برگزاری کنفرانس صلح لاهور، ظاهراً تلاش پاکستان برای نمایاندن چهرهای جدید از این کشور در قبال افغانستان است. به تازگی گروهی از سیاستمداران و رهبران محلی به کشور پاکستان سفر کردهاند تا در کنفرانس صلح لاهور شرکت کنند. این نشست که در منطقه خوش آب و هوای «مِری» در نزدیکی اسلام آباد، پایتخت پاکستان برگزار شده است، ظاهرا در تلاش ایجاد مسیرهای منتهی به صلح و ثبات در افغانستان است.
پاکستانیها در یکی دو ماه گذشته از ادبیات سیاسی متفاوتتری در قبال افغانستان استفاده کردهاند. آنان از ضرورت ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان، که میتواند برای پاکستان هم ثبات بیشتر به ارمغان بیاورد، حرف زدهاند. همچنین شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان، در برنامه گشایش کنفرانس صلح لاهور گفت که افغانستان به هیچوجه عمق استراتژیک پاکستان را تشکیل نمیدهد. او افزود پاکستان پا به پای افغانستان از تروریسم و جنگ ضربه خورده است و ثبات و صلح در افغانستان، زمینه ساز صلح و ثبات در پاکستان است. آقای قریشی گفت که افغانستان باید با همسایگانش در صلح به سر ببرد. این ادبیات تا حد زیادی تازه است. در گذشته سیاستمداران پاکستانی بیشتر بر طبل نزدیکی افغانستان و هند برای ضربه زدن به منافع پاکستان میکوبیدند.
پاکستان تلاش میکرد همیشه افغانستان مستقل را، که در یک رابطه عمیق استراتژیک با هند قرار دارد، بزرگترین خطر برای پاکستان نشان دهد. در دهه ۸۰ میلادی پاکستانیها بر این تفکر بودند که در نبرد میان هند و پاکستان، کشور پاکستان باید یک پشت جبهه مطمئن مانند افغانستان را با خود داشته باشد. به همین دلیل توهم دشمن تراشی پاکستان، تمام زمینههای نزدیکی این کشور با افغانستان را تخریب میکرد.
حالا با گذشت دههها دشمنی نامریی پاکستان با افغانستان، ظاهراً پاکستانیها میخواهند همانگونه که رئیس جمهورغنی در مورد صفحهی جدید تاریخی میان افغانستان و پاکستان صحبت کرده بود، آنها نیز تلاشی را در جهت تغییر دیدگاههای این کشور در مورد افغانستان در سیاست خارجی خود انجام دهند. البته در این رابطه بعید نیست سفر رئیس جمهورغنی به بریتانیا و دیدار با سیاستمداران آن کشور تاثیری داشته است. زیرا گمانه زنیهای محافل سیاسی از سفر اشرف غنی به بریتانیا، روی ترغیب این کشور برای سهمگیری بیشتر در روند صلح افغانستان، به خصوص فشار بر پاکستان برای همسویی در پروسه صلح افغانستان استوار بود.
طالبان و غایب بزرگ روند صلح لاهور
یک نگاه اجمالی نشان میدهد که اکثریت شرکت کنندگان روند صلح لاهور از سیاستمداران نزدیک به پاکستاناند. اکثر کسانی در کنفرانس صلح لاهور شرکت کردهاند. در دوران جهاد از نزدیکان سازمان اطلاعاتی آیاسآی بوده و نزد دولت پاکستان اعتبار و منزلت بیشتری داشتهاند. عدهای دیگر نیز در روند سیاسی افغانستان، بیشتر رویکرد پاکستان محور دارند و تلاش میکنند سیاستها را در افغانستان چنان تئوریزه کنند که منافع پاکستان در آن مشخص باشد و عدهای دیگر هم اگر موافق پاکستان نیستند، مخالف آن هم نیستند. این رویکرد پاکستان در مورد انتخاب دعوت شدگان به این کنفرانس تا حد زیای از اهمیت کنفرانس کاست.
اما غیبت نمایندگان طالبان و در این سو حکومت افغانستان، تا حد زیادی از ارزش ماهیتی کنفرانس کم کرد. در افغانستان این طالبان و حکومت افغانستاناند که با هم میجنگند و تلاشهای بینالمللی هم برای نزدیک ساختن این دو گروه برای گفتگو متمرکز است. حالا مشخص نیست که پاکستان با دعوت از سیاستمدارانی که به طور مستقیم درهیچ تصمیمگیری مهم سیاسی در افغانستان سهیم نیستند، چه دستاوردی برای کنفرانس صلح لاهور انتظار خواهد داشت. حتی سخنرانیهای سیاستمداران افغان در این کنفرانس، موقعیت و جایگاه سیاسی خود آنان را که در افغانستان سخت به آن چسبیدهاند متزلزل نشان داد. به طور مثال لطیف پدرام از سیاستمداران منتقد دولت افغانستان، تمام تمرکز خود را بر مساله مرزی میان افغانستان و خط دیورند معطوف ساخته بود و تنها دلیل تنش میان افغانستان و پاکستان را مساله خط جنجال برانگیز دیورند میدانست.
در حالی که دو مساله بسیار اساسی، که یکی عمق استراتژیک پاکستان در قبال افغانستان و دیگری سیاست خارجی هند محور پاکستان در قبال افغانستان، از مهمترین دلایل بی اعتمادی دو کشور نسبت به هم است. با تمام این اوضاع اگر به گفتههای مقامهای پاکستانی استناد کنیم که کاری به شدت دشوار است، باید انتظار داشت که به زودی گفتگوهای جامع و فراگیر برای تامین صلح در افغانستان و حتی منطقه در راه باشد. اما به دلیل اینکه پاکستانیها به شدت در این رابطه دروغ میگویند اعتماد کردن به این گفتهها تا حدی دشوار است. حالا باید دید هفتمین دور گفتگوهای آقای زلمی خلیلزاد نماینده آمریکا درامور صلح افغانستان با طالبان، چه دستاوردی را برای تامین صلح در افغانستان به ارمغان خواهد آورد.