اهداف سفر ظریف به دمشق

روسیه و ایران برای گسترش نفوذ در سوریه با هم رقابت می‌کنند

بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در دیدار با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران. عکس از: ‏AFP‏

محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران روز دو شنبه اول اردیبهشت (۲۰ آوریل) به دمشق سفر کرد و با بشار اسد رئیس جمهور سوریه و ولید المعلم وزیر خارجه آن کشور، به گفت‌و‌گو پرداخت. با توجه به این‌که جهان به سبب شیوع کرونا در قرنطینه بسر می‌برد و اکثر رفت و آمدها و رایزنی‌های حضوری دیپلماتیک میان کشورها متوقف می‌باشد، چه عواملی باعث شده است که در چنین شرایط بحرانی ظریف به سوریه سفر کند و چه اهدافی در پس این سفر نهفته است؟

وزارت امور خارجه ایران اهداف سفر ظریف به دمشق را در سه محور خلاصه کرده است: همکاری در مقابله با بحران کرونا و تحریم‌های تحمیل شده آمریکا بر هر دو کشور ایران و سوریه، بررسی اوضاع در ادلب و هماهنگی برای نشست وزرای خارجه کشورهای «محور آستانه» یعنی ایران، روسیه و ترکیه که قرار است در آینده نزدیک برگزار شود و مقدمات نشست سران کشورهای یاد شده را فراهم گرداند.

اما صرف نظر از اظهارات وزارت خارجه ایران، می‌توان به اهداف دیگری برای این سفر نیز اشاره کرد؛ یکی از این اهداف، نجات دادن محور آستانه از فروپاشی است. می‌دانیم که محور آستانه سه سال پیش در مقابل «محور ژنو» که تحت نظارت سازمان ملل متحد ایجاد شده بود، تأسیس گردید و ایران در تأسیس آن نقش اساسی و کلیدی داشت، اما چند هفته پیش رجب طیب اروغان از فروپاشی این محور سخن گفته بود، از این رو ممکن است ایران در تلاش باشد تا از فروپاشی محور آستانه جلوگیری کند و شاید یکی از اهداف سفر ظریف به دمشق در همین چارچوب قرار داشته باشد.

هدف دیگری که می‌توان برای ظریف در نظر گرفت، به آینده بشار اسد ارتباط دارد. چندی پیش یک سری گزارش‌هایی در رابطه به اوضاع سوریه در رسانه‌های نزدیک به کرملین در روسیه منتشر گردید که در آن از یک سلسله اختلاف‌ها و زد و بندهای اقتصادی و مالی میان اسماء اسد، همسر بشار اسد و اسد رامی مخلوف، پسر خاله بشار اسد پرده بر داشته و به سختی انتقاد کرده بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

خطرناک‌تر از آن، همه پرسی‌ای بود که توسط «بنگاه خبر رسانی فیدرالی روسیه» پیرامون محبوبیت مردمی بشار اسد، صورت گرفته و به این نتیجه دست یافته بود که میزان محبوبیت و پشتیبانی مردمی اسد پایین آمده است. مطابق به این همه پرسی، تنها ۳۲ درصد از مردم سوریه نامزدی بشار اسد را برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ تأیید می‌کنند، در حالی‌که ۴۱ درصد کارکرد اسد را منفی ارزیابی کرده و ۵۴ درصد با انتخاب مجددش به عنوان رئیس جمهور مخالفت نشان داده ان؛. از این جهت، ممکن است سفر ظریف به دمشق، با این موضوع نیز ارتباط داشته باشد.

از جانب دیگر، مداخله نظامی ترکیه در ادلب و سایر مناطق سوریه، از نظر تهران تناقض آشکار با سازوکارهایی تلقی می‌شود که در محور آستانه به منظور کاهش تنش و جستجوی راه حل سیاسی در چارچوب تمامیت ارضی و حاکمیت دمشق، در نظر گرفته شده بود.

