«دَم» و «دوسولوپین»: کوچک زیباست

«دیگر تنها مامور اعدام نیست که جلاد است، به نحوی با جامعه‌ای جلاد و «روزمره‌گی شَر» روبه‌رو هستیم»

پوستر فیلم دوسولوپین-عکس از برنا

دوران جدیدی آغاز شده است که می‌توان آن را عصر رسانه‌ها نامید، عصر انفجار اطلاعات، عصر توییتر و پادکست‌های کوتاه‌مدت، و در این میان فیلم‌های کوتاه خبری و داستانی هم جای خود را باز کرده‌اند. فیلم‌هایی که گاه در جشنواره‌های فیلم در جهان می‌درخشند و با امکاناتی که فضای مجازی فراهم آورده است، دیدن آن‌ها برای تعداد زیادی از مخاطبان میسر شده است. هر چند هنوز راه درازی در این زمینه باید پیمود، اما حضور جهانی چندین فیلم کوتاه که در ایران ساخته شده‌اند، نشانه‌های خوبی برای رشد سینمای ایران دارد. در این جستار دو فیلم کوتاه ایرانی از دو کارگردان مختلف معرفی می‌شود؛ دو فیلمی که در «مرگ» با هم اشتراک مضمونی دارند و هر دو به شکلی به «روزمرِّگی شَر» می‌پردازند.

فیلم کوتاه ساختاری شبیه فیلم بلند دارد، اما نکته‌ مهم این است که در فیلم کوتاه اگر نقطه چرخشی وجود داشته باشد که تغییر زاویه دید در بیننده ایجاد کند، برای همیشه آن را در خاطر ثبت می‌کند و بی‌شک از دید داوران در جشنواره‌ها هم مخفی نمی‌ماند. هر دو فیلم کوتاهی که می‌خواهیم در موردشان صحبت کنیم، دارای این نقطه‌ چرخش هستند و از این نظر با هم شباهت ساختاری دارند.

نام «جواد عاطفه» در بین اهالی تئاتر نامی آشنا ست. او در جایگاه نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر که نمایش‌هایش گاه در چندین کشور خارج از ایران به نمایش درآمده است و جوایزی هم از آن خود کرده است، شخصیت شناخته شده‌ای است که اکنون به ساخت فیلم کوتاه روی آورده است و نخستین فیلم کوتاهش موفقیت‌های بین‌المللی کسب کرده است.

دوسولوپین (DO.SOLO.PIN)، به تهیه‌کنندگی احسان پاکبازنیا و کارگردانی و نویسندگی جواد عاطفه، این روزها جشنواره‌های زیادی را درنوردیده است. فیلم داستان ساده‌ای دارد: زن پرستاری (عاطفه پاکبازنیا) از پیرمردی (کریم اشتری) پرستاری می‌کند؛ پسر جوانی (یوسف جهان‌دوست) از سوپرمارکت محل خریدهای او را می‌آورد، و دختر پیرمرد (با صدای پژند سلیمانی) از خارج از کشور تماس می‌گیرد و احوال پدرش را می‌پرسد... برای آن که بدانید نقطه‌ چرخشی فیلم چیست، باید فیلم را ببینید، ولی شک نداشته باشید موضوع آن‌قدر جالب است که با خود بگویید: «آه، پس این‌طور!»

اگرچه چند ماه بیشتر از ساخته شدن دوسولوپین نمی‌گذرد،  توانسته است تا کنون به پانزده جشنواره سینمایی راه یابد و جوایزی را از آن خود سازد؛ از جمله فستیوال فیلم کلرمونت (فرانسه)، جشنواره فیلم مارتووسکی (صربستان)، فستیوال‌های فیلم سن‌دیگو و روچستر (آمریکا)، فستیوال فیلم کوتاه ونیز (ایتالیا)، جشنواره فیلم کوتاه کن (فرانسه)، فستیوال فیلم کوتاه توکیو (ژاپن)، و ...

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خانم عاطفه پاکبازنیا که نقش اصلی را بازی می‌کند، خود مترجم است و به صورت ویژه نمایشنامه ترجمه می‌کند و ضمنا بازیگر تئاتر هم هست و در ایران و فرانسه روی صحنه رفته است. تقریبا تمام عوامل این فیلم به نحوی به تئاتر هم مرتبط هستند و در عرصه فعالیت هنری یا فنی، نام‌هایی آشنا هستند.

