موضع فرانسه در قبال لبنان پس از فاجعه انفجار بیروت

فرانسه خواستار بازگشت لبنان به دوره شکوفایی است

امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه هنگام دیدار از محل انفجار در بندر بیروت. عكس از: AFPان

برخورد امانوئل مکرون، رئيس جمهوری فرانسه با لبنان در نظام جمهوری، شباهت بسیاری به موضع پیشینان وی در نظام‌های شاهی و امپراتوری‌های گذاشته دارد. وی در گرماگرم فاجعه ناشی از انفجار مهیبی که سه‌شنبه گذشته بندرگاه و پایتخت لبنان را به آتش کشید، وارد بیروت شد. او سعی دارد آن‌چه را بایستی حاکمان لبنان برای نجات کشور انجام می‌داند، انجام دهد، در حالی‌که آن‌ها نخست عامل ورشکستگی این میهن کوچک شده سپس آن را به عنوان "گروگان" در سیطره محور منطقه‌ای به رهبری ایران قرار دادند.

مکرون در این سفر، نقشه و طرحی را ارائه کرده است که هدف از آن، بازگشت لبنان به دوره شکوفایی و از سرگیری روابط با کشورهای عربی و جامعه جهانی از طریق ایجاد اصلاحات بنیادی در فضای دیگردیسی سیاسی است که مستلزم دریافت کمک‌های لازم برای بازسازی لبنان است، اما رهبران لبنان تمام تلاش‌های خود را صرف انزوای لبنان کرده و روابط آن را در سطح منطقه و جهان به پایین‌ترین میزان ممکن رساندند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

امانوئل مکرون در اول سپتامبر آینده بار دیگر وارد بیروت خواهد شد تا در گرامیداشت صدمین سالگرد اعلامیه لبنان بزرگ توسط ژنرال هانری گورو، شرکت کرده و ارزیابی کند که آن‌ها به وعده‌های خود تا چه میزانی پایبند بوده و چه گام‌های را در این زمینه برداشته اند، در حالی‌که رهبران لبنان پیوسته از ایجاد اصلاحات طفره‌روی کرده و هیچ تمایلی به آن نشان نمی‌دهند. لبنان بزرگ در صدمین سالگرد خود تبدیل به "خاطره‌ی" شده است که سرنوشت آن را دیگران رقم می‌زنند و تنها تغییری که در لبنان صورت می‌گیرد، موضع این کشور در تنش‌های ژئوپلیتیك به نفع دیگران است.

البته ناصیف حتی، وزیر مستعفی امورخارجه لبنان که در صدد ایجاد اصلاحات بود نیز با دو چالش بزرگ روبه‌رود شد، نخست ارتباط تنگاتنگ با محور ایران که لبنان را در انزوا قرار داده و دوم امتناع مسئولان از ایجاد اصلاحات بنیادی، همین بود که وی دانست که اراده و چشم‌اندازی برای آوردن اصلاحات در لبنان وجود ندارد. ناصیف حتی این مسئله را در مصاحبه‌ای که با روزنامه "الشرق‌الاوسط" داشت، به صراحت بیان کرد.

هنگامی‌که ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه که به عنوان دوستار لبنان شناخته می‌شود، وارد بیروت شد، با کمال صراحت به مقامات دولت لبنان گفت: "تا اصلاحاتی به‌وجود نیاید، کمکی صورت نخواهد گرفت، ما را در ایجاد اصلاحات یاری رسانید تا دروازه کمک‌ها باز شود." اما حسان دیاب، نخست وزیر لبنان او را متهم به بی‌اطلاعی از اصلاحات ایجادشده در لبنان کرده و گفت او نمی‌تواند میزان اصلاحاتی که در ۱۰۰ روز نخست دولت می‌تواند انجام شود را به صورت درست تصورکند. افزون بر آن، حسان دیاب توانست نظریه‌ای را کشف کند که پیش از او کسی نتوانسته بود راهی به آن پیدا کند، وی گفته است که پیوند کمک به ایجاد اصلاحات، نشان می‌دهد که جامعه جهانی تصمیمی برای کمک به لبنان ندارد، به‌جای این‌که اذعان کند که ناکامی در ایجاد اصلاحات، مانع اصلی کمک به لبنان است.

در واقع، امانوئل مکرون تا یک ماه دیگر، کشف خواهد کرد که مسئله اصلاحات به همان میزان که برای ملت لبنان حیاتی است، برای طبقه حاکم مرگ و نابودی است. حتی تحقیقاتی که برای کشف علت انفجار بیروت آغاز شده است در مغایرت با شفافیت و عدالت است، زیرا پرونده تحقیق در دست کسانی است که خود آن‌ها بایستی در گام نخست به دلیل سهل‌انگاری در قبال ادای مسئولیت، از وظایف خود کناره‌گیری می‌کردند. گذشته از آن، پنهان‌کاری در مورد نیترات آمونیوم ذخیره شده در بندرگاه و طرفی که به آن نیاز داشته است، معضل مهمی دیگری است که باید در مورد آن تحقیق جدی صورت گیرد. اما گروه تحقیق، هرگز به سراغ این مسئله که در تمام فرودگاه‌ها، بندرگاه‌ها و گذرگاه‌های قانونی و غیر قانونی لبنان صورت می‌گیرد و جامعه جهانی نیز خواستار اتخاذ اقدامات جدی در قبال آن است، نخواهد رفت، زیرا مقامات دولت لبنان یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند به این مسئله نزدیک شوند.

البته حفظ وضعیت موجود در کشور ورشکسته‌ای که در باتلاق بحران‌های متعددی فرورفته است، با زور سلاح، جز توهمی بیش نیست و تصور بر این‌که گرایش سریع به سوی شرق به‌جای غرب، وضعیت بحرانی کنونی را می‌تواند حفظ کند، بیشتر از پیش مایه نگرانی می‌شود، زیرا لبنان امروز اسیر نظام حاکمی است که با واقعیت اوضاع، هیچ سر و کاری ندارد. امروز لبنان در گرو دولتی است که بر زور سلاح و رویای‌های نافرجام اتکا کرده و در دنیای خاص خود به‌سر می‌برد و شکی نیست که سرانجام این وضعیت، لبنان را به فروپاشی مطلق پولی، مالی، اقتصادی و اجتماعی سوق داده و کشور را تبدیل به ابزاری برای بهره‌گیری درگیری‌های منطقه‌ای می‌کند، به‌جای این‌که لبنان نقشی در تصمیمات اساسی داشته باشد.

در واقع، آن‌چه در گذشته خارج از سلطه و اقتدار دولت اتفاق می‌افتاد، اکنون در درون آن اتفاق می‌افتد، زیرا اکنون "محور مقاومت" نه‌تنها "تصمیم جنگ و صلح" را می‌گیرد، بلکه تبدیل به تصمیم‌گیرنده اصلی در تمام ابعاد و عرصه‌ها از جانب لبنان شده است.

اکنون ملت لبنان باید در انتظار معجزه باشد و با امیدواری به فرادی بهتر، به تقویت روحیه خود بپردازد.

© IndependentArabia