البته تهران همواره تلاش کرده است تا خود را به تفاهمات محور آستانه پایبند نشان دهد. حتی بعد از این‌که میان ارتش ترکیه و نیروهای «حزب الله» در شهر سراقب درگیری رخ داد، تهران با وجودی که این درگیری را ناشی از اقدامات تحریک آمیز ترکیه قلمداد کرد که در منطقه زیر کنترل حزب الله و دولت سوریه صورت گرفته است، اما هرچه زودتر منطقه را به پلیس نظامی روسیه تسلیم کرد تا از افزایش تنش و پیچیده شدن امور جلوگیری کرده باشد.

این در حالی است که رئیس جمهور ترکیه از فروپاشی محور آستانه سخن می‌گوید، آن هم در زمانی‌که نشست سران محور آستانه به سبب بحران کرونا، به تأخیر افتاده است، شاید هدف اردوغان این باشد که آب را گل آلود کرده واقعیت جدیدی را ایجاد کند که بر اساس آن آنکارا در معادلات سیاسی امتیاز بیش‌تر در سوریه به دست آورد.

شاید از همین جهت است که تهران شرایط سخت ناشی از کرونا را‌ زیر پا گذاشته وزیر خارجه اش را شتابان به سوریه فرستاده است تا به طور مستقیم و حضوری به بشار اسد اطمینان دهد که تهران از پشتیبانی وی دست بر نخواهد داشت.

هم‌چنان احتمال می‌رود که ظریف در سفر خود، برای گشودن دروازه مذاکرات غیر مستقیم میان دمشق و آنکارا به منظور دست یابی به نقاط مشترکی که به فعال شدن محور آستانه کمک کند، نیز تلاش کرده باشد. چنان‌چه تهران در پی تحولات نظامی چند ماه پیش در سراقب، آمادگی خود را برای میانجی‌گری میان دمشق و آنکارا، ابراز کرده بود.

اما به نظر می‌رسد که مهم ترین نگرانی تهران این باشد که آنچه را که رسانه‌های روسیه در باره بشار اسد، منتشر کرده اند، به موضع‌گیری واقعی دولت روسیه بینجامد و موسکو به موضع پیشین خود قبل از مداخله نظامی در سوریه برگردد.

گفتنی است که قبل از مداخله نظامی روسیه در سوریه، مذاکرات مفصلی میان مقامات ایرانی و روسی صورت پذیرفت و پس آز آن ولادیمیر پوتین تصمیم به مداخله مستقیم نظامی در سوریه گرفت. موسکو در آن مذاکرات، مخالفت خود را با سرنگونی دولت سوریه ابراز و از تکمیل مدت ریاست جمهوری اسد تا ۲۰۲۱ پشتیبانی کرده بود، اما نه تنها از کاندیدا شدن وی برای انتخابات بعدی، تعهدی نشان نداده بود، بلکه به امکان جستجوی جایگزینی برای وی نیز اشاره کرده بود. ایرانی‌ها در آن مذاکرات سخت تلاش کردند تا موسکو را متقاعد به تعدیل مواضع اش کنند، اما نتیجه‌ای نگرفتند.

اکنون با نگاه دقیق به تحولات‌ جاری در منطقه، چنین می‌نماید که تفاهم میان آمریکا و ایران در عراق و منطقه، غیر ممکن به نظر می‌رسد و از طرف دیگر، ایران با استفاده از گشایشی‌که از جانب کشورهای عربی در قبال آن به وجود آمده، ممکن است در پی ترمیم روابط خود با جهان عرب برآید، از جانب دیگر، روسیه و ایران برای بازسازی سوریه و به دست آوردن هر چه بیش‌تر پروژهای اقتصادی در این کشور، در رقابت قرار گرفته اند.

با در نظر داشت نکات یاد شده، بعید نیست که موسکو سایر بازیگران عرصه سیاسی در سوریه و بقیه طرف‌هایی را که برای افزایش سهم خود در این کشور، چشم طمع دوخته اند، نادیده بگیرد و برای ترجیح منافع خود دست به معاملاتی بزند که غیر قابل پیش بینی باشد.

آیا ایران این خطر را درک کرده است که به تکرار مکررات روی آورده و چنین اعلام می‌کند که حضورش در سوریه «به درخواست دولت رسمی سوریه صورت گرفته و خروجش نیز به درخواست رسمی دولت سوریه خواهد بود»؟

https://www.independentarabia.com

© IndependentArabia