از بحرانی‌ترین شرایط پس از انقلاب، کمک کند.

فارغ از اینکه نتیجه امروز برجام چیست، پروپاگاندای گسترده‌ای که نوید‌بخش روزهای طلایی پسا برجام بود، از ظریف یک منجی ساخت.

برای آنها که از ظریف امیر کبیر زمان ساختند، امضاء توافق هسته‌ای به معنی خط بطلان بر تئوری محدود بودن اختیارات او بود. حال آنکه رایزنی‌های اصلی برای این توافق قبل از روی کار آمدن دولت روحانی، با چراغ سبز بیت رهبری در ویلای شخصی سلطان قابوس در مسقط انجام شده بود و تنها بخش علنی آن به شیخ دیپلمات و وزیر امورخارجه‌اش سپرده شد.

اما برجام، پایان ظریف بود. جریان‌ تصمیم‌ساز در ساختار جمهوری اسلامی، برای پیگیری سیاست‌های منطقه‌ای و صدور ایدئولوژی انقلابی در فرصت پدید آمده پس از تعلیق تحریم‌ها، به سخن‌وری‌های ظریف در محافل غربی نیاز نداشت و او را روانه ساختمان وزارت امور خارجه کرد تا به انجام امور روزمره خود بپردازد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به حاشیه رانده شدن ظریف زمانی علنی‌تر شد که او در اسفندماه گذشته از نشست مقامات عالی‌رتبه جمهوری‌اسلامی با بشار اسد در تهران، حذف شد.

در تصاویر منتشر شده از این دیدار، چهره قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس دیده می‌شد که در کنار رهبر جمهوری‌اسلامی، میزبان رئیس‌جمهور سوریه بود.

ظریف در واکنش به این نادیده انگاشته شدن، در توییتر استعفا داد. هرچند او پس از ۴۸ ساعت با دلجویی رئیس‌جمهور و فرمانده سپاه قدس به پست خود بازگشت، اما پیامی که قرار بود قاب سه نفره رهبر جمهوری اسلامی، سردار سلیمانی و اسد به جهان مخابره کند، به طور شفاف ارسال شده بود.

در همان دوران بود که مراحل ضبط سریال گاندو با هدف تخریب وجهه وزارت‌خارجه و شخص ظریف آغاز شد و ظریف شش ماه پس از استعفاء، طعمه گاندو شد.

مایک پومپئو که در واکنش به تحریم ظریف ادعا می‌کند، او شریک جرم رفتارهای قانون‌شکنانه جمهوری‌اسلامی است، در گفتگوی اخیر خود با بلومبرگ به نام سردار سلیمانی اشاره کرده و فرمانده سپاه قدس را در کنار آیت‌الله علنی خامنه‌ای، تصمیم‌گیرنده اصلی در جمهوری‌اسلامی معرفی می‌کند.

وزیر امور خارجه آمریکا در این گفتگو قدرت مانور همتای ایرانی خود را به فردی تشبیه می‌کند که در کره ماه نشسته و به روشنی می‌گوید، این فرمانده نیروی قدس است که همه ظرفیت را در اختیار دارد. قبلا برخی دیگر از مقامات آمریکایی از جمله زلمی خلیل‌زاد نیز به نقش مهم سلیمانی اشاره کرده بودند. نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و سفیر سابق آمریکا در عراق، در کتاب خود به نام «فرستاده» ادعا می‌کند، قاسم سلیمانی در زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق، با دولت جورج بوش همکاری‌های اطلاعاتی ارزشمندی داشته است.

البته ظریف نظر دیگری دارد. او باوجود نامه‌ای که اخیرا به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و در آن از نمایش چهره‌ای منفعل از وزیر امور خارجه در سریال گاندو گله کرد، معتقد است، به این دلیل تحریم شده که سخنگوی اصلی ایران در جهان است.

اما از نگاه ناظران بیرونی یا دست کم مقامات فعلی کاخ سفید، عملکرد سپاه و در راس آن قاسم سلیمانی، کمترین تردید را در مورد جایگاه مقدم آن بر وزارت امور خارجه یا دولت حسن روحانی باقی می‌گذارد. جای تعجبی نیست که با این نگرش غالب، ظریف از سفر‌های خود به نیویورک، دست خالی باز‌می‌گردد.

در عالم سیاست اصطلاح «اردک لنگان»، زمانی کاربرد دارد که یک مقام، نفوذ و قدرت مانور خود را از دست می‌دهد، اما همچنان تا پایان دوره خود بر سر کار می‌ماند. شاید حسن روحانی با مصلحت‌اندیشی و گام برداشتن روی لبه باریک اصولگرایی و اصلاح‌طلبی بتواند در دو سال باقی‌مانده به این سرنوشت محمود احمدی‌نژاد یا محمد خاتمی دچار نشود، اما پای دیپلماسی ظریف مدت‌هاست که لنگ می‌زند.

ظریف احتمالا همچنان خواهند توانست با توجه به تعهدات ایالات متحده به سازمان ملل، برای شرکت در نشست‌های این سازمان در محدوده چند خیابان نیویورک رفت و آمد کند. اما همانگونه که یک مقام آمریکایی به رویترز گفته، از نگاه دولت ترامپ، ظریف یک تصمیم‌گیرنده اصلی نیست. او در گفتگو با این خبرگزاری انگلیسی به طور تلویحی می‌گوید، با تحریم ظریف، درهای دیپلماسی و مذاکره با ایران بسته نشده، چون او مهره تاثیر‌گذاری به‌شمار نمی‌رود. به این معنی که واشینگتن همچنان آماده است با تصمیم‌گیرنده‌های اصلی وارد مذاکره شود. 

به این ترتیب می‌توان گفت، جریان‌های اصلی تصمیم‌گیرنده در داخل کشور با تبدیل ظریف به مهره‌ای سوخته در انتقال پیام خود به ایالات‌متحده، موفق بوده‌اند.