جواد عاطفه موفق شده است در نخستین فیلم کوتاه خود نشان دهد که در عرصه سینما هم می‌تواند همچون تئاتر جایگاه قابل قبولی کسب کند.

دَم (ناصر ضمیری) که در ۱۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه ساخته شده است، فیلم قابل‌توجه دیگری است که این روزها در جشنواره‌های مختلف فیلم کوتاه پذیرفته شده و جوایزی نیز دریافت کرده است.

این فیلم نیز داستان ساده‌ای دارد: ابراهیم (مهرداد بخشی) که با همسر باردارش (ندا اسدی) زندگی می‌کند، دچار تنش‌های عصبی است و قرص مصرف می‌کند. آنان نزد دکتر (علی یازرلو) می‌روند که او می‌گوید موضوع مهم نیست و تنها باید آرامش داشته باشید و از خبرهای بد دوری کنید، اما شغل ابراهیم اجازه نمی‌دهد او از خبرهای بد دوری کند، چون خودش خبر بد است.

فیلم‌نامه‌نویسان «دَم» ناصر ضمیری و ندا اسدی هستند و فیلم با نمای زالو روی پشت ابراهیم شروع می‌شود؛ نمای تکان‌دهنده‌ای که نشان می‌دهد با چگونه فیلمی روبه‌رو هستیم. زالو علاوه بر آن که خود نمادی از خون‌خواری است، طبق طب سنتی برای خوردن خون کثیف به‌کار گرفته می‌شود و طبق این باور، وقتی «زالوها» را بر بدن کسی می‌اندازند، آن‌ها خون کثیف بیمار را می‌بلعند و حال بیمار خوب می‌شود.

ناصر ضمیری چندین فیلم کوتاه و نیمه‌بلند در کارنامه خود دارد و چند سال پیش، در ۱۳۹۲، فیلم بلند سینمایی «با دیگران» را ساخت که مورد توجه قرار گرفت و در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی شرکت کرد و نامزد دریافت چندین جایزه شد. در «با دیگران» بازیگران سرشناسی بازی می‌کنند که حسین محجوب از آن میان نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش مکمل در شانزدهمین جشن بزرگ سینمای ایران، خانه سینما، شد.

«دَم»، مانند سایر آثار «ضمیری»، به دغدغه‌های اجتماعی او اشاره دارد و درامی اجتماعی محسوب می‌شود که با نگرش «هانا آرنت»ی، می‌توان گفت به «ابتذال شَر» یا «روزمره‌گی شَر» می‌پردازد. مانند نخستین اپیزود «شیطان وجود ندارد» (محمد رسول‌اف) که آن هم به همین شَر روزمره شده اشاره دارد، با این تفاوت که فیلم رسول‌اف عادی و روزمره شدن شَر را در مامور اعدام می‌بیند و آن را به خوبی تصویر کرده است، و فیلم ناصر ضمیری نشان می‌دهد که «شَر» برای مامور اعدام عادی نمی‌شود و او را دچار اختلال‌های رفتاری می‌کند، و در عوض با نشان دادن واقعیت‌های امروز جامعه ایرانی در جمهوری اسلامی، دارد از «زالو» انداختن تا «غسل میت» کردن و اعدام در «ملاءعام» که شَر روزمره شده است، آن را از مامور اعدام به جمعیت تماشاچی توسعه می‌دهد. حالا دیگر تنها مامور اعدام نیست که جلاد است؛ به نحوی با جامعه‌ای جلاد و «روزمره‌گی شَر» روبه‌رو هستیم.

امیدوارم تلویزیون‌های فارسی‌زبان فراگیر توجه بیشتری به فیلم‌های کوتاه کنند و برنامه ویژه‌‌ای در این خصوص بسازند تا محلی برای تماشای این فیلم‌ها و کسب درآمدی برای سازندگان فیلم‌های کوتاه پدید آورند و موجب تداوم کار شوند. گاه یک فیلم کوتاه چند دقیقه‌‌‌ای می‌تواند بیشتر از یک مجموعه تلویزیونی چند صد دقیقه‌ای موثر باشد.  

بیشتر از فیلم