برچسب زدن به بچه‌های لوس باید متوقف شود

توان مقابله با مشکلات تنها زمانی بوجود می‌آید که با آنها مواجه شویم

گفتن اینکه رسانه‌ها به تازگی مملو از پرحرفی درباره «دانه‌ برفی ها» (اصطلاحی انگلیسی برای آدم‌ها و بچه های لوس و حساس) شده‌اند، کسی را متعجب نخواهد کرد. فعالان بهداشت روانی، از روزنامه دیلی استار به خاطر تیترهای اخیرش انتقادات شدیدی کرده‌اند. از جمله این تیترها، «بچه‌های لوس یاد می‌گیرند آرام باشند»، مقاله‌ای درباره آموزش تکنیک‌های ذهن‌آگاهی یا مدیتیشن در مدارس بود. مطمئن هستم لازم نیست به شما یادآوری کنم کدام مجری معروف برنامه صبحگاهی طرفدار چنین برچسب زدن‌هایی است و غالبا باعث ایجاد واکنش‌های احساسی فراوان از طرف بینندگانی می‌شود که عاشق متنفر بودن از او هستند.

این تیترها جنجال‌های زیادی ایجاد می‌کنند. اما متاسفانه این تنها مشکل‌شان نیست.

 روایت‌های یک جانبه‌ای که این تیترها بوجود می‌آورند هیچ تفاوتی بین داستان بچه‌های بزرگ شده در ناز و نعمت با والدین توانمند، با داستان‌های بچه‌هایی که به راستی با چالش‌های روزمره مشکلات بهداشت روانی درگیرند، قائل نمی‌شود. با توجه به سابقه چند ساله کار کردن با هزاران خانواده می‌توانم با اطمینان بگویم، اگر اجازه دهیم این برچسب زدن‌ها ادامه پیدا کند، محیطی دشمنانه ایجاد خواهیم کرد که در آن جوانان به سختی به ما اعتماد خواهند داشت و با ما رابطه برقرار می‌کنند. محیطی که در آن جوانان توان شکوفایی ندارند و نمی‌توانند از روش‌های مختلف برای مدیریت مشکلات روزانه بهداشت روانی‌شان استفاده کنند.

هر کس برنامه تلویزیونی من را دیده باشد، می‌داند من علاقه‌ای به لوس کردن بچه‌ها ندارم. من خودم پیشتاز برخورد جدی ولی عادلانه با کودکان هستم. با این‌حال در مورد بحث درباره بچه‌های دانه برفی باید بگویم، بین بزرگ کردن بچه در پر قو و توان‌بخشی به آنها تفاوت زیادی وجود دارد.

به عنوان مثال اگر اجازه ندهیم کودکان استقلال خودشان را به دست بیاورند و «برف روبی کنند»، به سادگی می‌توانیم رویکرد موسوم به دانه برفی را به وجود بیاوریم. اما مشکل اینجاست. روایت دانه برفی در توصیف برخورد واقعی کودکان با مشکلات واقعی زندگی، مانند روبرو شدن با اضطراب‌های اجتماعی و تلاش برای مبارزه با مشکلات روانی زندگی در فقر و یا اذیت و آزار در مدرسه، استفاده می‌شود.

توان مقابله با مشکلات تنها زمانی بوجود می‌آید که با آنها مواجه شویم و یاد بگیریم چطور خود را بهتر برای مدیریت مشکلات آماده کنیم. مدرسه‌ای که  مقاله روزنامه دیلی استار به کلاس‌های ذهن‌آگاهی آن اشاره کرده بود، در واقع مقاومت ذهنی و همدلی ایجاد می‌کرد. این مدرسه بچه‌ها را در پر قو نگذاشته بود، بلکه در تلاش بود به آنها روش مدیریت بهداشت روانی‌شان را بیاموزد. تلاشی بود برای آرام کردن ذهن‌های پر از نگرانی بچه‌ها، تا بتوانند از مسائل موجود در خانه‌هایشان فارغ شوند و بهترین بهره را از مدرسه ببرند.

این تصور که انسان‌ها در زندگی‌شان نباید هیچگونه حمایتی داشته باشند، مسئله دیگری است. معلوم است که ما باید مستقل باشیم، ولی چه کسی گفته معنی آن باید این باشد که باید همه کار را به تنهایی انجام دهیم؟ این مسئله ما را قویتر نخواهد کرد. با همدیگر همیشه بهتر خواهیم بود.

ما بیش از حد با این برخورد منسوخ «لبت را گاز بگیر و سکوت کن» روبرو هستیم، که با بستن در به روی مراقبت از خود و آگاهی از مشکلات، به توان افراد در مقابله با مشکلات آسیب می‌زند. این مسئله‌ای است که دوک کمبریج (شاهزاد ویلیام) نیز درباره‌اش صحبت کرده‌ است. می‌توان آرام بود و ادامه داد، ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که این کار را با کمک گرفتن از دیگران انجام ندهیم. اثر مثبت آن - نه فقط برای کودکان، بلکه برای کل کشور - بیشتر خواهد بود.

تعریف انعطاف در برابر مشکلات، توانایی بازیابی دوباره خویش پس از مقابله با مشکلات است. ولی با انکار مشکلات نمی‌توان خویشتن را دوباره باز یافت. در کوتاه مدت ممکن است به نظر برسد که با مشکلات کنار آمده‌اید، ولی در بلند مدت انعطاف پذیری‌تان کمتر خواهد شد و این مسئله اثر منفی زیادی روی وضعیت سلامت روانی افراد خواهد گذاشت.

با این وجود ما اصطلاح «دانه برفی» را مرتبا می‌شنویم، چون ظاهرا درباره مشکلات ذهنی و سلامت روانی «زیادی حرف می‌زنیم». چون ما به کودکان و نوجوان تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و نفس کشیدن برای مقابله با مشکلات زندگی را می‌آموزیم. این حرف بی‌معنی است. الان بیشتر از بیست سال است که جلوی دوربین و پشت دوربین از چنین تمرین‌هایی استفاده کرده‌ام و همیشه هم موفق بوده‌ام.

تکرار دوباره روایت دانه برفی تنها باعث کاهش مقاومت ما در برابر مشکلات می‌شود. رسانه‌ها مسئولند در مورد مسائل بهداشت روانی کودکان بحث‌هایی متوازن و چند سویه ارائه کنند، نه‌ این‌که احساسات یک سویه و جانب‌دارانه برانگیزند. بگذارید همه‌مان سهم‌مان را در برابر تغییر این فضا برای کودکان‌مان ایفا کنیم.

* جو فراست متخصص مسائل خانواده/ والدین، نویسنده و شخصیت تلویزیونی است. شهرت او به خاطر سریالش با نام supernanny است.

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه